احسان مرادی، مدیرعامل تأمین سرمایه کــاردان درگفتوگو با هفتهنامه اطلاعات بورس ضمن تشریح برنامهها و طرحهای توسعهای شرکت، به وضعیت بازار سهام در سال جاری پرداخت و ثبات قیمت جهانی کالاهای پایه، ثبات سیاست دولت (نرخ نهادههای تولید، وضع عوارض و قیمتگذاری محصولات) و تغییرات نرخ ارز را از مهمترین مولفههای موثر بر بازار سهام در سال ۱۴۰۱ ذکر کرد.
او همچنین در این گفتوگو، از ورود تأمین سرمایه کاردان به بورس خبر داد و پیشبینی کرد؛ در چهار ماهه ابتدایی امسال شرکت در بورس درج و عرضه خواهد شد.
* صندوقهای تحت نظارت تأمین سرمایه کاردان در سال گذشته بازدهیهای متفاوتی را به ثبت رساندند. بهعنوان مثال؛ صندوق شاخصی کاردان سال گذشته ۲۶ درصد بازدهی داشته است در حالیکه شاخص کل بورس از چنین رشدی برخوردار نبوده است. همچنین صندوق مشترک یکم سامان ۲۳ درصد بازدهی داشته است که این بازدهی در سه ماهه پایانی سال ۱۶ درصد و در شش ماهه کمتر بوده است؟ علت از نگاه شما چیست؟
به نکته درستی اشاره کردید. هر کدام از صندوقها به دلیل رسالت و وظایفی که در سیاست سرمایهگذاری آنها منعکس شده است، در بازار فعالیت میکنند و طبعا بازدهی متفاوتی دارند. به عنوان مثال، هدف صندوق شاخصی این است که بازدهی حداقل برابر با بازدهی شاخص بورس اوراق بهادار را بدست آورد البته بازدهی شاخص نیز بنا به دلایل محاسباتی تورشهایی(سوگیری) متصور است. به طورمشخص بازگشایی نمادها پس از تقسیم سود در محاسبات شاخص به منزله دریافت سود در زمان بازگشایی برای سهامداران است در حالی که سهامداران منجمله صندوقها سود تقسیمی در مجمع را با تاخیر زمانی دریافت میکنند و در زمان بازگشایی ارزش تنزیل شده سود تقسیمی را در خالص ارزش داراییهای خود لحاظ میکنند؛ به عبارت دیگر اگر صندوقی از تمام سهامهای موجود در بازار به نسبت ارزش بازار آنها در ارزش کل بازار خریداری کند، بازدهی آن کمتر از بازدهی شاخص خواهد بود، بنابراین مدیر صندوق برای رسیدن به بازدهی شاخص باید فعالیت بیشتری را انجام دهد. با این توصیفات؛ به نظر میرسد عملکرد صندوق شاخصی کاردان با کسب بازدهی بیشتر از بازدهی شاخص، قابل توجه بوده است. البته کاردان مدیریت صندوقهای سهامی دیگری هم را عهدهدار است که رسالتشان کسب بازدهی به میزان شاخص بورس نیست. بلکه سرمایهگذاری پرریسکتر یا محافظهکارانهتر از کلیت بازار را دنبال میکنند و بر این اساس بازدهی کسب شده در آنها نسبت به بازدهی شاخص متفاوت است.
* با این توضیحات، کدام صندوقها را برای سرمایه گذاری پیشنهاد میکنید؟
در دو سال گذشته ریسکهای سیستماتیک در دنیا به شدت افزایش یافت. به طور مشخص پاندمی کرونا پس از آن جنگ اوکراین بر قیمت نفت، گاز و کالاهای پایه اثرات قابل توجهی داشت. این عوامل موجب شده علاقمندان به سرمایهگذاری در بورسهای دنیا به صورت فعال به خرید وفروش سهام نپردازند چرا که روش منطقی برای برآورد ریسکهای سیستماتیک وجود ندارد. به همین دلیل سرمایهگذاران عموما ابزارهای دیگری چون صندوق شاخصی را مد نظر قرار دادند تا هم هزینههای معاملاتیشان کاهش یابد و هم نیاز به رصد لحظهای بازار و حرکت سرمایههای خود نداشته باشند. بنابراین؛ با توجه به اینکه استفاده از این ابزار در دنیا به سرعت در حال گسترش است، به سرمایهگذاران توصیه میشود بیش از پیش به سمت سرمایه گذاری در صندوقهای شاخصی حرکت کنند.
