مذاکرات برجام، نرخ ارز و جنگ روسیه و اوکراین عواملی اثرگذار بر صنایع بورسی است.

سال گذشته بود که دو خبر «ابلاغ دستورالعمل جدید حد اعتباری سهامداران نزد کارگزاری‌ها» و «شکسته شدن انحصار در ارائه مجوز کارگزاری‌ها» منتشر شد که صادق قاسمی، مدیرعامل شرکت کارگزاری آرمون بورس در گفت‌وگو با هفته‌نامه اطلاعات بورس تأثیر این متغیرها بر صنعت کارگزاری را بررسی کرد، همچنین وی با اشاره به ابهامات موجود در اقتصاد کشور مانند تثبیت نشدن قیمت ارز، افزایش نرخ تورم، نامعلوم بودن سرانجام مذاکرات برجام و افزایش نقدینگی‌های سرگردان آینده بورس را ارزیابی کرد. چالش‌های کارگزاری‌ها و راهکارهای رفع آن دیگر محور گفت‌وگوی ما با مدیرعامل شرکت کارگزاری آرمون بورس بود.

* درمورد ضرورت اصلاحات اساسی در ساختار بازار سرمایه چه نظری دارید و باید چه شاخص‌هایی در این خصوص مدنظر قرار گیرد؟
بازار سرمایه زیرمجموعه اقتصاد کشور است بنابراین برای صحبت درمورد آن ابتدا باید اقتصاد کلان را مورد بررسی قرار داد. در اقتصاد کشور حکمرانی و سیاست‌گذاری اقتصادی اهمیت دارد که در شرایط فعلی با معضلاتی روبه‌رو است مانند اینکه در قسمت‌های مختلف و سیاست‌گذاری کشور تناقض‌هایی وجود دارد به‌طور مثال نهادهای مختلفی مانند بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، وزارت صمت، وزارت نفت، وزارت جهاد کشاورزی و ... هر کدام سیاستگذاری خاصی دارند که برای فعالان اقتصادی سردرگمی به وجود می‌آورد، نکته بعدی اینکه باتوجه به شرایط خاص فعلی کشور پیش‌بینی پذیر بودن اقتصاد از بین رفته است یعنی اگر سرمایه‌گذاری چه داخلی و چه خارجی تصمیم به سرمایه‌گذاری بگیرد با معضلاتی مانند اینکه نرخ ارز، نرخ تورم و نرخ سود بانکی در سال‌های آتی چند است، سیاستگذاری و اولویت‌های دولت چیست و ... مواجه است بنابراین تا زمانی که متغیرها و پارامترهای اصلی را نتوان پیش‌بینی پذیر کرد کار سخت است و نتیجه تصمیمات سیاستگذاران در کلان اقتصاد در شرکت‌ها دیده می‌شود یعنی سرمایه‌گذاران براساس چنین متغیرهایی تصمیم‌گیری می‌کنند که منابع خود را در چه صنعت و رشته فعالیتی سوق دهند. در ماه‌های اخیر اخذ تصمیماتی درمورد عوارض صادراتی و قیمت‌گذاری سوخت و خوراک پتروشیمی، پالایشگاه‌ها و سایر صنایع شوک‌های بسیاری به بازار سرمایه وارد کرده است درنتیجه برای اینکه بورس پویایی داشته باشیم باید این بازار به رسالت اصلی خود که انجام تأمین مالی حوزه اقتصاد است عمل کند همچنین استقلال سازمان بورس هم اهمیت دارد به این مفهوم که سازمان بورس باید بتواند حقوق و منافع سرمایه‌گذاران را حفظ کند.

