«در حالیکه حجم معاملات در روزهایی از سال ۹۹ به ۱۵ هزار میلیارد تومان هم رسیده بود، در روزهای ابتدایی سال ۱۴۰۱ به ۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان رسیده است. این اعداد و ارقام نشان میدهد حیات بازار سرمایه که به سمت حیات نباتی میرفت و نیمه مرده بود، در پایان سال ۱۴۰۰ و اوایل سال ۱۴۰۱ شادابتر شده است.»
این بخشی از گفتههای حمیدرضاجیهانی، مدیر سرمایهگذاری و نایب رئیس هیات مدیره شرکت سبدگردان فراز درباره وضعیت بازار سرمایه در اوایل امسال است. او در گفتوگو با هفتهنامه اطلاعات بورس هر چند افزایش حجم معاملات را ناشی از بازگشت امید در میان فعالان میداند اما معتقد است: «هنوز اعتماد به بازار برنگشته است». از نگاه جیهانی، اعتماد زمانی به بازار بازمیگردد که معاملهگران حقیقی و حقوقی حضور فعالانهای در بازار داشته باشند نه اینکه فقط اعداد سنگین و بزرگی وارد بازار شود. او در این گفتوگو اشارهای هم به وضعیت سبدگردانها، صندوقهای سرمایهگذاری، آثار حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و صنایع پیشرو در سال جاری میکند که مشروح آن را میخوانید.
* شرکتهای سبدگردان چه نقشی در جلب اعتماد عمومی و پیشگیری از پنیک دارند؟
شرکتهای سبدگردان با هدف فراهم کردن بسترها و ظرفیتهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه تشکیل شدند. ورود به حوزه سرمایهگذاری اختصاصی با توجه به پروفایل ریسک و نگاه بنیادی سرمایهگذار وظیفه اصلی سبدگردانهاست. سبدگردانها از کمترین میزان ریسک که شرایطی بهتر از سود بانکی را فراهم میکند تا سبد تک سهمی اهرمی که بیشترین سطح ریسک را دارد، پوشش میدهند و عملا تمامی سلایق و سطوح ریسک را در برمیگیرند تا پاسخگوی همه نیازهای مشتریان باشند. قاعدتا این شرکتها به دلیل داشتن بسترهای تخصصی، رفتارهای معقولانهای در بازار دارند. این شرکتها در زمان حبابی شدن قیمتها، از بازار خارج میشوند و زمانی که قیمتها جذابیت پیدا میکند و ارزش داراییها با توجه به سودسازی و رویکردهای آینده ارزشمند میشود، وارد بازار میشوند، بنابراین به دلیل اینکه سبدگردانها به دور از رفتارهای هیجانی و شیدایی در مقاطع مختلف هستند، بازارسرمایه را از اتفاقات خاصی چون سال ۹۹ محفوظ نگه میدارد. بیش از۷۰ درصد شناوری سهام در بازار سرمایه در اختیار سهامداران حقیقی است و به دلیل وجود جریان نقدی در دست افراد غیرحرفهای، بازار در سیطره این گروه از افراد قرار دارد. این افراد با اخذ تصمیمات غیرحرفهای به منافع خود و سایرین از جمله نهادهای حرفهای لطمه وارد میکنند. سبدگردانی نیز از این قاعده مستثنی نیست. مهمترین تفاوت افراد حرفهای و غیرحرفهای در این بازار این است که افراد غیرحرفهای از شناخت عوامل افت یا رشد سهام غافل میمانند و این مهم زمینهساز اخذ تصمیمات کوتاهمدت و احساسی میشود؛ در حالی که برای افراد (حقیقی یا حقوقی) حرفهای شناخت عوامل افت یا رشد سهام سادهتر است و به همین دلیل تصمیمات منطقیتری اتخاذ میکنند.
