۱۳ سال پیش، نخستین صندوق با درآمد ثابت تاریخ بازار سرمایه ایران پس از مطالعات گسترده و زمینه سازیهای فراوان راهاندازی شد؛ ترس از استقبال نکردن این نهاد جدید در بازار سرمایه آنقدر شدید بود که با مشارکت سه نهاد و بازاریابی پیوسته و نظارت مستقیم از سوی نهاد ناظر راهاندازی شد و برای محکم کاری بیشتر علاوه بر داشتن ضامن نقد شوندگی، سود هم تضمین شد تا سرمایهگذاران با فراغ بال به سراغ این محصول جدید بازار سرمایه بروند و با آرامش خیال وجوه خود را به آن بسپارند، به مرور زمان اما این صندوقها جای خود را در بازارسرمایه باز کردند و رشدشان بسترساز ورود سایر ابزارهای بورسی همچون انواع صکوک شد.
با رشد این صندوقها ناظران بازار کمی از محدودیتهای اعلامی کاسته و به تدریج الزام به داشتن تضمین سود و پس از آن ضامن نقدشوندگی را از شروط فعالیت حذف کردند. به مرور و با توسعه بازار سرمایه این نهادها هم در بازار سرمایه رشد کردند به نحوی که بر اساس آخرین اطلاعات موجود در فیپیران در حال حاضر، ارزش ۹۸ صندوق با درآمد ثابت بازار سرمایه بیش از ۳۸۶.۵ هزار میلیارد تومان برآورد میشود که حدود ۹ درصد نقدینگی موجود کشور (بر اساس اعلام بانک مرکزی) و نشان از سهم آنها در اقتصاد کشور به حساب میآید ...
بزرگ شدن صندوقها اما بلای جانشان شد و چشم طمع به وجوه تحت مدیریتشان افتاد! این مساله در ابتدا از سوی بانکهایی بود که به صورت غیرمستقیم مدیریت این صندوق ها را بر عهده داشتند و در تلاش بودند که سهم بیشتری از سپرده های بانکی آنها داشته باشند که شاید ریسک زیادی به جز چند مورد خاص به آنها تحمیل نمیکرد در ادامه و در زمان ریزش بازار سهام اما کمکم وجوه این صندوق ها توجهها را به خود جلب کرد به نحوی که در گام نخست، ابتدا اختیار داشتند که تا سقف ۵ درصد ارزششان را در بازار سهام سرمایهگذاری کنند و سپس ملزم به انجام این کار شدند و این حداقل تا رقم ۱۵ درصد هم افزایش یافت و این یعنی تحمیل مستقیم ریسک به گروهی از سرمایه گذارانی که اساسا به خاطر ریسک گریز بودن در این صندوقها ورود کرده بودند؛ هر چه میزان قرمزی شاخص بیشتر و بدقولی ها برای حمایت از بازار سهام عیانتر شد، ناظران بیشتر دست به دامان صندوق ها برای خرید سهام شرکتها در بازار شدند به نحوی که گاهی میزان دارایی سهم در میانگین صندوقهای با درآمد ثابت به حدود ۱۰ درصد هم رسید.
در ابتدا و کوتاه مدت پمپاژ نقدینگی روند حرکت شاخص سهام را مثبت کرد اما پس از پایان ماه عسل این تصمیم، نتیجهای تلخ هرچند قابل پیشبینی رقم زد به نحوی که در یک ماه گذشته حدود ۲۲ صندوق بازدهی کمتر از بازدهی یک ماهه سپرده بانکی ۱.۳ درصد (۱۶ درصد سالانه) داشتهاند؛ که آمار در دوره سه ماهه به ۲۵ صندوق میرسد.
اما جای شکرش باقی است که هم اکنون اکثر صندوق هایی که دراین دسته بندی قرار گرفتند در زمره صندوقهای با اندازه بزرگ محسوب نمیشوند و شاید خیلی بازار سرمایه از سوی اینها احساس خطر نکند اما باید توجه داشت این زنگ خطری برای بازار سرمایه است و حتی امکان دارد با ادامه این فرآیند دومینوی کاهش بازدهی صندوق های با درآمد ثابت گریبان صندوقهای بزرگتر و با سرمایه گذار بیشتر را هم بگیرد؛ این مساله میتواند عامل خروج سرمایهگذاران بیشتر و تشکیل چرخه معیوب در این بازی شود و تمام زحماتی که در سالهای گذشته برای بزرگ شدن و شکل گرفتن صندوق های سرمایه گذاری در بازار سرمایه کشیده شده را تباه کند. در حالی که هنگام الزام سرمایهگذاری در سهام صندوقهای بادرآمد ثابت در همین رسانه و رسانههای همگروه به کرات اشاره شد که این بدمستی با وجوه سرمایه گذاران کم ریسک عاقبت خوشی ندارد، آن هم در حالی که سپرده های بانکی فارغ از اینکه بر اساس عملکرد اعلامی در حال تحقق ارقام سود اعلامی بانک مرکزی هستند برخی از صندوقهای با درآمد ثابت که در دوره هایی با بازدهی های دو یا سه برابر سالانه بانکی فخر فروشی می کردند این روزها مصداق این بیت شده اند؛
کفاره شراب خوریهای بیحساب هشیار در میانه مستان نشستن است
- امیر آشتیانی عراقی - مدیر مسئول