همه دولت ها در کشور به دنبال آسان ترین راه برای تامین درآمدهای بودجه خود هستند که قطعاً فروش نفت خام در بازارهای جهانی تنها راه است.

صدای بورس- همه دولت ها در کشور به دنبال آسان ترین راه برای تامین درآمدهای بودجه خود هستند که قطعاً فروش نفت خام در بازارهای جهانی تنها راه است، از این رو خداحافظی از این درآمدهای آسان برای دولت ها بسیار سخت و تقریبا غیر ممکن است، حتی در دوران تحریم و حتی به صورت قاچاق. کاسبان تحریم هم مثل چین در این شرایط تنها دوست کشورهای تحریم شده هستند و نفت های ارزان قیمتشان را می بلعند.

یک واقعیت هم این است که آمارهای تردید آمیز در ایران باعث شده که هیچ وقت آمار دقیقی از صادرات نفت نداشته باشیم که به قول برخی از مسئولین با توجه به شرایط تحریم نمی توانیم آمار دقیق از کشورهای مقصد و میزان صادرات را بیان کنیم. خلاصه با این آمارها، حالا نمی دانیم منظور آیت الله رئیسی از این که گفتند “فروش نفت ما به‌قدری افزایش داشته که دیگر نگرانی نداریم و درآمد حاصل از آن نیز در حال بازگشت به کشور است” دقیقا یعنی چه؟ این افزایش نسبت به چه تاریخی و از کدام راه مالی امکان پذیر شده است؟! و واقعیت دیگر این که همیشه افزایش فروش نفت آثار بهبودیش در اقتصاد که به طبع آن معیشت مردم است، پیداست؛ اما در حال حاضر از معیشت مردم نشانه‌هایی جز کاهش فروش نفت دیده نمی شود؛ البته شاید بهتر است بگوییم فروش نفت ارزان به کاسبان تحریم که از آن به افزایش صادرات نفت یاد می شود، اثری از آن باقی نمی ماند تا در سفره مردم دیده شود. به این منظور با جواد یارجانی مدیرکل پیشین امور اوپک و ارتباط با مجامع انرژی وزارت نفت گفتگویی انجام شد که با هم می خوانیم:

به گفته مقامات وزارت نفت، “امروز نفت‌مان را نمی‌خرند، بلکه ما آن را می‌فروشیم” افزایش فروش نفت به لطف تغییر رئیس جمهور آمریکا بوده است؟ در صورت عدم احیای برجام، آیا دولت آقای رئیسی قادر است به فکر افزایش فروش و صادرات نفت باشد؟ چرا؟

ایران به عنوان یک کشوری که سابقه طولانی در صادرات نفت دارد باید بتواند نفت خود را بدون مشکل به فروش برساند که این روند مثبت به دلیل تغییر رئیس جمهوری در کشور دیگری نیست؛ البته نمی توان این را کتمان کرد که شرایط فروش نفت با آمدن آدم متوهمی مثل ترامپ حتی با توجه به ذخایر، سرمایه گذاری و بازاری که ایران داشت، سخت تر شد اما شرایط با توجه به توافقات برجام رو به بهبودی بود که با برهم زدن برجام شرایط تحریم مجدد برای ایران سخت شد، اما همان زمان کوتاه توافق برجام، ایران تورم زیر ۱۰% را تجربه کرده بود. بعد از آمدن بایدن که ادامه دهنده راه اوباما بود و هنوز هم برجام به نتیجه نرسیده است اما شرایط سخت فروش نفت ایران همچنان وجود دارد. گرچه کشورهای زیادی که به ایران بابت خرید نفت بدهکار بودند با یک تمهیداتی مبالغ را در اختیار ایران می گذارند. بنابراین فروش محدود نفت خام لطفی در حق ایران نمی تواند تلقی شود بلکه کم کردن از ظلمی است که بر ایران تحمیل شده است.