* چنین اقدامی مستلزم این است که رئیس سازمان بورس حتی فراتر از آن شورای عالی بورس در تصمیمات و سیاست‌گذاری‌های کشور بتوانند نقش خوبی را ایفا کنند.
دقیقا درست است، همانطور که رئیس بانک مرکزی در هیأت دولت حضور پیدا می‌کند رئیس سازمان بورس هم باید هم در جلسات هیأت دولت و هم در مجلس حضور فعال داشته باشد، تقریبا زمان تدوین بودجه کشور بازار سرمایه حدود ۴-۳ ماه دچار تلاطم می‌شود چون ممکن است سیاست‌گذاری‌هایی در مجلس اتفاق افتد که منافع سهامدار را نتواند تأمین کند و حتی به ضرر آن باشد همچنین مسئله دیگر اصلاح قوانین و مقررات و بازنگری در آن است که باید اتفاق افتد به عنوان مثال قانون تجارت حدود ۸۰-۷۰ سال پیش تدوین شده است و در شرایط فعلی نیاز به بازنگری دارد. قوانین و مقررات در سطح کلان باید متناسب با اقتصاد دیجیتالی فعلی شود و همینطور قانون بازار سرمایه که مربوط به سال ۸۴ است و در آن زمان ابزارهای خاصی جز سهام و حق تقدم سهام وجود نداشت اما در حال حاضر ابزارها در بازار سرمایه متنوع شده‌اند و انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری، انواع اوراق بدهی و مشتقه وارد بازار شده‌اند که به قوانین جدید نیاز دارد و باید توسط افراد خبره و متخصص اتفاق افتد البته باید ریزساختارهای بازار را نیز در نظر گرفت مانند دامنه نوسان و حجم مبنا که گام‌های خوبی در این زمینه برداشته شده است اما به نظر می‌رسد سرعت تغییرات کند است و اگر می‌خواهیم موفقیتی داشته باشیم باید سرعت عمل را افزایش دهیم.

* در شرایط فعلی باتوجه به افزایش تورم، بازار سرمایه می‌تواند اثر ضد تورمی داشته باشد؟
عموما نرخ تورم در کشورهای دنیا تک رقمی است اما در کشور ما میانگین نرخ تورم بیش از ۳۰-۲۰ درصد است و در سال‌های اخیر تورم بیش از ۳۵ تا ۴۰ درصد را در اقتصاد تجربه کرده‌ایم بنابراین تورم کشور ما ساختاری است و به بی انضباطی‌های مالی بر می‌گردد که خود را در تدوین بودجه نشان می‌دهد. همیشه بودجه در کشور ما مخصوصا در چند سال اخیر با کسری همراه بوده که منجر به استقراض، چاپ پول و در نهایت رشد نقدینگی شده است، در چنین شرایطی باید متناسب با نقدینگی ظرفیت‌های تولیدی فراهم کرد که بتوان این نقدینگی را جذب و از کمبود کالا و سفته بازی بر روی کالاهایی مانند خودرو، مسکن و ... جلوگیری کرد، اگر ریزساختارهای بازار سرمایه شرایط مناسب و ابزارهای متنوعی در این بازار وجود داشته باشد می‌تواند نقدینگی موجود را جذب و بورس باید آمادگی داشته باشد که آن را صرف تأمین مالی در اقتصاد کند. همانطور که می‌دانید تأمین مالی از دو طریق اوراق بدهی و اوراق سرمایه است که شرکت‌ها باید افزایش سرمایه دهند اگر شرایط برای افزایش سرمایه شرکت‌ها فراهم نشود یا فرآیند طولانی شود مانعی در جذب سرمایه در بازار است، انتشار اوراق عمدتا باید توسط شرکت‌های تولیدی اتفاق افتد که نقدینگی را به سمت تولید سوق دهد، در حال حاضر عمده بازار اوراق بدهی صرف این می‌شود که دولت برای تأمین کسری بودجه اوراقی را منتشر و منابع را جذب کند که کمتر در راستای انتشار اوراق توسط شرکت‌های خصوصی است بنابراین اگر بتوانیم معضلات را برطرف کنیم بازار سرمایه می‌تواند نقش ضد تورمی داشته باشد. باتوجه به شرایط اقتصاد بین‌الملل مانند جنگ روسیه و اوکراین در مسئله کامودیتی‌ها قیمت برخی نهاده‌ها مانند کالاهای پایه نفت، غلات، روغن، شکر و ... افزایش داشته به همین دلیل قیمت مواد اولیه شرکت‌های ما هم بالا رفته است در شرایط فعلی انتظار می‌رود این شرکت‌ها بتوانند افزایش نرخ‌های مناسبی داشته باشند و در صورت حفظ حاشیه سود شرکت‌ها، درآمدها نسبت به هزینه‌ها با رشد بیشتری همراه می‌شود درنهایت سود شرکت‌ها از نظر اسمی افزایش پیدا می‌کند و بازار می‌تواند با رشد مواجه و برای جذب نقدینگی جذاب شود.

