لیبرالیسم کلاسیک، ایدئولوژی سیاسی و شاخهای از لیبرالیسم است که از بازار آزاد، آزادیهای مدنی بر اساس قانون و تاکید بر دولت محدود، آزادی اقتصادی و آزادی سیاسی حمایت میکند. این ایدئولوژی در اوایل سده ۱۹ میلادی شکل گرفت. فردریشهایک از مدافعان این ایدئولوژی است.
فردریش آگوست فونهایک، اقتصاددان اتریشی- بریتانیایی روز ۸ می ۱۸۹۹ در شهر وین اتریش به دنیا آمد. پدر او یک پزشک و استاد دانشگاه وین بود. هر دو پدربزرگ وی از افراد تحصیلکرده شهر وین بودند. در دانشگاه وین، هایک در رشتههای فلسفه، روانشناسی و اقتصاد شروع به تحصیل کرد. دانشگاه به دانشجویان اجازه میداد تا رشتههای موردنظر را آزادانه انتخاب کنند و امتحانات پیاپی وجود نداشت و تنها در پایان دوره امتحان اصلی برگزار میشد. تا پایان تحصیلات دانشگاهی، هایک به دلایل کاری و تجاری به اقتصاد علاقهمند شد و تصمیم گرفت تا حقوق و اقتصاد را در هم آمیزد. او دو مدرک دکترای حقوق و علوم سیاسی خود را به ترتیب در سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۲۳ دریافت کرد.
هایک که در جنگ جهانی اول در ارتش خدمت میکرد، گفته بود که تجربیات جنگ و آرزوی وی برای جلوگیری از اشتباهات منجر به جنگ موجب شد تا به سوی اقتصاد کشیده شود. او سالها در اتریش، بریتانیا، آمریکا و آلمان زندگی کرد و در نهایت در سال ۱۹۳۸ به تابعیت بریتانیا درآمد. زندگی دانشگاهیهایک در مدرسه اقتصاد لندن، دانشگاه شیکاگو و دانشگاه فرایبورگ سپری شد.
تئوری اقتصادی
تئوری اصلی فردریشهایک به زبان ساده این بود که رفاه جامعه تنها با خلاقیت، کارآفرینی و نوآوری امکانپذیر است و این اتفاق در جامعهای با بازارهای آزاد رخ میدهد. او یکی از اعضای اصلی مکتب اتریش بود که دیدگاهها و نظریاتش تفاوتهای اساسی با دیدگاههای تئوریسینهای خط اصلی این مکتب داشت. او همچنین ارتباطات نزدیکی با پیروان مکتب اقتصادی شیکاگو داشت.
هایک یکی از تئوریسینهای اجتماعی و فیلسوفان سیاسی بزرگ سده ۲۰ میلادی به شمار میرود و در احیای لیبرالیسم کلاسیک پس از جنگ مشارکت داشته است. او همچنین یکی از بنیانگذاران انجمن «مونت پلرین» است. این انجمن، نهادی بینالمللی متشکل از اقتصاددانان، فلاسفه، مورخین، روشنفکران و رهبران تجاری است. فردریشهایک معتقد است، یافتن نقطهای که بتوان از آن نظری جامع در مورد جامعه به صورت یک کل به دست آورد و بر حسب آن زندگی اجتماعی را فهمید و احتمالاً طرحی نو برایش درافکند، محال است. به این ترتیب برنامهریزی متمرکز اجتماعی نیز محال است. به اعتقاد او، ساختار فعالیتهای انسانی پیوسته خود را جرح و تعدیل میکندهایک با کاربست گزاره «همه چیز را همه میدانند» و ارائه نظریه تقسیم معرفت، معتقد است که نظم اجتماعی خود انگیخته میتواند از شناخت تکهتکه، شناختی که در میان میلیونها نفر توزیع شده است، به نحوی استفاده کند که از عهده نظم برنامهریزی شده کلگرا خارج است.
جوایز
فردریشهایک در سال ۱۹۷۴ به همراه گونار میردال موفق به کسب جایزه نوبل اقتصاد شد. پژوهش و فعالیت آنها روی پول و نوسانات اقتصادی، و وابستگی متقابل پدیدههای اقتصادی، اجتماعی و نهادی موجب شد تا این جایزه به آنها تعلق گیرد. هایک همچنین در سال ۱۹۸۴ مدال افتخار جورج پنجم را به دلیل فعالیتهای دانشگاهی در حوزه اقتصاد دریافت کرد. در همین سال، به عنوان نخستین فرد، جایزههانس مارتین شلیر را به دست آورد. او در سال ۱۹۹۱ نیز موفق شد مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا را از دست جورج بوش دریافت کند. در سال ۲۰۱۱، مقاله «کاربرد دانش در جامعه» فردریشهایک به عنوان یکی از ۲۰ مقاله برتر مجله «امریکن اکونومیک ریویو» در ۱۰۰ سال نخست انتشار انتخاب شد.
کتابها
فردریشهایک تاکنون چندین کتاب در حوزه پول و اقتصاد و تجارت نوشته که «راه بردگی» و «نظریه پول و چرخه تجاری» از مهمترین آنها بهشمار میرود.
- علی دانیال - روزنامهنگار