* با توجه به شرایط بازار از چه ابزارهایی استفاده کردید تا سهامداران صندوقهای خود را از دست ندهید؟
تیم کارشناسی خوبی در تأمین سرمایه کاردان شکل گرفته که مرتبا در حال رصد بازار هستند و به طور مداوم جلساتی را با فعالان بازار برگزار میکنند. تلاش کاردان کسب بازدهی صندوقهای تحت مدیریت برابر با سیاست سرمایهگذاری اعلام شده در سایت صندوق است چنانچه سرمایهگذاران آگاهانه و براساس سلیقه و نیاز خود نسبت به انتخاب صندوقهای کاردان اقدام کنند، از سرمایهگذاری خود پشیمان نخواهند شد.
* ورود به بحث ارزشگذاری شرکت استارتآپ تپسی یکی از پروژههای تأمین سرمایه کاردان بود که به مرحله اجرا درآمد. در طول این پروژه با چه چالشهایی رو به رو بودید؟
تأمین سرمایه کاردان علاوه براینکه مشاور پذیرش و عرضه تپسی بود، کار ارزشگذاری آن را نیز انجام داد. در حقیقت از آنجا که ورود به این حوزه اولین تجربه مجموعه بازار سرمایه بود، چالشهای زیادی هم به همراه داشت. بسیاری از شرکتهایی که در بورس پذیرش میشوند، از دارایی مشهود قابل ارزشگذاری (مانند ماشینآلات، زمین، سوله) برخوردارند اما در شرکتهایی مثل تپسی، این داراییها عمدتا در بخش نامشهود دستهبندی میشود. به عنوان مثال؛ در اینگونه شرکتها نرم افزار یا پلت فرم برای ارائه خدمات توسعهیافته دارایی اصلی شرکت است. پیش از این مخارجی که صرف توسعه پلت فرمها شرکتها شده بود در هزینههای شرکت طبقهبندی میشد. این موضوع خصوصا در سالهای اولیه فعالیت آنها علاوه بر متورم شدن هزینههای شرکت، درآمد، بازدهی و سود شرکت را نیز کاهش میداد. اما با تعدد ورود شرکتهایی از این دست به بورسهای دنیا، استانداردهای حسابداری نیز متناسب با این نیاز توسعه یافت و آنها توانستند با نظر حسابرس، بخشی از مخارج خود را که پیش از این در هزینهها طبقهبندی میشد به داراییهای سرمایهای منتقل کنند. همچنین علت رشد نمایی درآمدهای اینگونه شرکتها و نیاز به تدوین سازوکاری برای نهادینه کردن تکنولوژی بکار رفته در پلت فرم آن زمانبر بود. هر چند متحمل هزینههای هنگفتی شدیم و زمان زیادی برای آن طی شد اما مسیر خوبی برای شرکتهای مشابه ایجاد کرد تا جایی که پروسه زمانی برای شرکتهای تازهوارد از این دست بسیار کوتاهتر خواهد شد. عمده این پلت فرمها برای استفاده حداکثری از داراییهای موجودی که سایرین مالک آن هستند، پایهریزی شده است و این امکان را فراهم میکند تا سرمایهگذاران بر روی داراییهای فیزیکی بتوانند حداکثر بهرهوری را داشته باشند و از این منظر هم سرمایهگذاران و هم استفاده کنندگان از این داراییها منتفع میشوند که البته برای کشور ایران در مقطع زمانی فعلی برکات مادی و معنوی بسیاری را بدنبال خواهد داشت. نامگذاری سال جاری توسط مقام معظم رهبری نیز مسیر رشد را برای کشور و شرکتهای از این دست بسیار هموار خواهد کرد.
* آیا درخواست جدید دیگری هم مشابه تپسی برای امسال داشتهاید؟
تا کنون چندین شرکت درخواست همکاری دادهاند و ما نیز با توجه به تجربه ایجاد شده در کاردان انتظار داریم تقاضا برای استفاده از خدمات کاردان در این حوزه تقویت شود.