* دستورالعمل حد اعتباری سهامداران نزد کارگزاری‌ها چه اثری بر این صنعت دارد؟
یکی از تصمیمات خوب هیأت مدیره جدید سازمان بورس مصوبه بهمن ماه سال قبل در مورد حذف ممنوعیت پرداخت وجه نقد به مشتریان اعتباری است که با استقبال فعالان بازار سرمایه روبرو شد. قبل از این مصوبه اگر مشتری اعتبار داشت و نیاز به نقدینگی پیدا می‌کرد ممکن بود عدد اعتبار مشتری نسبت به نقدینگی مورد نیازش بزرگ باشد و برای جذب مقدار کم نقدینگی باید عدد بزرگی از سهام را به فروش می‌رساند تا بتواند اعتبار را صفر و مثبت و درنهایت از کارگزار پول دریافت کند، این مسئله در بازار فشار فروش ایجاد می‌کند یعنی در بازاری که در سال گذشته کم حجم و نقدشوندگی پایین بود باعث تشدید افت بازار و فروش سهام می‌شد البته درست است احتمال دارد این دستورالعمل در تأمین نقدینگی برای کارگزاری مشکل ایجاد کند اما کلیت آن برای بازار سرمایه تصمیم خوبی است.

* ضرورت شکسته شدن انحصار در ارائه مجوز کارگزاری‌ها و آثار این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به‌طور کلی انحصار موضوع خوبی نیست، انحصار در ارائه مجوز به صنعت کارگزاری هم چون افراد محدود و تعداد مشخص است فضای رقابتی را از بین می‌برد بنابراین تصمیمی که اتخاذ شد بسیار به جا و خوب بود اما ملزوماتی هم دارد، کارگزاری‌هایی داشتیم که باوجود انحصارها نمی‌توانستند رقابت کنند، سطح خدمات آنها نازل شده بود و بسیاری از آنها صرفا خدمات محدودی ارائه می‌کردند درنتیجه هیچ تنوع و جذابیتی وجود نداشت و فقط حق برند و سرقفلی ارزشمند می‌شد بنابراین تصمیم جدید از این جهت که توانست چنین فضایی را بشکند درست بود اما اگر قرار باشد کارگزاری‌های غیر فعال که در توسعه بازار نقشی نداشته و ندارند ایجاد شوند نمی‌تواند اقدام مثبتی باشد، باید شرایطی وجود داشته باشد که کارگزاری‌ها به سمت دیجیتالی شدن حرکت کنند چون دیگر نمی‌توان در بستر کارگزاری سنتی کار انجام داد به همین دلیل باید در ارائه مجوزها بر روی مسائل فناوری تأکید شود.