* چند درصد از معاملات بازارسرمایه در حال حاضر توسط شرکتهای سبدگردان و صندوقهای سرمایهگذاری انجام میشود؟
اعداد و ارقام ارائه شده در راستای شفافیت است اما به طور کلی کمتر از ده درصد بازار در اختیار سبدگردانهاست و قاعدتا برای بازار ایدهال و آرمانی قابل قبول نیست. ارزش معاملات صندوقها در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹، بیش از ۲۵ درصد و حجم معاملات آنها ۵۰ درصد افزایش یافت، ارزش معاملات خرد صندوقها نیز در پایان اسفند ۱۴۰۰ نسبت به مدت مشابه سال پیش از آن ۴۸ درصد و حجم معاملات آنها ۶۰ درصد رشد داشته است. معاملات بلوکی ETF ها نیز در سال گذشته ۱۹ میلیارد و ۴۹۵ میلیون واحد صندوقهای سرمایهگذاری به ارزش بیش از ۱۹ هزار میلیارد تومان معاملات بلوکی ETF ها در فرابورس ایران انجام شده که بیش از ۵۹۲ درصد افزایش حجم و ارزش را در پایان اسفندماه سال گذشته نسبت به مدت مشابه سال ۱۳۹۹ نشان میدهد. معاملات عمده صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در فرابورس نیز نشان میدهد در این مدت ۱۷ میلیارد و ۲۸۹ میلیون واحد به ارزش ۳۳ هزار میلیارد تومان مجموع معاملات عمده صندوقهای سرمایهگذاری بوده که افزایش ۲۷۹ درصدی در حجم و ۲۱۲ درصدی در ارزش معاملات را نشان میدهد.
* فکر می کنید چرا سهم کمی از بازار در اختیار سبدگردانهاست؟
سبدگردانی در بازار سرمایه، صنعت نوپایی است؛ از یک طرف سبدگردانها هنوز نتوانستهاند آنطورکه باید و شاید این صنعت را به مخاطبان خود که در درجه اول سرمایهگذاران خرد هستند، معرفی کنند و از طرف دیگر به دلیل نوپا بودن و رفتارها در صدور مجوز ضریب نفوذ آن در بین سهامداران و علاقهمندان به بازار سرمایه پائین بوده است. نکته دیگر اینکه بازار، هر چه تحلیلیتر و تخصصیتر باشد، استفاده از نهادهای مالی - تخصصی در بین سرمایهگذاران جذابیت پیدا میکند اما زمانی که دسترسیهای بازار سرمایه از جمله صندوقهای سرمایهگذاری سهامی یا etf و کدهای آنلاین در اختیار تمامی سرمایهگذاران در هر تخصصی و هر سابقهای قرار میگیرد، اشخاص علاقهای به استفاده از قابلیتهای نهادهای دیگر نخواهند داشت البته با شرایط ایجاد شده در بازار سرمایه در سال ۹۹، قاعدتا بخش کوچکی از مردم سرمایهگذاری حرفهای را پذیرفته و اکثرا سبدهای اختصاصی داشتند.
* چگونه میتوان افراد را به سمت این صنعت سوق داد؟
ایجاد فضای رقابتی بین شرکتهای سبدگردان و تسهیل در صدور مجوز این شرکتها از سوی سازمان بورس دو عامل مهمی هستند که میتواند بسترهای مناسبی را برای مردم به ویژه سرمایهگذاران خرد فراهم کند.
* با این توضیحات عملکرد سبدگردانها را چطور ارزیابی میکنید؟
برخی از سبدگردانهای موجود در بازار سرمایه قدمتی بالای ۵ سال دارند. به عبارت دقیقتر سبدگردانها شرکتهای کارکشتهای هستند که مدیریت دارایی تحت اختیار آنها بیش از ۲ تا ۳ هزار میلیارد تومان است و معمولا بدنه تحلیلگری تخصصی دارند. این شرکتها سعی دارند با توجه به مباحث علمی در بازار، ظرفیت سودآوری را برای مشتریان خود فراهم کنند. شرکتهای تازه تاسیس کوچک اما هنوز بازدهی و بهرهوری بیش از روند شاخص و بازار را نشان ندادهاند بنابراین اقبال به آنها کمتر بوده است.