* چه پروژهها و طرحهای توسعهای برای سال جاری در نظر دارید؟
وضع مالیات بر سپردههای بخش حقوقی یکی از اتفاقهای غیر منتظره در سال جاری بود، بنابراین به عنوان نهاد مالی باید ابزارهای لازم را برای مجموعهها فراهم کنیم. احتمال میدهیم با اجرای این طرح بخشی از سپردهگذاران حقوقی (شرکتها) به دلیل معافیتهای مالیاتی جذب صندوقهای بادرآمد ثابت شوند. طبیعتا در چنین شرایطی باید برای وجوهی که وارد صندوقها میشود، برنامهریزی کنیم و تأمین مالی را در بازار سرمایه قوت دهیم تا وجوهی که وارد صندوقها میشود موثرتر وارد چرخه اقتصاد و تأمین مالی شرکتهای تولیدی شود. علاوه براین، معرفی قابلیت صندوقهای شاخصی برای عموم مردم و سرمایهگذاران، شفافشدن عملکرد باقی صندوقها و تنوع محصولات برای همه سلایق از دیگر برنامههای شرکت تأمین سرمایه کاردان در سال جاری است.
* با توجه به اینکه شرکتهای تأمین سرمایه حرکت به سمت فعالیت تخصصی را در اولویت کاری خود قرار دادهاند آیا شرکت کاردان قرار است در حوزه خاصی فعالیت کند یا تمرکزتان بیشتر در حوزه استارتآپهاست؟
سیاست کاردان تنوعبخشی در ارائه خدمات است، هدف ما این است که با تنوع در ارائه خدمات ریسک نوسان درآمد شرکت را کاهش دهیم. حال اگر صرفا بر بخش خاصی متمرکز شویم احتمال دارد نیاز به تأمین مالی یا سایر خدمات درآن بخش خاص در کوتاهمدت دستخوش نوسان شود. در بخش استارتآپها نیز حسب تقاضا دراین حوزه ورود کردیم.
* شما تجربه تأمین مالی شرکت دومینو را داشتید که پروژه موفقی بوده است. در طول این مسیر با چه چالشهایی روبرو بودید؟
تأمین مالی شرکت بستنی دومینو با همراهی بانک سامان صورت گرفت. بانک سامان تأمین سرمایه کاردان را به عنوان ناظر در نحوه مخارج این منابع مالی انتخاب کرد. دراین مسیر، هم از تجربه کسانی که در حوزه صنایع غذایی تخصص داشتند بهرهمند شدیم و هم در کنار شرکت دومینو در مسیر بکارگیری منابع حاصل از تأمین مالی حرکت کردیم که اثر بخشی خوبی داشت. عمده نکول افرادی که از تأمین مالی از بازار پول استفاده میکنند ناشی از اشتباه در بکارگیری منابع مالی است بدین مفهوم که به موقع و با دید کارشناسی دراین حوزه عمل نمیشود. در کاردان تلاش کردیم بر اساس تجربه کسب شده در بازار پول به نحوی عمل شود که اتفاقات از این دست را در بازار سرمایه شاهد نباشیم.
* برنامهای برای ورود به حوزه تحقیق و پژوهش و ابزارسازی هم دارید؟
اعتراف میکنم در چند سال گذشته با توجه به نوسانات شدید در بازار هر چند تلاش کردیم متناسب با شرایط پیش رویم اما هم ما و هم باقی نهادها از ابزارسازی و توسعه غافل بودیم. البته این موضوع به معنای آن نیست که اتفاقی در شرکتهای تأمین سرمایه، بورسها و کارگزاریها در ارائه خدمات نوین رخ نداده باشد بلکه اقدامات خوبی صورت گرفته است اما روند آن کند بوده است. طبیعتا اگر شرایط با ثباتتر شود در سال جدید حتما به این بخش ورود خواهیم کرد.