  • بیشتر بخوانید:

واکاوی چرخه تولید برق از نیروگاه تا صنایع پایین‌دستی / بورس انرژی به شائبه ارزان فروشی پاسخ می‌دهد

* در حال حاضر حدود نیمی از کارگزاری‌ها فعال هستند و در مواردی فقط مجوز کارگزاری‌ها چند ده میلیارد و یا بیشتر خرید و فروش می‌شود، ارائه مجوزهای جدید برای کنترل این موضوع چه تأثیری خواهد داشت؟
ارائه مجوزهای جدید با توجه به اینکه الزامات خوبی در مورد داشتن زیرساخت‌های فنی و نیروی انسانی ماهر در آن لحاظ شده است می‌تواند موجب ارائه خدمات بهینه و توسعه بازار سرمایه شود. از آنجا که کارگزاری‌های موجود نیز باید با این الزامات خود را تطبیق دهند موجب می‌شود که کارگزاری‌های غیرفعال راه رشد و توسعه را از طریق سرمایه‌گذاری جدید یا ادغام با دیگر نهادها در پیش بگیرند البته باید به این نکته توجه کرد که برای ارائه خدمات کامل در بازار سرمایه ضرورت دارد گروه خدمات مالی شکل بگیرد و کارگزاری یکی از حلقه‌های این زنجیره است.

* راه‌اندازی و افزایش خدمات شرکت‌های oms یکی از چالش‌های اساسی صنعت کارگزاری است، فکر می‌کنید ایجاد شرکت oms اختصاصی توسط کارگزاران چقدر ضرورت دارد؟
شرکت‌های oms پلتفرم معاملاتی کارگزاران را تأمین می‌کنند و زیرساخت‌های IT و فناوری به این حوزه ربط دارد بنابراین سرمایه‌گذاری در آن اهمیت دارد و اگر کارگزاری‌هایی داشته باشیم که چنین توان بالایی داشته و در حوزه فناوری سرمایه‌گذاری کنند بسیار خوب است چون oms های عمومی خدمات عمومی ارائه می‌دهند و اگر بخواهیم خدمات اختصاصی طراحی کنیم با مشکل مواجه هستیم، زمانی که oms اختصاصی داشته باشیم قطعا می‌توانیم خدمات خوب و رقابت‌پذیری به مشتریان ارائه دهیم که درنهایت منجر به رشد بازار سرمایه شود البته شاید باتوجه به شرایط اقتصادی فعلی این مسئله برای بسیاری از کارگزاری‌ها فراهم نباشد درنتیجه ضرورت دارد oms های فعلی را ارتقا داد که در این راستا به‌نظر می‌رسد بهتر است oms ها عضو تحت نظارت سازمان و بورس‌ها شوند تا بتوان خدمات و سرویس بهتری را از آنها گرفت.

* هدف از توسعه شعب کارگزاری در شهرهای مختلف ایران چیست، می‌توان خدمات کارگزاری را با سیستم‌های مجازی هم ارائه داد؟
توسعه شعب کارگزاری‌ها در شهرهای مختلف اوایل دهه هشتاد که بستر معاملات برخط وجود نداشت اتفاق افتاد، در آن زمان و قبل از آن معاملات اوراق بهادار تنها از طریق دو تالار معاملاتی حافظ و سعدی در تهران انجام می‌شد و عملا حجم معاملات کم و دسترسی به بازار سرمایه محدود بود بنابراین تالارهای منطقه‌ای تأسیس شد که مردم دسترسی راحت به بازار بورس داشته باشند و همچنین فرهنگ‌سازی صورت بگیرد درنتیجه این امر در زمان خود تصمیم درست و ضروری بود اما در شرایط فعلی این توسعه به آن مفهوم دیگر مورد نیاز نیست و در حال حاضر بسترهای خوبی فراهم شده مانند اینکه احراز هویت آنلاین شده است و اگر موارد دیگر مانند امضاها، سفته‌های الکترونیک و ... فراهم شود می‌توان در فضای مجازی و آنلاین این خدمت را ارائه کرد و دیگر نیازی به توسعه فیزیکی نیست. همانند چیزی که در مورد بانک‌ها به‌عنوان نئوبانک مطرح است و فقط خدمات خود را به صورت غیرحضوری ارائه می‌دهند.