* بعد از سقوط سنگین بورس در پایان دوره ریاست جمهوری قبل، چند درصد از حقیقیها دوباره به بازار بازگشتند؟
به طور کلی زمانی که از یک طرف افقهایی مبنی بر روند تورمی برای مردم ایجاد میشود و ظرفیت سرمایهگذاری در بازارهای موازی چون ارز کاهش مییابد و از طرف دیگر بیش از ۵ هزار همت نقدینگی در قالب پول و شبه پول توسط مردم در حال جابجا شدن است، افراد برای بازدهی بیشتر، سرمایههای خود را به سمت بازار سهام که بازاری برای سرمایهگذاری است، سوق میدهند، بنابراین اگر جذابیت بازارهای موازی از بین برود، ظرفیتهای مناسبی برای بورس که مهمترین بازار برای سرمایهگذاری است، ایجاد خواهد شد. به دنبال حمایتهای صورت گرفته از بورس توسط دولت، زمینه ورود سرمایه حقیقیها به این بازار و نیز بازگشت شاخص بورس به مدار تعادلی فراهم شد، از ماههای پایانی ۱۴۰۰ شاهد بهبود فضای بورس و بازسازی اعتماد ازدسترفته مردم شدیم. این موضوع را میتوان مطابق ارزش معاملات بررسی کرد. ارزش معاملات باوجود آنکه در سال گذشته روزانه حدود ۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بود حال به محدوده ۵ تا ۶ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ بهطورحتم چنین امری نویدبخش بهبود فضای بورس و بازگشت اعتماد مردم نسبت
به این فضاست.
* در صحبتهایتان اشاره کردید که مردم برای بازدهی بیشتر سرمایههای خود را وارد بازار سهام میکنند اما موضوع مطرح اینکه اعتماد از بازار سرمایه به دلیل اتفاقات تلخ سال ۹۹ از بین رفته است؛ با توجه به این مهم فکر میکنید بازهم مردم به این بازار اعتماد کنند؟
به نظر میرسد بازگشت اعتماد مردم به بازار سرمایه که به دلیل اتفاقات سال ۹۹ خدشهدار شده است، دو تا سه سال طول میکشد اما در کنار این موضوع افراد به دلیل محاسبههای فنی برای افزایش داراییهای نقد و شبهنقد، ظرفیتهای رشد بازار سرمایه را مشاهده میکنند و بازگشت به بازار هر چند اندک اما با احتیاط بیشتر صورت میگیرد. درحالی که از ابتدای سال ۱۴۰۱ روند خروج نقدینگی از بازارسرمایه کاهش و در برخی روزها متوقف و نقدینگی به بازار وارد شده است؛ این موضوع نشان میدهد که بازار به سمت وسوی تحلیلیتر وعلمیتر شدن پیش میرود. بهبود و افزایش ارزش معاملات روزانه به ۷ تا ۸ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۱ اتفاقی بسیار مثبت برای بازار است. نقدینگی که وارد بازار میشود به عنوان یک نکته مهم برای بهبود وضعیت بازار است. در صورتی که ریسکهای جهانی و بهخصوص بحران جنگ یا اتفاق خاصی دور از روال بازار نیفتد، پیشبینی میشود استمرار رشد بازار و حفظ ارزش و حجم معاملات را تا برگزاری مجامع داشته باشیم.
* حرکت بازار به سمت تحلیلی و علمی میتواند نشان دهنده روند افزایشی حجم معاملات در سال جاری باشد؟
ماجرای حجم معاملات در بازار سرمایه نشاندهنده حیات آن است. به بیانی دیگر، حجم معاملات مثل پمپاژ خون است و باعث میشود پول در بازار گردش کند، بنابراین هر چه اقبال سرمایهگذاران خرد، حقیقی و حقوقی بزرگ و کسانی که حتی با توجه به نوسانات روزانه معامله میکنند، بیشتر باشد یعنی بازار مورد توجه است در حالیکه حجم معاملات در روزهایی از سال ۹۹ به ۱۵ هزار میلیارد تومان هم رسیده بود، در پایان سال ۹۹ و ابتدای سال ۱۴۰۰ به ۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان و در روزهای ابتدایی سال ۱۴۰۱ به ۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان هم رسید. این اعداد و ارقام نشان میدهد حیات بازار سرمایه که به سمت حیات نباتی میرفت و نیمه مرده بود، در پایان سال ۱۴۰۰ و اوایل سال ۱۴۰۱ شادابتر شده است. بنابراین حجم معاملات نشاندهنده امید در میان فعالان بازار است. ضمناینکه بازار هماکنون به دلیل نقدینگی سرگردان و وضعیت بازار سرمایه به سمت و سوی خوبی حرکت میکند.