قبل از تحریم ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز صادرات داشتیم و ۱۶۵۰ الی ۱۷۰۰ هم مصرف داخلی بود. یعنی حدودا ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه نفت تولید می کردیم. اکنون احتمالا مصرف داخلی در همان حدود است و آمارهای جهانی و اوپک هم صادرات را حدود یک‌میلیون نشان می دهند. لذا لا اقل حدود یک میلیون بشکه کمتر از قبلِ تحریم است. اما آمارهای وزیر نفت متفاوت است، این آمارهای وزیر نفت از کجا است و چه منشایی دارد؟

توجه داشته باشد که شرایط ما عادی نیست و هنوز برای ما تحریم وجود دارد و کشورها با وجود این که علاقه دارند از ایران نفت بخرند اما این کار را نمی کنند و این شرایط، فروش نفت ایران را دچار مشکل می کند. بنابراین به دلیل تحریم نمی توان همه مسائل را به صورت شفاف در اختیار عموم قرار داد و این انتظار درستی از مسئولین نیست.

قاعدتا توان تولید نفت ما نزدیک به ۳میلیون ۹۰۰ هزار بشکه در روز باید باشد. چون یادم است وقتی مسئولیت مدیرکل امور اوپک را در تهران داشتم، ما برای اولین بار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تولید نفت کشورمان کمی بیشتر از ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز رسید که البته تولید یک روزه ملاک نیست و اگر تولید یک کشور را بگویند که به حد معین رسیده باید مدتی در آن حد باقی بماند. البته این افزایش تولید به دلیل تعاملاتی که در زمان آقای خاتمی ایجاد شده بود و شرکت های خارجی که با ما همگام شده بودند و با استفاده از توان داخلی برای اولین بار تولید ما در دولت نهم به بالای ۴میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه رسیده بود. ما نمی توانستیم رقم واقعی را به دلیل لزوم رعایت سهمیه بندی اوپک اعلام کنیم که البته با تعدیل هایی که انجام شد این مشکل برطرف شد. اما این هم مهم است که بدانیم وقتی به حدی از تولید می رسیم ممکن است چاه ها نیاز به بازسازی داشته باشند که قطعا تولید آن کم می شود. البته وزیر نفت به دلیل حضور طولانیشان در این صنعت از هر فرد دیگری بهتر می دانند که هر تولید بالایی برنامه ریزی و سرمایه گذاری می خواهد و چند سال هم این موارد زمان نیاز دارد.

همان طور که در اخبار شنیدیم هدف وزارت نفت افزایش تولید است اما، برای افزایش ظرفیت تولید نفت خام به ۵ میلیون بشکه چند ده میلیارد دلار و زمانی بالای ۵ سال نیاز است. این منابع چگونه تامین شده و این زمان چگونه محاسبه شده است؟

بله قرار است به این هدف برسیم که البته کار زیادی می برد، برای تولید ۵ میلیون بشکه نفت در روز احتیاج به ظرفیت سازی و فن آوری جدید داریم که بسیار پرهزینه است. درست است که شرکت های ما توانایی های زیادی پیدا کردند ولی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی صنعت سیالی است و دائما شرایط در حال بهبود است و برخی از بخش ها تکنولوژی پیشرفته می خواهد مثل تولید در آب های عمیق و نیمه عمیق؛ ما ممکن است در خشکی به حدی رسیده باشیم که با یک تمهیداتی تولید نفت را که کاهش پیدا کرده بود، مجدد افزایش دهیم، البته شرایط باید مهیای صادرات بیشتر باشد، چون تولید تنها و یا این که بخواهیم در مخازن یا در کشتی ها نگه داریم مسلما عقلانی نیست. بنابراین باید بپذیریم که با تحریم ظالمانه تولید نفت ما کم شده بود، اما بعد از این که شرایط مهیا شد باید با افزایش صادرات، رقم تولید را افزایش دهیم.

