ضوابط تأسیس یک نهاد مالی یا ناشر، شرایط عضویت در تابلوهای بورس و چگونگی همکاری و مشارکت آنها در انتشار اطلاعات جزو مواردی است که تعیین شده اما متولی مشخص و همچنین گروهی میخواهد که به صورت تخصصی این شرکتها را در مقایسه با هم رتبهبندی کند.
به نظر میرسد مثل شرکتهای رتبهبندی که شرکتهای خاص را بنا به اقتضای شرایط و درخواست آنها رتبه بندی میکنند، ناشران در چارچوب وظایفی که برای آنها تعیین شده است مثل اینکه شرکتی سود سهام خود را از طریق سجام پرداخت کرده و یا به موقع پرداخت نکرده یا انتشار اطلاعات آن به موقع نیست و تناقض زیادی دارد؛ این چارچوبها را سازمان یا رگولاتور زمانی که تأیید میکند بهتر است یک مقام دیگری هم که بعدها حتی میتواند کانون مربوط باشد این کار را انجام دهد البته بهتر است که مولفه یا نهادی رتبهبندی این کارها را انجام دهد. این فرآیند شایستهای است همانطور که در اغلب فضای کسب و کار اقتصادی حتی کشورها را از حیث رتبه کسب و کار و درجه ریسک سرمایه گذاری در آن کشور رتبه بندی میکنند.
شرکتها و نهادهای تخصصی که در این زمینه تبحر و مجوز دارند میتوانند ورود پیدا کنند. در خصوص انگیزه دهی به شرکت ها شاید بهترین امتیازی که میتواند به این شرکتها اعطا شود، همین کسب رتبه مناسب است مثلا اعلام کنند که ۱۰۰ شرکت برتر از حیث گردش مالی یا مثل بورسهای جهان که میگویند شاخص S&P مختص شرکتها و ناشرانی است که دارای این شرایط هستند؛ این موضوع خود برندی میشود حتی نیازی به مشوقهای دیگر میتواند داشته باشد اما ابتدا به ساکن اینکه بگویند فلان کارگزاری یا این گروه خدمات بازار سرمایه رتبه یک بازار سرمایه ایران است خود بهترین تبلیغ، جایزه و مشوق برای این شرکت است. در کنار آن البته میتوانند امتیازات دیگری در نظر بگیرند مانند اینکه قبلا بانکها میگفتند شرکتهایی که دارای ریسک اعتباری کمتری هستند به آنها اعتبار بیشتری میدهیم؛ به این شکل میشود در میزان تسهیلات و اعتباراتی که مثلا یک ناشر یا یک نهاد مالی اخذ میکند طبقهبندی و مشوق ارائه کرد. اگر مثل گذشته که شرکت های کارگزاری به «الف»، «ب» و... تقسیم بندی می شد ناشران را هم بنا به پارامترهایی دسته بندی شوند قطعا روند شفافیت روز به روز بهتر خواهد شد.
- فردین آقابزرگی - کارشناس بازار سرمایه