* کاردان قصد ورود به بورس را دارد. لطفا بفرمائید اکنون در چه مرحلهای هستید و آیا پذیرش شدهاید یا نه؟
تأمین سرمایه کاردان سال گذشته برای حضور در بورس پذیرش مشروط گرفت. هیأت پذیرش نیز شروطی برای ما تعیین کرد. تمامی بندهای شرط هیأت پذیرش بورس تهران در سال مالی گذشته برطرف شد و امیدوارم با ارائه صورتهای مالی حسابرسی شده در سایت کدال و بروز رسانی امیدنامه و طرح کسب و کار بر اساس اطلاعات جدیدشاهد درج و عرضه شرکت در چهار ماهه ابتدایی امسال باشیم.
* به نظر میرسد شرکتهای خصوصی علاقهای برای حضور در بازار سرمایه ندارند. علت از نگاه شما چیست؟
در گذشته اینچنین بود. شرکتی که در بورس پذیرش میشد، صرفا مشمول برخی معافیت مالیاتی میشد، اما اکنون تسهیلاتی بیشتری برای شرکتهای پذیرفته شده در نظر گرفتهاند. اتفاق خوبی که امسال شاهد آن هستیم این است که آن بخش از سود شرکتهای پذیرفته شده که تقسیم نشود و شرکت از محل آن افزایش سرمایه دهد مشمول معاف از مالیات میشود. ضمناینکه این موضوع انگیزه بسیار قوی برای سهامداران شرکتها برای ورود به بورسها و توسعه فعالیت شرکت خواهد بود.
* در بودجه ۱۴۰۱، ۱۰۰ همت انتشار اوراق در نظر گرفته شده است. به نظر شما بازار سرمایه ظرفیت انتشار این میزان اوراق را دارد؟
برای ابزار مالی باید ظرفیت مالی ایجاد شود، بنابراین نیازمند تغییر مهندسی در ابزار مالی هستیم. نقدینگی سرشاری در کشور داریم که از محلهای مختلف پمپاژ میشود بنابراین فروش این میزان اوراق کار دشواری نیست. در سنوات گذشته نیز بیش از این میزان فروش رفته است اما الزاماتی دارد. اولا به لحاظ زمانبندی، فروش اوراق باید در طول سال بصورت هموار اجرا شود و از ابتدای سال هر میزان انتشار اوراق برنامهریزی میشود تا پایان سال حسب شرایط بازار پیش رود و توقفی در انتشار وجود نداشته باشد. نکته دیگر اینکه، دولت اوراق را در بلوکهای بزرگ منتشر میکند در حالیکه عموم مردم و شرکتها نمیتوانند چنین حجمهایی را خریداری کنند. برای همین هم وجود صندوقی برای دریافت خرید اوراق منتشره و جذب منابع از آحاد مردم لازم بود که این نیاز به درستی از سوی وزارت اقتصاد شناسایی و اساسنامه و امیدنامه این صندوقها (صندوق مختص اوراق دولتی) در سازمان بورس تدوین شد و برای بسیاری از شرکتها مجوز تاسیس صادر شد.
* نظرتان در مورد عرضههای اولیه چیست؟
همیشه نگاه سرمایهگذار سنتی این بوده است که عرضههای اولیه مساوی است با حداقل ۲۰ درصد بازدهی بدون ریسک. به همین منظور نیز مشارکت بیشتری در خرید عرضههای اولیه بود. اما به نظر میرسد این نگاه نیاز به اصلاح دارد. سهامداران شرکتها باید بتوانند به نرخ عادلانهای سهام خود را به عموم مردم عرضه کنند. البته برای سرمایهگذاران نیز باید پاداشی متناسب با ریسکی که میپذیرند و در یک شرکت کم شناخته شده سرمایهگذاری میکنند، در نظر گرفته شود. به نظر میرسد مسیر رو به بهبودی را پیش رو داریم. سهامداران عمده نیز به این دانش رسیدهاند اگر شرکتی که وارد بورس کردهاند بالاتر از ارزش ذاتی قیمت خود از امکانی که بازار سرمایه برای فراهم کرده استفاده کند و سود ناشی از فروش سهام آن شرکت را در مجموعه دیگری سرمایهگذاری کند سهامداران نیز با امکاناتی که بورسها برای تبیین مدل ارزشگذاری و وضعیت شرکت فراهم کردهاند با اطلاعات بیشتری در فرآیند عرضه اولیه شرکت میکنند.