* معتقدید که بازار شادابتر شده است، این شادابی میتواند به معنای بازگشت اعتماد سرمایهگذاران به بازار سرمایه باشد؟
با توجه به آمارهای اعلامی شرکت سپردهگذاری مرکزی از کدهای فعال روزانه و هفتگی، هنوز اعتماد به بازار برنگشته است. از این رو، معاملهگران فعلی همان فعالان بازار هستند که کسب وکارشان به این بازار گره خورده و شغل دیگری ندارند. اما به طور کلی، در حال حاضر روند دست به دست شدن سهام نشانه جذاب شدن قیمتهاست و ارتباطی به بازگشت اعتماد مردم ندارد چرا که همچنان ۳۰ میلیون کد بورسی سال ۹۹ فعال نشده است. به بیان دقیقتر هنوز نقدینگی این افراد وارد بازار سهام نشده است. انتظارات تورمی بهعنوان اصلیترین عامل محرک بازار سرمایه همچنان فعال است و ادامه رشد بازار سهام به شرط برقراری ثبات و عدم بروز شرایط بحرانی در حوزه سیاسی، نظامی و امنیتی هر چند با شیبی ملایمتر دور از ذهن نیست. باوجود افزایش چشمگیر قیمت سهام، همچنان گزینههای مناسب سرمایهگذاری به لحاظ ارزش ذاتی و سودآوری قابل شناسایی است. وجود فرصتهای متنوع سرمایهگذاری در شرایط فعلی بسیار کارآمد است و امکان انتخاب سبد دارایی متناسب با میزان ریسکپذیری و بازدهی مورد انتظار را فراهم میکند.
* فکر میکنید چه زمانی اعتماد به بازار برمیگردد؟
اعتماد زمانی به بازار بازمیگردد که معاملهگران حقیقی و حقوقی حضور فعالانهای در بازار داشته باشند نه اینکه فقط اعداد سنگین و بزرگی وارد بازار شود.
* با این توضیحات فکر میکنید شرایط فعلی بازار سرمایه برای سرمایهگذاری مناسب است؟
این موضوع را باید از زاویه دیگری بررسی کرد. هرچند سرمایهگذاری به امید سود و بازدهی است، اما برخلاف برخی گفتهها، بازار با حمایت دولت رونق نمیگیرد. ضمناینکه نباید دولت را به حمایت از این بازار دعوت کرد چرا که حضور دولت در این بازار به معنای دستکاری است و تبعات نامطلوبی دارد. در حقیقت بازار زمانی رونق میگیرد که قیمتها همانند زمستان ۱۴۰۰ و بهار ۱۴۰۱ جذاب شود. البته از آنجا که در بازار سرمایه آینده خریداری میشود، احتمالاتی از ارزش سهام و داراییها، موجب اقبال فعالان به بازار سرمایه شده است. در زمستان ۱۴۰۰ با افزایش سرسامآور قیمتهای جهانی در حوزه کامودیتیها و کالاهای اساسی و به اغما رفتن مذاکرات برجامی و افزایش قیمت نفت روبه رو شدیم. این موارد نشان دهنده این است که در سال ۱۴۱۰ ارزش سهام و داراییها افزایش پیدا خواهد کرد. به همین دلیل فعالان آینده بازار را خریداری کردهاند. از اسفند سال گذشته تا امروز که قریب به ۴ ماه میگذرد، بازار سرمایه حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد به فعالان تحلیلمدار سود داده و مهمتر اینکه شاخص از مرز ۱۶۰۰ واحد عبور کرده است بنابراین تا زمانی که قیمتها در بازار جذابیت پیدا نکند در موقعیت تعادل قرار نمیگیرد. اما به طور کلی در شرایط فعلی، بهتر است به بازار نگاهی بلندمدت داشت. با توجه به اینکه سال سنگین و پر از ابهامی را گذراندهایم، به سهامدارانی که استراتژی آنها خرید سهام شرکتهای DPS محور در نزدیکی فصل مجامع است، توصیه میکنم به همه نسبتهای سودآوری شرکتها و روند جریان نقدینگی آنها تمرکز کنند. نگاه سهامداران بیشتر به سمت شرکتهایی باشد که با تمام ابهامات و بحرانها توانستهاند حاشیه سود امن خود را حفظ کرده و در بررسی گزارشات عملکرد ماهانه میانگینی از سال پایه را برای اتخاذ تصمیم درست در نظر بگیرند.
