پنج سالی میشود که قرعه شعار سال به نام تولید ملی میافتد. نامی که در این سالها خیلیها را به کار گرفت تا جانی تازه به نفس بیجان تولید بدهد اما دراین سالها هر چند برنامههای زیادی عملیاتی، کارگروههای زیادی برای رفع چالشها و موانع تولید تشکیل و مشوقهایی برای رونق تولید در نظر گرفته شد اما همچنان ضربان تولید کند میزند.
با این حال، پس از گذشت این سالها که با نامهای « اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال»، «حمایت از کالاهای ایرانی»، « رونق تولید»، «جهش تولید»، « تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها» نامگذاری شد امسال هم بار دیگر قرعه به نام« تولید، دانشبنیان، اشتغالزا» افتاده است؛ تولیدی که برای توسعه و رونق نیازمند حمایتهای بیشتری است. با این نگاه آنچه اهمیت زیادی دارد این است که آیا سال ۱۴۰۱ فقط نامی برای تولید و شرکتهای دانشبنیان خواهد بود یا آنها همچنان با سختگیریهای بورس و فرابورس روبهرو میشوند و پشت درهای بسته میمانند.
صف شرکتهای دانشبنیان برای دریافت مجوز
حجت اسماعیلزاده، معاون پذیرش فرابورس در گفتوگو با هفتهنامه اطلاعات بورس با بیاناینکه معیار فرابورس برای تشخیص و پذیرش شرکتهای دانشبنیان، دریافت مجوز از معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری است، گفت: سال گذشته ۱۸ شرکت دانش بنیان برای حضور در فرابورس درخواست پذیرش دادهاند و هماکنون در حال طی فرآیندهای لازم از جمله تکمیل و بررسی مدارک هستند. او اضافه کرد: اگر این شرکتها در مسیر بررسی حائز شرایط لازم باشند، درخواست آنها در هیات پذیرش مطرح وپس از آن طبق دستورالعمل نسبت به پذیرش و رد شرکتها تصمیمگیری میشود.
اسماعیلزاده درباره آن گروه از شرکتهایی که پذیرش شده اما هنوز عرضه نشدهاند، نیز تاکید کرد: این شرکتها برای اینکه به مرحله عرضه در فرابورس برسند، نیازمند انجام اقداماتی چون افشای اطلاعات در کدال و ارزشیابی هستند. او اضافه کرد: شرکتهایی که در حال حاضر پذیرش شده اما هنوز عرضه نشدهاند، ۶ شرکت هستند که از این تعداد، ۳ شرکت در تابلوی فرابورس درج شدهاند.
اسماعیلزاده، شرکتهای آنتی بیوتیکسازی ایران، پیشگامان فناوری و دانش آرامیس(تپسی)، پدیده شیمی جم، شرکت شیمیایی بهداشت، شرکت نیان الکترونیک و شرکت سیم و کابل ابهر را از جمله شرکتهایی دانست که پذیرش شده و در فرآیند درج و عرضه هستند.
معاون پذیرش فرابورس درباره شرکتهایی که سالهای گذشته پذیرش و عرضه شدهاند و در بازارهای فرابورس حضور دارند نیز توضیح داد: این شرکتها در حال حاضر ۱۹ شرکت هستند که ۲ شرکت در بازار SMEها، ۳ شرکت در بازار پایه و ۱۴ شرکت در بازارهای اول و دوم فرابورس حضور دارند. البته از میان سه شرکت در بازار پایه، شرکت توسعه تجارت هیرمند هنوز گشایش نماد نشده است و احتمالا در فصل بهار گشایش یابد.
او در بخش دیگری از صحبتهایش با بیان اینکه عملکرد شرکتهای دانشبنیان از بعد ساختاری، قیمت و بازدهی متفاوت است، گفت: با توجه به نوسانات موجود در بازار در دو سال اخیر، نمیتوان تحلیل کلی در مورد عملکرد شرکتهای دانش بنیان داشت بلکه باید عملکرد شرکتها جداگانه بررسی شود. اما با توجه به حمایت آنها در سالهای گذشته و نامگذاری سال جاری به نام دانشبنیانها، انتظار میرود این شرکتها از حیث عملکرد کسبوکار بتوانند چشمانداز بهتری داشته باشند.
راه حلهای رونق شرکتهای فناور محور
رامین ربیعی، مدیرعامل گروه مالی فیروزه در گفتوگو با هفتهنامه اطلاعات بورس به نقاط مثبت و منفی شرکتهای دانشبنیان اشاره کرد که مشروح آن را میخوانید:
* ارزیابی شما از وضعیت فعلی شرکتهای دانش بنیان چیست؟
شرکتهای دانشبنیان کشور در حوزههای مختلف تجارت الکترونیک، اینترنت، پزشکی و بیو انفورماتیک، هوا و فضا و حتی صنایع سنتی مثل فلزی و آلیاژی و غیره فعالیت دارند. به طور کلی شرکتهای دانشبنیان در ایران امروز نقاط ضعف و قدرت محسوسی دارند. از جمله ویژگیهای مثبت این حوزه رشد علمی کشور و تعداد زیاد فارغالتحصیلان کارآفرین و فعالیت آنها در تیمهای کوچک و بزرگ در اقصی نقاط کشور است بنابراین وجود چنین بستر آمادهای در کشور با توجه به وجود جوانان تحصیلکرده یکی از نقاط قوت محسوب میشود. ویژگی مثبت دیگر این است که حدود ده سال گذشته اکوسیستم فناوری و نوآوری فعال و پویایی در کشور وجود نداشت در حالیکه اکنون و در دهه ۹۰ از چنین اکوسیستمی بهرهمندیم که نه تنها موجبات همافزایی بین شرکتها و کسب وکارها را فراهم کرده است بلکه حضور میلیونها ذینفع از قبیل سهامدار، مشتری، رگولاتور، کارمند وتشکلهای صنفی باعث تسهیل فعالیت شده و حل مشکلات و مسائل مشترک شرکتها را راحتتر کرده است. علاوه براین؛ وجود چنین اکوسیستمی باعث شکلگیری شرکتهای خدمات دهی متنوع و تسریع در رشد آنها شده است.