* در خصوص صنعت پتروشیمی و پالایشی، چه چشماندازی را برای سرمایهگذاری بلند مدت متصور هستید؟
صنعت پتروشیمی تحت تاثیر افزایش نرخ جهانی محصولات این صنعت با افزایش مطلوب سودآوری همراه بوده است و انتظار میرود این روند در سال ۱۴۰۱ نیز باثبات باشد بنابراین با توجه به انتظار بازگشت قیمت جهانی محصولات به میانگین بلندمدت، تداوم روند ذکر شده دور از انتظار است. صنعت پالایش تحت تاثیر افزایش قیمت جهانی نفت و بهرهمندی از موجودی نفت ارزان قیمت با سودآوری مطلوبی در فصل زمستان همراه است و با توجه به پیشبینی قیمت نفت خام (حداقل ۸۵ دلار در سال ۲۰۲۲) انتظار میرود سودآوری مطلوبی در سال ۱۴۰۱ داشته و از صنایع پیشرو باشند.
* در حال حاضر سرمایهگذاری در چه بازاری پرسودتر است؟
طبقات دارایی ماهیت متفاوتی دارند و سرمایهگذاری در هر طبقه متناسب با نیاز سرمایهگذاران صورت میگیرد. با توجه به انتظار افزایش تورم در سال ۱۴۰۱ تحت تاثیر حذف روند تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی و افزایش قیمت بسیاری از کالاهای سبدخانوار، طبقه املاک و مستغلات (با توجه به خاصیت ضدتورم بودن و انتظار رشد متناسب با تورم) مورد توجه سرمایهگذاران خواهد بود. انتظار میرود این بازار با بازده مطلوبی در سال ۱۴۰۱ همراه باشد. همچنین سرمایهگذاری در بازار سهام نیز با توجه به سرمایهگذاری مجدد بخشی از سود سهام توزیع شده میان سهامداران و انتظار سودآوری مطلوب شرکتهای تولیدی در سال ۱۴۰۱ خواهد بود.
* از نگاه شما همچنان طلا می تواند سرمایهگذاری امنی باشد؟
سرمایهگذاری در طلا تحت تاثیر نوسانات نرخ ارز و افزایش قیمت اونس جهانی است. با توجه به تورم اقتصادهای بزرگ (تحت تاثیر برنامه حمایت از شهروندان در این کشورها) و افزایش ریسک سرمایهگذاری در این کشورها، سرمایهگذاری در طلا کم ریسک ارزیابی میشود.
* اخذ عوارض صادراتی چه تاثیری بر بازار و بویژه بر صادر کنندگان دارد؟
مهمترین نگرانی سرمایهگذاران در بازار سرمایه تغییر دائم قوانین متناسب با روند تغییرات قیمت جهانی کالاهای پایه است. تصمیمات اتخاذ شده عمدتا در راستای افزایش سهم دولت از سودآوری شرکتهاست. این اقدام همچنین زمینهساز ایجاد نوسان در بازار است. اخذ عوارض صادراتی در درجه اول منجر به صدمه دیدن اعتماد سرمایهگذاران شده است. با توجه به اعمال سقف نرخ گاز خوراک و سوخت (به ترتیب ۵۰ و ۲۰ هزار ریال) در صنایع و افزایش قیمت جهانی کالاهای پایه تحت تاثیر تحولات سیاسی اخیر، دولت اقدام به دریافت عوارض برای کنترل زنجیره تولید و عدم افزایش شدید بهای تمام شده در صنایع پایین دستی کرده است. اگرچه این اقدام به ظاهر زمینهساز کنترل بهای تمام شده مصرفکننده است اما تجربه سنوات گذشته مبین نبود کارایی کافی در این زمینه است. اخذ عوارض صادراتی در وهله اول زمینه ساز افزایش عرضه در داخل کشور و به تبع آن افت قیمت کالاها خواهد شد. این اقدام همچنین زمینه ساز افزایش فساد از محل صادرات کالاها توسط بازرگانان و اکتساب سود از محل اختلاف قیمت میان عرضه و قیمت جهانی و زمینهساز رقابت منفی میان شرکتها خواهد بود.