* شرایط اقتصادی فعلی مانند تثبیت نشدن قیمت ارز، افزایش نرخ تورم، نامعلوم بودن سرانجام مذاکرات برجام و افزایش نقدینگی‌های سرگردان چه تأثیری بر روند بازار سرمایه می‌گذارد و برای کاهش تبعات آن باید چه تدابیری لحاظ شود؟
نقش و وظیفه بازار سرمایه تأمین مالی اقتصاد کشور با حفظ حقوق سهامداران است تا بتواند سطح تولید کشور و رفاه جامعه افزایش پیدا کند اما در حال حاضر این نقش تا حدودی به خوبی ایفا نمی‌شود و بازار در زمان‌هایی که کشور با تورم مواجه و نرخ ارز دچار تلاطم می‌شود نقدینگی‌هایی که دنبال فضایی برای حفظ ارزش خود هستند را جذب می‌کند و عملا هدف اصلی که تأمین مالی است به‌صورت مستقیم دنبال نمی‌شود بنابراین تا زمانی که شرایط فعلی تداوم داشته باشد و ابهامات رفع نشود بازار سرمایه مانند همیشه نمی‌تواند نقش خود را به خوبی در تأمین مالی اقتصاد انجام دهد و موجی گذرا مانند اتفاقات سال ۹۸ و ۹۹ اتفاق می‌افتد که درنهایت دوباره دچار رکود می‌شود، سیاست‌گذار باید ثبات اقتصادی را ایجاد کند که تولید رونق بگیرد و تأمین مالی هم در اقتصاد اتفاق بیفتد، اگر تعامل کشور با حفظ منافع حل شود و انتقال تکنولوژی و افزایش سطح بهره‌وری اتفاق بیفتد از نتایج اقتصادی خوبی می‌توان بهره‌مند شد.

* از آنجا که سرمایه‌ واقعی بازار سرمایه در روزهای اوج حضور مردم بود و بنا به دلایل مختلف این اعتماد از بین رفت به نظر شما برنامه‌ریزی برای بازگشت مردم به بورس تدبیر درستی است و برای برقراری ثبات نسبی در بازار سرمایه چه راهکارهایی پیشنهاد می‌کنید؟
تأمین مالی در اقتصاد کشور ما عمدتا بانک محور است و باید نقش بازار سرمایه در آن افزایش یابد. در سال‌های اخیر باتوجه به تنوع ابزارهایی که ایجاد شد مانند صندوق‌ها و انواع اوراق بدهی، نقش تأمین مالی بازار سرمایه در اقتصاد در سال ۱۴۰۰ به حدود ۲۰ درصد رسید، با توجه به اینکه بانک‌های ما دیگر امکان تأمین مالی بیشتری را ندارند برای توسعه اقتصاد با عمق دادن به بازار سرمایه و ایجاد شرایط با ثبات که زمینه‌ساز حضور همیشگی مردم در بازار باشد می‌توان این سهم را تا حدود ۵۰ درصد نیز افزایش داد البته پیش نیاز این حضور مردم ثبات و پیش‌بینی پذیری اقتصاد است تا بازار سرمایه هم بتواند اعتماد مردم را جلب کند.

