در بین بازارها چند بازار هستند که به یکدیگر مرتبطند، به عبارتی اگر وضعیت یکی از آنها مشخص باشد وضع دیگری هم مشخص میشود؛ مثل بازار ارز و طلا یعنی اگر قیمت ارز افزایش پیدا کند طلا گران و البته همیشه قیمت طلا با ارز مشخص میشود.
مثلا دلیل ۱۳ میلیونی شدن سکه، دلار ۲۸ هزار تومانی است بنابراین، این بازار کاملا تحت تأثیر نتایج برجام و سیاستهای بانک مرکزی است یعنی اگر بانک مرکزی بخواهد میتواند کاهش دهد و اگر نخواهد حتی افزایش هم میتواند بدهد که این موضوع در این بازار با تحولات مذاکرات توجیه میشود. زمانی که درآمد ارزی کشور به دلیل گشایش ارزی با رفع تحریمها بیشتر شود عملا عرضه ارز در بازار زیاد میشود اما باز هم این موضوع بستگی به بانک مرکزی دارد که ارز را پایینتر بفروشد یا خیر.
بازار ارز تحت تأثیر دو عامل بحث مذاکرات و خواست بانک مرکزی است اما میتوان گفت که ارز از بقیه بازارها عقب خواهد افتاد؛ با وجود اینکه همیشه ارز جلو بوده و کالاها پایینتر ولی در حال حاضر مسکن و خودرو به حدی رشد کردند که ارز عقب افتاده است. اگر نرخ ارز افزایش پیدا کند مسلما این بازارها را دوباره بالاتر میبرد بنابراین متغیری سیاستی است که بانک مرکزی باید روی آن تأملی بیشتر از یک هدف سودآوری و کاسبی نگاه کند.
بازار مسکن هم تحت تأثیر قیمت تمام شده است و اصلا به نظر میرسد بحث تقاضا در حال حاضر نتواند شکل بگیرد و شدت پیدا کند. برای مثال خودرو را با ۱۰۰ یا ۳۰۰ میلیون میتوان خرید اما با همین مقدار پول مسکن نمیتوان خرید. در بازار مسکن افزایش قیمت مصالح ساختمانی باعث افزایش هزینه ساخت میشود که این موضوع بازار اجاره را به هم میریزد و اجارهها بیشتر از فروش مسکن میشود، بنابراین مسکن سرمایهگذاری مطمئنی در کشور است و چون به دنبال آن ساخت و ساز هم دارد، اگر این پیشنهاد به مردم داده شود که وارد بازار مسکن شوند چون سرمایهگذاری در آن امن و کم ریسک است، اشتباه نکردهایم. این موضوع هم میتواند تولید را توسعه دهد و هم برای آنهایی که میخواهند اجاره دهند به صرفه است پس در بین بازارها، بازاری که کم ریسکتر است مسکن است.
بازار خودرو هم که کاملا با ممنوعیتها عجین شده ولی به نظر میرسد هنوز ممنوعیت واردات آنها خواهد بود، در حالیکه ما با بازتولید مشترک با خودرو سازان خوب چینی که مشتری هم دارند اگر خط تولید راهاندازی کنیم، این صنعت میتواند اشتغالزایی هم برای کشور داشته باشد.
اما بازار سهام که به نظر میرسد هنوز بازیگر دارد یعنی آنهایی که رشد دارند همانهایی هستند که سقوط هم دارند و با ایجاد صفهای خرید و فروش منفعت میبرند. با توجه به اینکه هیچ کارگزاری ورشکست نشد، هیچ شرکت سرمایه گذاری، حقیقی، حقوقی یا حقیقی بزرگ اعتراض نکردند و تنها شرکتهای کوچک اعتراض کردند پس آنها بازار را شناخته و سیستم سفارشگذاری هم در اختیار دارند؛ به همین دلیل به نظر میرسد بازار سهام امسال رشدی در حدود ۲۰ درصد خواهد داشت که بتواند این هزینه فرصت سرمایه گذاران را فراهم و تأمین کند و همچنین افراد حرفهای میخواهند که سبد تشکیل دهند. بازار سهام هم رشد خاص و چشمگیری نخواهد داشت و جایی است که عدهای حرفهای بازی میکنند.
- آلبرت بغزیان - اقتصاددان