مارجینالیسم یا نهاییگرایی، تئوری اقتصادی است که تلاش میکند اختلاف در ارزش کالاها و خدمات را با توجه به مطلوبیت ثانوی یا نهایی آنها توضیح دهد. این تئوری که با عنوان «انقلاب مارجینالیست» شناخته میشود، تاکید میکند که تصمیم برای خرید یک کالا یا خدمات بر اساس مطلوبیت اضافی اتخاذ میشود که افراد از آن کالا یا خدمات دریافت میکنند. جان بی. کلارک یکی از باورمندان به این تئوری است.
جان بیتس کلارک، اقتصاددان نئوکلاسیک آمریکایی در ۲۶ ژانویه ۱۸۴۷ در شهر پراویدنس ایالت رودآیلند به دنیا آمد. او را یکی از پیشگامان انقلاب مارجینالیست میدانند که مخالف مکتب اقتصادی نهادگرا بود. او بخش عمده دوران کاری خود را به عنوان استاد اقتصاد در دانشگاه کلمبیا گذراند.
کلارک دوران کودکیاش را در شهر پراویدنس سپری کرد و در سن ۲۵ سالگی از کالج «امهرست» در ماساچوست فارغالتحصیل شد. از ۱۸۷۲ تا ۱۸۷۵ در دانشگاههای زوریخ (سوئیس) و سپس هایدلبرگ (آلمان) مشغول به تحصیل شد. در هایدلبرگ، او زیر نظر کارل نیس (اقتصاددان آلمانی و از رهبران مکتب تاریخی آلمان) به تحصیل پرداخت.
کلارک قبل از پیوستن به کالج اسمیت در ماساچوست، از ۱۸۷۵ تا ۱۸۸۱ به عنوان استاد اقتصاد در کالج کارلتون (مینهسوتا) مشغول به کار بود. او سپس در کالج امهرست، دانشگاه جان هاپکینز و دانشگاه کلمبیا مشغول به تدریس شد.
نخستین نوشتههای کلارک نشان میدهند که او فردی با تمایلات سوسیالیستی و منتقد کاپیتالیسم بوده است. با این حال در زمان تدریس در دانشگاه کلمبیا، دیدگاههای او تغییر کرد و به تدریج به حمایت از کاپیتالیسم پرداخت. سالها بعد کلارک به یکی از حامیان مشهور نظام کاپیتالیستی تبدیل شد.
از سال ۱۸۷۷ به بعد، کلارک مقالات متعددی منتشر کرد. این مقالات در سال ۱۸۸۶ به صورت ویرایش شده در کتاب «فلسفه ثروت» گردآوری شدند. کلارک در این کتاب شرح و تفسیر بنیادی «تئوری مطلوبیت نهایی» را به طور روشن و دقیق بیان کرد. این اصل پیشتر به وسیله اقتصاددانانی همچون جوونس (۱۸۷۱)، منهگر (۱۸۷۱) و والراس (۱۸۷۸) مطرح و منتشر شده بود.
تا سال ۱۸۸۶، کلارک یک مسیحی سوسیالیست بود و در نوشتههایش افکار و دیدگاههای آموزگاران آلمانیاش درباره رقابت را بازتاب میداد. آنها معتقد بودند، رقابت، چاره و درمانی جهانی نیست به ویژه برای تثبیت دستمزدها. او در جایی نوشته بود: ستایش رقابت، اشتباهی بس خطرناک است.
با این حال در ۱۸۸۶ دیدگاه او درباره دستمزد عادلانه تغییر کرد. درباره این تغییر دیدگاه نوشتهاند: خود کلارک در کتاب فلسفه ثروت فرمان محکومیت رقابت را صادر کرده بود، اما بعدها دیدگاهش را تغییر داد و یک ساختار اقتصادی بر مبنای رقابت ارائه کرد. در جایی دیگر نوشته شده: مدت کوتاهی پس از انتشار فلسفه ثروت، کلارک شروع به دفاع از نظام رقابتی کرد. علت این تغییر دیدگاه روشن نیست. همین اندازه میدانیم، در زمان نگارش «توزیع ثروت» او متقاعد شده بود که رقابت خالص و اصیل یک قانون طبیعی و عادی است که بر اساس آن، نظم اقتصادی به عدالت دست مییابد.
البته گفته میشود، یکی از عوامل اصلی این جهتگیری مجدد، اعتراضات «هیمارکت» شیکاگو در سال ۱۸۸۶ بوده است. در جریان این واقعه، تعدادی از کارگرانی که خواستار قانونی شدن ۸ ساعت کار بودند، کشته و تعدادی دستگیر شدند. این اتفاق به پاکسازی اصلاحطلبان سوسیالیست و نابودی انجمن موسوم به «شوالیههای کار» منجر شد.
کلارک در سال ۱۸۸۸ کتاب «سرمایه و عایدات آن» را منتشر کرد. در این زمان، اساس کارهای کلارک، رقابت بود. او میگفت: اگر رقابت سرکوب نشود، پیشرفت تا ابد ادامه مییابد. توزیع سازنده و موثر آخرین واحد کار فیزیکی و آخرین واحد سرمایه فیزیکی، اساس نتیجهگیریهای کلارک را تشکیل میدهد. نگاه کلارک به سرمایه موجب شد تا بین سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۵ بین دپارتمانهای اقتصاد دانشگاه کمبریج انگلستان و امآیتی آمریکا مباحثات جنجالی شکل بگیرد.
جان بیتس کلارک روز ۲۱ مارس ۱۹۳۸ در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
نویسنده: علی دانیال - روزنامهنگار