شاید نتیجه نهایی مذاکرات برجام و کم و کیف موفقیت یا شکست در آن را بتوان مهمترین عامل در تعیین بازدهی تمام بازارهای سرمایهگذاری در کشور از جمله بازار سرمایه در سال ۱۴۰۱ دانست، چون نتیجه این مذاکرات میزان واقعی کسری بودجه دولت را به واسطه کیفیت گشایشی که در مبادلات ارزی و تجاری اتفاق میافتد، مشخص میکند.
از نگاهی دیگر، در شرایطی که بودجه امسال مانند سال گذشته دچار کسری است چنانچه مذاکرات برجامی به نتیجه نرسد نمیتوان برآورد دقیقی از چگونگی تأمین کسری بودجه و به تبع آن رشد نرخ بهره از یک طرف و رشد نرخ ارز از سوی دیگر داشت.
در حال حاضر ضمن وجود خوشبینی به نتیجه بخش بودن مذاکرات برجامی، درآمد ارزی ناشی از صادرات نفت در مقایسه با سال گذشته بهبود یافته و این موضوع با کاهش کسری بودجه، نیاز دولت به انتشار اوراق را کاهش میدهد. کاهش انتشار اوراق هم منجر به کاهش نرخ بهره مؤثر در بازار میشود. از آنجا که نرخ بهره به عنوان رقیب بازار سرمایه موجب جذب نقدینگی در ابزارهای با درآمد ثابت و سپرده بانکی میشود، کاهش آن به نفع بورس است.
در خصوص نرخ ارز هم نرخ تسعیر نیما به عنوان مبنای شناسایی درآمدهای صادراتی شرکتهای بورسی معادل ۲۳ هزار تومان تعیین شده که حتی در شرایط توافق برجام، از این میزان کمتر نخواهد بود بنابراین حصول توافق در مذاکرات برجام در زمینه نرخ ارز ریسک جدی را برای شرکتها ایجاد نخواهد کرد و منافع ناشی از گشایش اقتصادی و تسهیل مبادلات ارزی در کل برای شرکتها سود بیشتری را به همراه خواهد داشت.
از سوی دیگر برای بازارهای موازی هم درونمای چندان جذابی در سال ۱۴۰۱ دیده نمیشود چنانچه توافق برجام حاصل شود باتوجه به افزایش منابع در اختیار، احتمالا دولت سیاست تکراری کنترل نرخ ارز را در بازار به اجرا خواهد گذاشت که این به معنی کاهش جذابیت و احتمال بازدهی این بازار است. به تبع کنترل نرخ ارز بازار طلا هم چنین وضعیتی خواهد داشت چرا که نرخ ارز روند صعودی نداشته و احتمال افت اونس جهانی طلا نیز در صورت پایان یافتن جنگ در اروپا وجود دارد.
در بازار خودرو هم که در اقتصاد ناسالم ما به عنوان بازاری جدی برای سرمایهگذاری شناخته شده، پس از سالها محدودیت عرضه، موضوع واردات مطرح شده، بنابراین در این بازار نیز احتمالا حبابی که در چند سال گذشته شکل گرفت با امکان ترکیدن و متعادل شدن قیمتها همراه است و در انتها در بازار مسکن نیز همچنان شاهد گسستگی بین قدرت خرید و قیمتها هستیم.
در نهایت و با ارزیابی که از وضعیت پیش رو در سایر بازارهای رقیب داشتیم به نظر میرسد تنها بازاری که شرایط متعادل و خوبی دارد بازار سرمایه است البته در این بازار نیز چون نقدینگی به میزان کافی وجود ندارد نمیتوان احتمال رشد همه جانبه در تمام بخشهای بازار را داشت. بر این اساس، نقدینگی محدود موجود در بازار احتمالا بهصورت نوبتی بین صنایع مختلف در گردش خواهد بود و رشدهای مقطعی در صنایع ایجاد میکند، بنابراین سرمایهگذاران باید با نگاه هوشمندانه به تعقیب جریان نقدینگی در بورس پرداخته تا بتوانند حداکثر انتفاع را از سرمایهگذاری خود داشته باشند.
در انتها یادآوری میشود امسال سال شرکتهای دانش بنیان بوده و در حال حاضر حدود ۶ هزار شرکت دانشبنیان در اقتصاد ایران وجود دارد که سهم بسیار اندکی از GDP کشور دارند البته با سیاستهایی که سالهای گذشته در مجموعه سیاستگذاری اتخاذ شده، مجموعههای دانش بنیان بین ۵۰ تا ۶۰ درصد رشد سالانه را تجربه کردهاند. البته بنده معتقدم تأکید رهبری بر توجه ویژه در سال ۱۴۰۱ به این بخش از اقتصاد تاکیدی درست بوده و به نظر میرسد بخش مهمی از مسیر رشد اقتصادی کشورها از توسعه شرکتهای دانش بنیان عبور خواهد کرد. حمایتهای سیاستگذار از طریق وضع قوانین حمایتی، ایجاد سازوکارهای تامین مالی در نظام بانکی در بازار پول و راهاندازی فعالانهتر بازار ایده در فرابورس مجموعهای از تصمیمات است که میتواند به توسعه این شرکتها کمک کند.
حسین بوستانی - مدیرعامل سرمایهگذاری اعتضاد غدیر