با آغاز سال جدید همچون روال سالهای گذشته شعار تولید دانش بنیان و اشتغال آفرینی از سوی مقام معظم رهبری عنوان و تاکید شد تا به معنای واقعی ابزارها و سیاستهای کلان در این راستا برنامه ریزی شود.
اگر چه در ۴ سال اخیر تاکید رهبری بر ارتقای تولید و اشتغال آفرینی بوده است ولی در عمل سیاستهای مالی و پولی هم راستا با شعارهای تدوین شده نبوده است و اقتصاد ایران در دهه ۹۰ و مخصوصا در اواخر آن بیشتر تحت تاثیر تحریمهای نفتی دچار تنزل شدیدی شد. بازار سرمایه نیز در این سالها از این قاعده مستثنی نبوده است و اگر چه به واسطه کاهش ارزش پول ملی این بازار نیز همچون بازارهای دارایی به طور اسمی رشد کرده اما تولیدات شرکتها و سهم سرمایهگذاری ثابت در این سالها به شدت افول کرده است. مفهوم اقتصاد و تولید دانش بنیان نیازمند محرکهای سیاستی قانونی و نظارتی گستردهای است تا حداقل بتواند شاخصهای دسترسی شرکتهای کوچک و متوسط و ونچرها را به منابع مالی تسهیل کند.
اقتصاد شومپیتری در دهه ۷۰ توانست اقتصاد آمریکا را از منجلاب تورم نجات دهد و به شکوفایی برساند ولی در ایران به دلیل عدم هم پوشانی سیاستها و نظارتها، منابع تخصیص داده شده سرفصل دانش بنیان بیشتر به عنوان یک عامل رانت عمل کرده و شرکتها صرفا با قرارگیری در پارکهای علم و فناوری از مزیتهای مالیاتی طرح بهرهمند شدهاند و در عمل سهم فناوریهای نوین در طرحهای توسعه شرکتها آنچنان حائز اهمیت نبوده است. بنابراین همانطور که رهبری نیز تاکید داشته اند اگر چه راه نجات اقتصاد ایران توجه به فناوریهای نوین و دانش بنیان است ولی با زیرساختهای اقتصادی و عملیاتی حاکم بر اقتصاد ایران و تجربه سیاستهای سالهای گذشته به احتمال زیاد نمی توان تفاوت چشمگیری را در عمل شاهد بود و تا زمانیکه ۴ عامل اساسی سیطره اقتصادی دولت و بوروکراسی و قیمتگذاری دستوری و آزادی اقتصادی برقرار نباشد نمی توان شاهد تغییر و تحول تولید بود.
- محمد مسعود غلامپور - کارشناس بازار سرمایه