جدای تکنولوژی آیا هدف تولید نفت ایران به ۵ میلیون بشکه در روز، بدون احیای برجام و الحاق ایران به FATF شدنی است؟

جواب این سوال کاملا روشن است. در شرایط موجود با این امکانات، بزرگترین هنر این است که تولید را در حد معقول نگه داریم. بعد به فکر افزایش تولید بیافتیم، احتیاج به تعامل با دنیا بسیار مهم است تا بتوانیم با شرکت های توانای دنیا همکاری کنیم. البته برای صادرات گاز باید اول مشکلات مصرف بالای گاز در داخلی حل شود و بعد باید تولید را به شرایط پایدار برسانیم،که این موضوع سرمایه گذاری عظیمی را می طلبد. البته برخی از افراد معتقدند بدون برجام هم ما می توانیم به تولید ۵ میلیون بشکه در روز برسیم که ما هم برای موفقیتشان دعا می کنیم، اما می دانیم که حفظ تولید در همین میزان فعلی هم چقدر سخت است.

در حال حاضر علاوه بر رکود در مسئله صادرات و فروش نفت خام به واسطه تحریم ها، مسئله سوء استفاده همسایگان از منابع مشترک نفتی و گازی و برداشت های غیرمجاز آن ها هم وجود دارد؛ دولت آقای رئیسی چگونه باید با این کم کاری از طرف وزرات نفت مقابله کنند؟

در ابتدا باید بگویم که کشورهای دیگر سوءاستفاده نکردند بلکه از دید آن ها این کار حسن استفاده است. در دولت نهم و دهم که در ابتدا تحریم ها بر ما تحمیل نشده بود، با تشبیه تحریم ها به کاغذ پاره، توسعه صنعت نفت و فروش نفت خام را برای ما سخت تر کرد، متاسفانه عده ای در آن زمان معتقد بودند که با تحریم نفت ایران قیمت نفت در بازارهای بین المللی به ۱۵۰ دلار در هر بشکه خواهد رسید اما عملا علی الرغم این که فروش نفت ایران به اروپا از حدود ۷۰۰ هزار بشکه به صفر رسید، خبری از نفت ۱۵۰ دلاری هم نشد. در آن زمان که ایران درآمد سرشار نفتی داشت هیچ منعی هم برای ایجاد تاسیسات زیربنایی نبود باید شرایط را برای تولید بیشتر، مستمرتر و نوسازی صنایع چه در بخش گاز، پالایش و پتروشیمی انجام می دادند که این اتفاق صورت نگرفت.

ما سال های طولانی با رقبایی مثل عربستان، امارات و اخیرا عراق مخازن مشترک داریم که برای آن ها با استفاده از تکنولوژی روز غربی، قطعا سرعت استخراج از این مخازن سریعتر از ما که دچار تحریم هستیم، خواهد بود. اما اگر شرایط فراهم باشد و بخواهیم این وضعیت را بخصوص در لایه هایی که خیلی پیچیده هستند، تغییر دهیم باید زمان زیادی صرف به دست آوردن فن آوری بگذاریم.

آیا پول فروش نفت به چین و هند همچنان در بانک های آن ها بلوکه می شود؟ اگر می شود پس کی می توانیم آزادانه معامله کنیم و پول نفت خود را دریافت کنیم؟

دقیقا این موضوع خاص را مطلع نیستم، اما با توجه به اخبار رسیده، مثلا کره جنوبی با توجه به ارتباطات خاص با آمریکا بخشی از پول های بلوکه شده ما را تحویل بانک مرکزی داد. اگر این گونه باشد که کره جنوبی به این جمع بندی رسیده که پول را به ایران برگرداند، قاعدتا کشورهایی مثل چین و هند که روابط قدیمی و گسترده با ایران دارند باید با اتخاذ سیاست هایی در این زمینه نظر ایران را هم تامین کنند. اما نباید فراموش کرد که ایران در شرایط سختی قرار دارد که هر کشور یا شرکت خارجی را بیان کنیم و بگوییم که با آن ها روابط گسترده می خواهیم داشته باشیم، مطمئن باشید که دشمنان یا آن کشور و یا شرکت خارجی را هدف قرار می دهند و کاری می کنند که آن ها از کار با ایران پشیمان شوند که قبلا موارد بسیاری را داشته ایم.