* شرایط شرکتهای فولادی و معدنی در بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟
مهمترین نگرانی پیرامون شرکتهای فولادی اخذ عوارض صادراتی از این شرکتهاست. اخذ عوارض صادراتی زمینهساز افت سودآوری این شرکتها با توجه به نبود نیاز داخل و صادرات بخش عمده محصولات توسط این شرکتهاست. با توجه به میزان صادرات شرکتهای تولیدکننده فولاد و محصولات فولادی، قیمت آنها به تدریج اصلاح خواهد شد. همچنین نگرانی پیرامون قطع برق در فصل تابستان نیز در خصوص این گروه وجود دارد. گروه استخراج کانههای فلزی تاکنون تحت تاثیر تصمیمات گروه فولاد بوده و نرخ فروش این گروه ضریبی از قیمت شمش فولاد خوزستان در بورس کالا تعیین شده است. اگرچه در ظاهر محصولات این گروه در بورس کالا عرضه شده است اما با توجه به نبود خریدارا بیشمار، قیمت آنها متناسب با قیمت خرید شرکت های تولیدکننده فولاد تعیین شده است. با توجه به انتظار ثبات نسبی قیمت محصولات فولادی و تعیین سقف نرخ گاز خوراک و سوخت، انتظار میرود این گروه نیز مورد اقبال سرمایهگذاران باشد.
* آیا توسعه بازار سرمایه، توسعه تنوع خدمات شرکتهای تأمین سرمایه را هم موجب شده است؟
در سنوات اخیر به دلیل نوسانات نرخ ارز زمینه استفاده از ابزارهای مالی (اوراق مشتقه) به شدت محدود شده است. همچنین رفع نشدن قانون مالیات بر ارزش افزوده در زمینه توسعه ابزارهای مالی نیز تاثیر زیادی بر روند مذکور داشته است. محدودیت های ذکر شده زمینه ساز حذف بخش مهمی از خدمات قابل ارائه توسط نهادهای سرمایهگذاری با وجود توسعه نسبی بازار سرمایه شده است. در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ تمهیداتی در زمینه رفع موانع ذکر شده اندیشیده شده است و انتظار میرود ابزارهای مالی توسعه یابد. توسعه ابزارهای ذکر شده زمینهساز توسعه صندوقهای کالایی و به تبع آن تنوع بیشتر خدمات قابل ارایه توسط شرکتهای تأمین سرمایه خواهد بود.
* سال جاری را از منظر تأمین مالی چگونه ارزیابی می کنید؟
استفاده از خدمات تأمین مالی تحت تاثیر رونق اقتصادی و تورم انتظاری در سطح جامعه است. انتظار میرود در سناریوی احیای برجام تقاضا برای تأمین مالی افزایش یابد. در سناریوی احیا نشدن برجام انتظار میرود روند تأمین مالی شرکتها مشابه سال گذشته (با لحاظ نمودن افزایش نقدینگی و تورم در سطح جامعه) باشد.
* چرا در بازار سهام ابزارهای مالی با اقبال چندانی مواجه نشدند؟
در بازار سرمایه کشور ابزار لازم برای پوشش ذائقه مختلف سرمایهگذاران عرضه نشده است. همچنین ابزارهای معرفی شده سابقه عملیاتی بسیار محدودی دارند و اعتماد عمومی به استفاده از ابزارهای معرفی شده وجود ندارد. مشخصا در زمینه ابزارهای کالایی تاکنون صرفا گواهی سپرده کالا و ۲ صندوق کالایی پذیرش شده است. در زمینه صندوقهای طلا نیز شرایط مشابه است و تعداد بسیار محدودی صندوق طلا با دارایی تحت مدیریت بسیار اندک پذیرش شده است. در زمینه صندوقهای جسورانه، سرمایهگذاری خصوصی و سرمایهگذاری اهرمی نیز تاکنون صندوق موفقی با سابقه تاریخی مناسب وجود نداشته و جلب اعتماد سرمایهگذاران زمانبر خواهد بود. توسعه ابزارها (استفاده از ابزارهای مشتقه) توام با فراهم کردن زمینه حضور فعالانه شرکتهای تولیدی برای پوشش نیاز آنان زمینهساز توسعه بازار خواهد بود. نقش شرکتهای تأمین سرمایه در عمقبخشی به این بازارها متناسب با نیاز فعالان آنها نیز اهمیت زیادی دارد.
- ارغوان جواهریان - روزنامهنگار