* با این گفتهها چه صنایعی در ۶ ماه آینده سودآور خواهند بود؟
دراین باره باید فضای کسب و کار و اقتصاد کشور در نظر گرفته شود. از نگاه بنده، دورنمای اقتصاد در سال ۱۴۰۱ قطعا به نتیجه مذاکرات برجام بستگی دارد اما این اتفاق اثرات روانی و نه واقعی در حوزه اقتصاد رفتاری برای اقتصاد و بازار به همراه دارد.
این درحالی است که برجام از ابتدا قرار نبود هیچ نفعی برای مردم و اقتصاد کشور داشته باشد بنابراین قیمت دلار درسال ۱۴۰۱ روند افزایشی نخواهد داشت، نکته دوم اینکه دولت رئیسی جسورانه وارد فرآیند اصلاحی در اقتصاد کشور شده است، این اصلاحات اقتصادی تبعاتی دارد که هر چند در آینده اقصاد مثبت است اما در کوتاه مدت تبعاتی دارد اما یکی از اتفاقات خوب این بود که ارز منحوس ۴۲۰۰ ریشهکن شد. صنایع فلزات اساسی، پتروشیمی و پالایشی به عنوان مهمترین صنایع کامودیتی محور از لحاظ سودآوری در سال جاری جذاب هستند. بعد از آن ۳ صنعت بانک، خودرو و محصولات غذایی مستعد بیشترین رشد هستند. چهار صنعت فلزات اساسی، پالایشی، پتروشیمی و بانکی حتی در صورت عدم توافق در وین به واسطه تورم، رشد قیمتها، رشد قیمت دلار یا رشد نرخ سود در بانکها امکان رشد قیمت دارند. در صورت توافق هم صنایع پالایشی، پتروشیمی و فلزات اساسی به واسطه امکان افزایش فروش و صادرات و همچنین حضور در بازارهای جدید و احیای خط تولید میتوانند رشد کنند. سهام بانکی نیز به واسطه اتصال به شبکه جهانی بانکها و امکان جا به جایی پول و ارز و ایجاد درآمد جدید امکان رشد سودآوری دارد. صنایعی که بیشترین سهم در تامین مواد اولیه را از داخل کشور دارند و بر اساس بازارهای جهانی نرخ محصولاتشان قیمتگذاری میشوند، صنایع پیشرو بورس خواهند بود.
* درست است ارز ۴۲۰۰ ریشهکن شده است اما قطعا حذف آن آثاری هم در پی دارد.
درست است؛ تعدیل فضای کسب و کار در بازدهیهای کشور یکی از آثار حذف این ارز است. با این اتفاق، تولیدکنندگان، نهادهها را با قیمت جهانی خریداری میکنند و باید بتوانند با قیمتهای جهانی رقابتی کنند دراین میان اگرآنها نتوانند مرغ، گوشت و دیگر نهادهها را با قیمت تعادلی منطقه تحویل مردم دهند قطعا واردات از سرگرفته میشود و این موضوع فضای تورمی در اقتصاد کشور را تشدید میکند. در کنار این مسئله، اگر غول نقدینگی بالای ۵ هزار همت را نیز به آن اضافه کنیم، در نهایت برای نیمه دوم سال بازار به سمت سهام بنیادین که دارای کسب و کارهای قابل اعتماد خواهد رفت و DPSهای خوبی توزیع خواهد شد. شرکتهایی که DPS های خوبی دارند، شرکتهایی هستند که ارزش افزوده تولید و بین سهامداران توزیع میکنند که درنهایت موجب افزایش اعتماد مردم میشود.