شما در جایی از صحبتتان فرمودید، شرایط ما عادی نیست و به دلیل تحریم نمی توان همه مسائل را به صورت شفاف در اختیار عموم قرار داد، اما در همین شرایط، مجلس تصویب کرده تا دولت فروش نفت را به وزراتخانه های مخصوصی بسپارد آیا نمایندگان می دانند در چه مسیری قدم بر می دارند؟ در واقع صادرات نفت ایران مختل نمی‌شود؟

البته این کار در زمان های قبل بدون مجوز مجلس انجام شد و طبیعی است که باید مراقب بود که بابک زنجانی های دیگر به وجود نیاید که هنوز هم تکلیف آن پول مشخص نیست، درصورتی که آن پول حاصل از ثروت زیرزمینی می توانست به یک ثروت روی زمین برای مردم ایران تبدیل شود. بنابراین اگر چنین اجازه ای هم داده شده احتمالا در زمینه هایی است که خیلی نمی تواند اولا مقدارش زیاد باشد دوما با توجه به تجربه های تلخ قطعا احتیاط زیادی پیش گرفته خواهد شد. جدای این مسائل باید به ضربه های دشمنان هم توجه شود.

ایران در برابر توافق کویت و عربستان در خصوص میدان آرش یا الدوره به قول آنها چه موضعی باید اتخاد کند؟

ایران در این قضیه سهم دارد و بارها هم تکرار شده است. البته آنها معتقدند در بخشی که می خواهند کار کنند مربوط به ایران نمی شود. اما با تعامل و گفتگو این کار می تواند به نفع ایران به سرانجام برسد و موضع ایران در این زمینه کاملا روشن است.

از یک سو جنگ میان اوکراین و روسیه که دومین صادرکننده بزرگ نفت جهان است، ادامه دارد و از سوی دیگر قرنطینه‌های مربوط به کرونا در چین که بزرگترین واردکننده نفت جهان است هم توسعه پیدا کرده، برخی از کارشناسان مدعی هستند که همین حالا روسیه تخفیف بیست درصدی روی محموله‌های نفت خود اعلام کرده که این تخفیف در همین شرایط دو برابر تخفیف‌هایی است که ایران به مشتریان خود می‌دهد؛ با توجه به این که برخی از کارشناسان هم معتقدند که افزایش فروش نفت در سال ۱۴۰۰ یک توفیق اجباری برای اقتصاد ایران بوده، حالا اگر ایران بخواهد این توفیق اجباری را در سال ۱۴۰۱ هم حفظ کند موضع دولت اقای رئیسی چه باید باشد؟

من با توفیق اجباری مخالف هستم. درست است که بعد از آمدن آقای بایدن فشار کمی کمتر شده که بازهم به اعتقاد من ظلم کمتری محسوب می شود، اما توان ما بیش از این مقدار است و باید در این بازار نقش بیشتری بازی کنیم. و اما در خصوص این که روسیه تخفیف بیست درصدی روی محموله‌های نفت خود اعلام کرده، من از جزییات این موضوع خبر ندارم، البته ما خبرهایی می شنویم که از صحت آن بی خبریم. مثل این که روسیه در حال ورشکست شدن است و نفت خود را حراج کرده که البته می تواند بخشی از آن جنگ رسانه ای بین دو کشور باشد. اما در این شکی نیست که صنعت نفت روسیه صدمه خواهد خورد.

همه کشورهای دنیا با توجه به تجارب به دست آورده می دانند که باید از همه امکانات موجود در دنیا استفاده کنند تا شرایط اقتصادی خود را بهبود بخشند. روسیه و چین در گذشته نه چندان دور این مسیر را طی کرده اند. بنابراین در دعوای بزرگ جهانی برای کنترل منابع انرژی، ایران به اصطلاح عامیانه باید کلاه خود را محکم بچسبد و با یک دیپلماسی از نوع قهرمانانه، حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی، بزرگترین هدف کشور باشد. در نتیجه باید سیاست هایی اتخاذ شود که با حفظ این مسائل مراقب بود که ترکش های مختلف بین المللی ناشی از رقابت قدرت ها به ما برخورد نکند تا ما بتوانیم بار دیگر سهم حق خود را در بازار جهانی نفت به دست بیاوریم حالا که دنیا نشان می دهد بیش از گذشته به نفت و گاز ما نیاز دارد باید از این فرصت طلایی استفاده بهینه شود.

منبع: روند اقتصاد آنلاین