* نظر شما درمورد عرضه سهام شرکت‌های کارگزاری در بازار سهام چیست؟
درمورد عرضه شرکت‌های کارگزاری این مسئله مطرح بود که اگر درآمد و ارزش افزوده خاصی در این شرکت‌ها ایجاد می‌شود سهامدارانشان از این سود بهره‌منده شوند اما با چند چالش مواجه هستیم؛ کارگزاری صنعت فینتک و فناوری مالی است بنابراین ارزش‌گذاری آنها با شرکت‌های تولیدی متفاوت است چون کارگزاری‌ها دارایی‌های مشهود کمتری دارند بنابراین باید ارزش‌گذاری بر دارایی‌های نامشهود و برند آنها اتفاق افتد. در حال حاضر استانداردهای ارزش‌گذاری در کشور وجود ندارد و عموم ارزش‌گذاری‌ها براساس رویکرد دارایی محور است، اندازه کارگزاری‌ها هم کوچک و سرمایه اکثر آنها کمتر از ۳۰-۲۰ میلیارد تومان است البته لازم است تا اواخر خردادماه حداقل سرمایه‌ها به ۱۰۰ میلیارد تومان برسد بنابراین ممکن است باتوجه به سایز کوچکشان با ورود به بازار سرمایه ارزش‌گذاری آنها درست انجام نشود و قیمت‌ها حباب گونه شود البته اخیرا با تدوین مصادیق سرمایه‌گذار حرفه‌ای توسط بورس‌ها، اگر سرمایه‌گذار حرفه‌ای در کشف قیمت حضور داشته باشد می‌تواند به درست کشف شدن قیمت‌ها کمک کند و باتوجه به اقدامات خوب سازمان، بورس تهران و فرابورس ایران در آینده شرکت‌های کارگزاری وارد بازار سرمایه ‌شوند.

* اقدامات لازم برای بهبود صنعت کارگزاری چیست؟
برای توسعه و بهبود صنعت کارگزاری باید به سیستم‌سازی و فرآیندسازی در صنعت توجه ویژه‌ای کرد همچنین باید استراتژی‌های توسعه صنعت و کارگزاری‌ها تدوین شود تا در برابر چالش‌ها بتوان راهکارهای خوبی ارائه کرد. عمده چالش‌ها به درون خود صنعت برمی‌گردد مانند اینکه درآمد آنها به شرایط بازار و رونق و رکود آن ارتباط دارد به همین دلیل درآمدزایی کارگزاری‌ها یک سال خوب و یک سال بد است. نوسانات موجود در درآمد ریسک بالایی ایجاد می‌کند و چون بازار هم یکطرفه است، ابزارهای مالی مانند فروش استقراضی نداریم، بازار اوراق مشتقه هم توسعه زیادی پیدا نکرده و شرکت‌های oms که باید بستر معاملاتی را فراهم کنند محدود و نتوانسته‌اند بستر اینگونه خدمات را ارائه دهند درنتیجه این صنعت با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو شده است. مشکلات دیگری هم وجود دارد که از کلان اقتصاد به کارگزاری‌ها تحمیل می‌شود مانند مشکلات مالیاتی و مسائل بیمه‌ای و تأمین اجتماعی که فشارهایی به صنعت وارد می‌کند و برای رفع این چالش‌ها ضرورت دارد سازمان بورس و کانون کارگزاران با سازمان‌های مربوطه تعاملات خوبی داشته باشند که در خصوص مالیات ارزش افزوده نتایج خوبی حاصل شد. در مورد توسعه، استفاده از تکنولوژی در صنعت نیازمند سرمایه‌گذاری بالایی است و باید به تقویت جریان نقدی کارگزاری‌ها کمک کرد از جمله مسائل مربوط به واریز قسمتی از درآمد کارمزد به صندوق توسعه بازار، مسائلی در زمینه حاکمیت شرکتی در صنعت و شرایط عضویت در هیأت مدیره کارگزاری‌ها نیز از جمله مسائلی است که نیازمند بحث جداگانه‌ای است.

* ارزیابی شما از افزایش ماهانه دامنه نوسان چیست؟
در بورس‌های توسعه یافته یا عدد دامنه نوسان بزرگتر است و یا اصلا وجود ندارد بنابراین تصمیم خوبی اتخاذ شده و باتوجه به بلوغ بازار سرمایه اینکه به تدریج اتفاق افتد تصمیم بسیار خوب و درستی است درصوتی که این تصمیم تداوم داشته و محدودیت دامنه کمتر باشد روند فرسایشی اتفاق نمی‌افتد و بورس می‌تواند سریع‌تر به ثبات ‌برسد.

  • ملیکا حمزه‌ای - خبرنگار