البته ناگفته نماند که از یک طرف سود سپردههای بانکی ۲۰ درصدی جذابیتی برای سرمایهگذار ندارد و از طرف دیگر بازارهای موازی نیز جذابیت خود را از دست دادهاند. به عنوان مثال؛ بازار مسکن در دو سال اخیر رشد قابل توجهی داشته است. دولت قصد تقویت عرضه مسکن از طریق طرح اقدام ملی مسکن را دارد که قطعا دورنمای تورمی و افزایش قیمت را منتفی میکند. بازار ارز نیز تبدیل به قاچاق میشود بنابراین بازار سرمایه در سهامهایی که DPS های خوبی توزیع میکنند حتما با اقبال و رونق خوبی همراه خواهند بود. هرچند شرکتهای ریالی نیز با رونق خوبی روبه رو میشوند اما از آنجا که دولت در سود این شرکتها دست اندازی و حاشیه سود را از طریق قیمتگذاری سرکوب میکند، با مشکل مواجه میشوند. البته امیدواریم همانند نهادههای شرکتهایی ریالی و تولیدی داخلی و توزیع محصولات براساس قیمتهای جهانی، دولت اجازه دهد قیمت محصولات براساس برآیند عرضه و تقاضا و کشش قیمت کالایی در داخل کشور تعیین شود نه اینکه به صورت دستوری و سرکوب قیمتی همراه شوند.
* کدام صنایع در ۶ ماه آینده با نوسان قیمت خوبی همراه خواهند شد؟
قاعدتا گزارشهای سال ۱۴۰۰ حکایت از رونق برخی صنایع از جمله پالایشی و پتروشیمی و خدماتی دارد. اگر مذاکرات برجامی قبل از تابستان به نتیجه برسد، اقبال به سمت گروههای حمل و نقل، شرکتهای ریالی تولید داخل، خودرو و بانک خواهد بود. علاوه براین، اکنون روی سقف و قله کامودیتیهای جهانی هستیم و با توجه به تورم سرسام آور در اروپا و آمریکا، قطعا روند افزایش نرخ بهره دراین کشورها ادامهدار خواهد بود. به نظر میرسد در آینده قیمت کامودیتیهای جهانی به جز نفت نیز کاهش یابد. با همه مقدماتی که گفته شد کسانی که قدرت ریسک بالایی دارند، میتوانند از بسترهای بازار سرمایه همچون معاملات مستقیم، کدهای آنلاین، صندوقهای سهامی ETF و سبدگردانها بازدهی خوبی کسب کنند. همانطور که گفته شد، بازارهای موازی نیز رشد و رونق چندانی حداقل در سال ۱۴۰۱ ندارند.
* توصیه شما به سرمایهگذاران خرد چیست؟
گرانی و شرایط اقتصادی باعث میشود در زمانهایی که مردم برای حفظ قدرت خرید خود وارد بازارهایی شوند، تقاضای زیاد، موجب بر هم ریختن تعادل آن بخش شود. سهامداران خردی که پول کمی دارند باید با بررسی اقتصادی پیش روند و به نسبت سرمایه و زمانی که باید برای بررسی علمی و تحلیلی و معاملاتی بازار سرمایه صرف کنند، به جای دور شدن از کسبو کار شخصی که حاوی ریسکهای غیر قابل انتظار خواهد بود سرمایههای خرد خود را در اختیار صندوقهای سرمایهگذاری و سرمایههای بزرگتر خود را در اختیار شرکتهای سبدگردان قرار دهند.
- هدیه محمودآبادی - روزنامهنگار
- شماره ۴۴۸ هفته نامه اطلاعات بورس