پذیره نویسی و عرضه سهام دو باشگاه فرهنگی ورزشی (شرکت سهامی عام) پرسپولیس و استقلال توسط سازمان خصوصیسازی از طریق فرابورس اعلام شد. یکی از دلایل مهم اعلام شده برای این اقدام، شفافسازی و نظارت بر عملیات این دو مجموعه در راستای عملکرد به عنوان بنگاههای اقتصادی بوده است. با توجه به محبوبیت ملی این دو باشگاه و اهمیت تأثیرگذاری آتی عملکرد ورزشی آنها نزد مردم و در نهایت اقتصادی نزد سهامداران، این اقدام میتواند تأثیرات بسیار مثبت و عواقب منفی را به همراه داشته باشد.
فراموش نکنیم که پیش فرض پذیرش سهام یک شرکت در بورس، سوددهی و عملکرد مثبت اقتصادی و اطمینان نسبت به این عملکرد در یک دورنمای حداقل ۵ ساله است. با توجه به گزارش حسابرس مستقل و بازرس قانونی مربوط به عملکرد و صورتهای مالی منتهی به ۳۱ تیرماه ۱۴۰۰ این دو باشگاه، موارد متعدد مشروط و عدم اظهار نظر به عنوان نکات منفی و بسیار نگران کننده وجود داشته که دور نمای عملکرد آتی، ارزیابی و قیمتگذاری سهام این دو باشگاه را به شدت تحت تأثیر منفی قرار داده است. بهنظر میرسد که واگذاری سهام با روش ارزشیابی مبتنی بر سوددهی وضع موجود، پایین و بر مبنای خالص ارزش داراییها (NAV) که مد نظر سازمان خصوصیسازی است، بسیار چالش برانگیز و بیجهت بالا خواهد بود. اصولا روش ارزشیابی مبتنی بر خالص ارزش داراییها برای شرکتها و یا صندوقهای سرمایهگذاری که داراییهای دست به نقد و نرخ خورده بصورت روزانه (از قبیل سهام شرکتهای بورسی) را مدیریت میکنند، صورت میگیرد. این روش ارزشیابی توسط سازمان خصوصیسازی به این معنی است که اگر کل داراییهای این دو باشگاه را نقد و به فروش برسانند خالص مانده پس از پرداخت بدهیها، ملاک ارزیابی قرار بگیرد. قرار نیست سهامدارانی که سهام این دو باشگاه را خریداری میکنند چنین اقدامی کنند اتفاقا بر عکس انتظارات آنان سوددهی آتی و زنده کردن ارزشهای پنهان در این دو مجموعه ورزشی بهصورت اقتصادی و در قالب مدیریت حرفهای و برنامه توسعه با ضمانت اجرایی مؤثر است. این هدفی است که مدنظر سهامداران، طرفداران، کل ملت و حتما سازمان خصوصیسازی است. سهامداران دارایی نمیخرند بلکه سودهای آتی بنگاه اقتصادی را خریداری میکنند. اگر این داراییهای یک بنگاه سودآوری نداشته باشند، فایدهای برای سهامداران نخواهند داشت.
پیشنهاد میشود که ارزشیابی بر مبنای خالص ارزش داراییها ملاک قرار نگیرد چون غلط انداز بوده و احتمال ایجاد نارضایتی برای سهامداران را در آینده خواهد داشت. ارزش سهام را هم نباید به صورت مصنوعی حمایت کرد چون عملکرد اقتصادی و مدیریت این دو باشگاه را از شفافیت خارج خواهد کرد. انگیزه سهامداران با انگیزه طرفداران این دو باشگاه متفاوت است. سهامداران انتظار سود، رشد و توسعه داشته و طرفداران انتظار پیروزی در رقابتهای داخلی و خارجی. اگر طرفداری سهامدار باشد هر دو انگیزه را خواهد داشت. پیشنهاد میشود که به عنوان روش ارزشیابی جایگزین، برنامهای استراتژیک ۵ ساله توام با بودجه لازم و روشهای تأمین مالی توسط یک مجموعه مدیریتی حرفهای برای احیای هر یک از این دو باشگاه مهم ورزشی ارائه و پس از ممیزی حرفهای، مستقل و در صورت امکان بینالمللی (Professional & Independent International Audit)، تضمینهای لازم به عنوان ضمانتهای اجرایی توسط مسئولان سازمان خصوصیسازی و دیگر مراجع ذیربط در جهت احیا و محقق کردن برنامهها با نظارتهای دقیق و مستمر بر مجموعه ارائه شود. در آن صورت سودهای پیشبینی شده طبق برنامه احیا و استراتژیک این دو باشگاه میتواند ملاک برای ارزشیابی سهام قرار بگیرند. به عبارتی دیگر سهامداران بر روی مدیریت حرفهای، احیای پتانسیلها، برنامههای توسعه و استراتژیک این دو باشگاه سرمایهگذاری خواهند کرد.
این دو باشگاه نیاز به دارا بودن مدیریت حرفهای، مستقل، اقتصادی با برنامه استراتژیک با ضمانت اجرایی توام با نظارت در جهت احیا و زنده کردن ارزشهای پنهان و تواناییهای بالقوه دارند. صرفا پذیرش در فرابورس این هدف و مهم را محقق نخواهد کرد. مدیریت حرفهای، مستقل و نه سیاسی، این دو بنگاه اقتصادی را احیا و زنده خواهد کرد. ابتدا تأکید بر مدیریت حرفهای، مستقل با برنامه مدون و سپس شفافسازی و نظارت از طریق پذیرش در فرابورس متضمن موفقیت و عملکرد اقتصادی برای طرفداران و سهامداران این دو باشگاه محبوب و ملی خواهد بود.
- شاهین شایان آرانی - کارشناس ارشد بازارهای مالی و بینالمللی