* درمیان نقاط قوتی که اشاره کردید، این شرکتها با چه چالشها و ضعفهایی روبهرو هستند؟
نقاط ضعف این شرکتها به سه دسته تقسیم میشود؛ یکی از مسائلی که به درستی حل نشده، بحث تجاری سازی است. درحال حاضر تیمهای کوچک زیادی در نقاط مختلف کشور به تولید و عرضه محصولات خود میپردازند. اما تعداد تیمهایی که موفق به تجاریسازی این محصول و تبدیل شرکت به برند شده و به صورت گسترده محصول خود را به فروش رساندهاند بسیار کم است. به بیانی دیگر؛ جهش تجاریسازی به نسبت شرکتهای موجود کمرنگ بوده است.
نقطه ضعف بعدی ، محدود بودن تقریبا همه شرکتهای دانش بنیان ایرانی به بازار داخلی است چرا که به دلایلی چون بیتجربگی و نداشتن دانش کافی، تحریمها و نبود زیرساختهای قانونی و مقرراتی هنوز حتی قویترین برندهای ملی دانش بنیان نتوانستهاند از مرزهای ایران خارج شوند و خدمات ، دانش و محصولات دانش بنیان را فراتر از مرزهای ایران حتی کشورهای همسایه به فروش برسانند و آن را تبدیل به محصولات بینالمللی کنند. در این حوزه به یک عزم ملی نیاز داریم تا با کمک کارآفرینها، سرمایهگذاران، سهامداران، رگولاتور، قانونگذاران و حاکمیت شرایط حضور برندهای ملی دانشبنیان را ابتدا در کشورهای منطقه و سپس در بازارهای فراتر فراهم کنیم. این امر قطعا شدنی است هرچند به یک همافزایی ملی نیاز دارد. آخرین و مهمترین نقطه ضعف مطرح این حوزه بحث جذب سرمایه و کمبود سرمایهگذار تخصصی است. بزرگترین نقطه ضعف اکوسیستم نوآوری کشور این است که به دلیل دور بودن از منابع سرمایهگذاری مالی بینالمللی که نشات گرفته از تحریمهای ظالمانه است، تنها وابسته به منابع سرمایهگذاری داخلی هستیم. با توجه به اینکه سرمایهگذار داخلی به صورت سنتی در بازارهایی چون ملک، بورس، طلا، دلار و حتی شبکه بانکی به سود بالا و بیدردسر و کم ریسک عادت دارد، اشتهایی برای قبول ریسک بسیار بالاتر در حوزه سرمایهگذاری جسورانه ندارد. این امر موجب شده که به صورت ساختارمند به نسبت تعداد شرکتهای دانشبنیان، حجم بازار و جمعیت کشور، سرمایهگذار حرفهای دراین حوزه نداشته باشیم.
* عنوان کردید که جذب منابع مالی یکی از چالشهای مهم این شرکتهاست؛ برای رفع این مشکل چه باید کرد؟
واقعیت امر این است که در دنیا منابع نسبتا بزرگی برای سرمایهگذاری جسورانه در حوزه دانشبنیان وجود دارد و حتی در کشورهای منطقه مانند ترکیه، روسیه، بنگلادش، عراق، امارات، عربستان و پاکستان میزان منابعی که دراین حوزه جذب شده است، بیشتر ازسرمایهگذاران غیر بومی و خارجی بوده است. در ایران نیز در برخی از بزرگترین برندهای ملی دانشبنیان، تامین سرمایه در دوران قبل از اعمال تحریمها توسط سرمایهگذاری خارجی صورت گرفته است بنابراین اگر سرمایهگذاران خارجی به دلیل تحریمها نتوانند وارد کشور شوند، جذب سرمایه کماکان بزرگترین چالش اکوسیستم نوآوری و شرکتهای دانشبنیان خواهد بود و باید یک راه حل ملی و بومی برای آن اندیشه شود که دراین میان، گزینههایی چون بازار سرمایه ، شبکه بانکی، ابزارهای مالی، پذیرهنویسی عمومی، سرمایهگذاری دولتی، سرمایهگذاری خصوصی و معافیتهای مالیاتی و تشویقی باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. در یک کلام مسئولان و فعالان این حوزه باید اول برای تامین سرمایه شرکتهای دانشبنیان راه حل اساسی و ریشهای پیدا کنند تا این شرکتهای تشنه سرمایه بتوانند با سرمایهگذاری درست اول رشد و تجاریسازی موفق را تجربه کنند و سپس با ورود به بازارهای منطقهای و جهانی، چند نمونه موفق از نشانهای تجاری کسب و کارهای دانشبنیان ایرانی را به جهان معرفی کنند.
- هدیه محمودآبادی - روزنامهنگار