به گزارش صدای بورس، رشد و شکوفایی اقتصادی در هر کشوری از رهگذر اصول و ضابطههای علمی و فراهمسازی زیرساختهای مورد نیاز در ابعاد مالی، صنعتی، فرهنگی وغیره میگذرد و نیازمند دو بال کلی است.
بال علمی و فنی و بال دوم که باعث به ثمر رسیدن و تجاری شدن ایدهها میشود بحث تأمین منابع مالی موردنیاز است. در کشور ما هر دو بال جهت بالندگی اقتصادی به طور بالقوه وجود دارد ولی کمبود تنوع حلقههای واسط بین این دو بال در حد نیاز باعث شده باکمال مطلوب فاصله بسیاری داشته باشیم. طبیعتاً با استفاده از روشهای محدود تأمین مالی امکان تأمین مالی و بهرهمندی از بسیاری پروژهها سلب میشود. هر چه قدر تنوع و عمق بازارهای مالی کشور بیشتر شود امکان رشد و شکوفایی اقتصادی کشور بیشتر فراهم میشود.
تأمین مالی پروژهای یکی از ابزارهای مهم و کاربردی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است و بسیاری از پروژههای متوسط و بزرگ مقیاس در دنیا با استفاده از این رویکرد اجرایی میشوند. متاسفانه این رویکرد به صورت واقعی در کشور ما نتوانسته راه به جایی ببرد و یکی از علل اصلی این عدم توفیق ضعف شناخت و تبیین الزامات و ابعاد این شیوه است.
روشهای تامین مالی متعارف شامل انواع روشهای تسهیلاتی و انتشار اوراق عمدتاً متکی به وثایق و ضمانتنامههای گوناگون است که برای بسیاری از پروژههای کوچک به علت ضعف بنیه مالی و پروژههای بسیار بزرگ به علت بزرگی مقیاس پروژه مقدور نیست. بنابراین لازم است هم چون سایر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دنیا از رویکردهای و ابزارهای جایگزین و حرفهای استفاده کنیم.
تأمین مالی پروژهای با همه ابزارهای زیرمجموعه خود یکی از رویکردهای تخصصی، متداول و راهگشا در سطح دنیا جهت حل معضل مذکور است. وقتی طبق رویکرد تامین مالی پروژهای قرار است ضمانت خارج از طرح وجود نداشته باشد و تأمین مالی صرفا بر اساس ویژگی ذاتی و جریانات نقدی حاصل از خود پروژه (نه وثایق و ضمانتنامه خارج از طرح) باشد قطعا باید پیش نیازها و جایگزینهای قابل اتکایی وجود داشته باشد که موضوع تامین مالی پروژهای است و قصد دارم به یاری خدا ذیل یادداشت های به جنبه های مهم موضوع اشاره نماید و اعتقاد دارم که یکی از راهکارهای عملیاتی در راستای تحقق عملی اقتصادی مقاومتی و شکوفایی اقتصادی کشور خواهد بود.
لازم به تاکید است که نباید بین تامین مالی پروژه ای (PROJECT FINANCE) و تامین مالی یک پروژه اشتباه صورت گیرد. وقتی به دنبال تامین مالی یک پروژه هستیم ممکن است از هر ابزاری از جمله ابزارهای ضمانت مبنی متعارف استفاده کنیم ولی وقتی به دنبال تأمین مالی پروژهای هستیم چون یک اصطلاح خاص است، معانی و الزامات و مراحل خاص خود را دارد. این الزامات و اقدامات در چند مرحله پیش، حین و پس از تامین مالی تعریف می شوند و شامل پیش شرط های تامین مالی، ابعاد سنجش و بررسی، نحوه تنظیم روابط و قراردادها، نظارت و کنترل و نهایتا خروج از سرمایه گذاری را شامل می شود که لازم است در یادداشتهای بعدی به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرند.
پرداختن به این موضوع به صورت عملی و در کنار فعالین اقتصادی کشور خصوصا در شرایط فعلی کشور ضرورتی اجتناب ناپذیر و حیاتی است. با ابزارهای منتی و متعارف تامین مالی، سطح بهره برداری کشور از تعاملات راهبردی اقتصادی با چین، روسیه، کشورهای منطقه و کشورهای غربی در صورت گشایش در روابط خارجی و احیای برجام آنچنان که باید باشد نخواهد بود چون به سد محدودیتهای اعتباری و ضمانتی برخورد می کنیم و بهره برداری ما یا کم شده یا اینکه تدریجی و مشمول زمان طولانی خواهد شد ولی تامین مالی پروژه ای می تواند این سطح بهره برداری را بسیار ارتقا دهد.