به گزارش صدای بورس؛ سال ۲۰۲۲ که با سه ماهه پایانی سال 1400 و زمان بودجه نویسی در ایران همزمان بود، سال شروع سیاستهای پولی انقباضی به منظور کنترل تورم بود. زمان سیاستهای انقباضی پولی، نرخهای بهره افزایش، حجم پول و نقدینگی در گردش کاهش، پرداختهای انتقالی قطع و شرایط مالی سختتر میشوند، شرایط وامگیری برای بنگاهها و خانوارها سختتر شده و باعث کاهش تقاضای کل میشود. با از بین رفتن مازاد تقاضا در اقتصادهایی که با آن روبهرو هستند، تورم تا حد زیادی از بین میرود.
در این مدت رویدادهای زیادی را شاهد بودیم. همهگیری واریانت امیکرون ویروس کرونا در فصل اول ۲۰۲۲، قرنطینههای شدید در چین به دلیل اجرای سیاست کویدصفر، و مهمتر از همه جنگ روسیه و اوکراین. تمام این عوامل باعث افزایش نوسانات اقتصادی شد؛ بعضی عامل تورم بیشتر و بعضی موجب پیشرفت به سمت رکود اقتصادی. همهگیری امیکرون باعث قرنطینههای مجدد در سرتاسر دنیا شد. این قرنطینهها موجب کاهش فعالیتهای اقتصادی و کاهش تولیدات داخلی (GDP) شد و اقتصاد را مجددا به رکود نزدیک کرد. اجرای سیاست کوید صفر در چین قرنطینههای شدید سراسری را در این کشور ایجاد کرد. دولت چین قصد دارد موارد شناسایی شده کرونا را به صفر برساند. این قرنطینهها مشکلات عدیدهای در بهبود زنجیره تامین جهانی ایجاد کرد که باعث تشدید تورم ناشی از فشار عرضه شد. حمله روسیه به اوکراین، دو کشور بزرگ صادرکننده غذا و انرژی، باعث افزایش قیمت انرژی و رشد کامودیتیهای کشاورزی را در سراسر دنیا به همراه داشت. تورم ناشی از فشار تقاضا و مشکلات متعدد زنجیره تامین ترس از رکود را در اقتصادهای بزرگ دنیا میان فعالان اقتصادی به وجود آورد. این تورم همراه با رکود، احتمال به وجود آمدن رکود تورمی را بالا برد.
بازارهای سهام در ابتدای شروع تورم، رشد خوبی را تجربه کردند. عاملان اقتصادی برای حفظ سرمایه خود از کاهش ارزش، شروع به سرمایهگذاری در بازار سهام کردند. اما این رشد پایدار نبود و با مشکلات عدیده زنجیره تامین، جنگ، قرنطینه و بیشتر از همه سیاستهای شدید انقباضی پولی دچار ریزش شدند. به عنوان مثال یکی از شاخصهای بازار سهام ایالات متحده آمریکا، Standard & Poor ۵۰۰ (S&P۵۰۰) حدود ۱۵.۵ درصد ریزش داشت. در انگلستان شاخص FTSE ۱۰۰ حدود ۴ درصد و شاخص بازار سهام آلمان، به عنوان بازار سهام اقتصاد اول اروپا، DAX ۴۰ حدود ۷ درصد ریزش داشتهاند. بازارهای سهام همچنان هم تحت فشار شدید هستند و عامل اصلی آن، همانطور که ذکر شد، سیاستهای شدید پولی است.
در بازار ارزهای خارجی، واگرایی سیاستی مهمترین عامل حرکت جفت ارزهاست. این واگرایی در حدی بود که بعضی از جفت ارزها بیشینه و کمینه مقدارهای تاریخی را به خود دیدند. برخی از اقتصادهای بزرگ دنیا، مثل آمریکا، سیاستهای تسهیلی خود را قطع و شروع به اعمال سیاستهای انقباضی کردند. برعکس آن، کشور ژاپن همچنان به ادامه سیاستهای تسهیلی خود ادامه میدهد. این واگراییهای سیاستی باعث شد جفت ارز USD/JPY به بالاترین حد خود از سال ۱۹۹۸ برسد. جفت ارز EUR/USD نیز به پایینترین حد سال ۲۰۰۲ رسید.
در بازار فلزات و انرژی نیز نوسانات زیادی را شاهد بودیم. طلا به عنوان یک دارایی ایمن، در زمانی که شرایط ترس و نااطمینانی و ریسکگریزی بالا رفت، رشد خوبی را تجربه کرد و زمانی که شرایط مالی کشورهای پیشرفته سختتر میشدند، این فلز گرانبها شاهد افت ارزش خود بود. طلا به طور کل در سه ماه گذشته، ۵ درصد ریزش داشته و در زمان نگارش این مقاله قیمت آن به ۱۸۳۹ دلار رسیده بود. در بازار انرژی، نفت و گاز تحت تاثیر جنگ اوکراین و روسیه، قیمتهای بالایی به خود دیدند و قیمت این دو حامل انرژی حتی به ۱۳۰ و ۹.۵ دلار (به ترتیب) رسید. اما در سه ماه گذشته کمتر نوسانی بودند و نفت فقط ۳ درصد افت کرد.
شاید بازار رمزارزها از ابتدای سال ۲۰۲۰ رشدهای باورنکردنی را تجربه کرد اما اخیرا با سیاستهای پولی انقباضی شدید، جذابیت این داراییهای ریسکی کاهش یافت و بیتکوین، فقط در ۳ ماه گذشته، حدود ۵۰ درصد از ارزش خود را از دست داد. بیتکوین تقریبا از همان سال ۲۰۲۰ بود که رابطه خود با متغیرهای کلان اقتصادی را برقرار و ویژگی تحلیل و پیشبینی را از طریق این متغیرها پیدا کرد.
بورس تهران در سه ماهه اول ۱۴۰۱ تقریبا ۱۱ درصد رشد کرد. یکی از دلایل رشد بورس در این مدت خروج اقتصاد جهانی از فاز رکود کرونایی و در نتیجه شروع دوران تورمی بود. این موضوع با تجاوز روسیه به اوکراین همراه شد. هردوی این عوامل باعث شد که بخش وسیعی از کامودیتیها به ویژه نفت افزایش قیمت داشته باشند و از آنجایی که بورس تهران عمدتا کامودیتی محور است، تحت تاثیر رشد قیمت کامودیتیها قرار گرفت. این موضوع با رشد قیمت دلار تشدید شد. اما وجود ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک از رشد بیشتر بورس جلوگیری کردند. به نظر میرسد اعداد ۱۳۵۰۰۰۰ تا ۱۴۰۰۰۰۰ پایینترین کفهای قیمتی شاخص کل بورس باشند و بعد از آن شاهد افزایش این شاخص باشیم.
در نتیجه و از آنجایی که بازارهای مالی بینالمللی دوطرفه هستند، به این معنی که هم از صعود و هم از ریزش داراییها میتوان سود کسب کرد، با مدیریت سرمایه و تحلیل درست میتوان کسب سود کرد و اثر شوکهای غیرقابل پیشبینی را به حداقل رساند.
- قاسم کریمی - کارشناس و پژوهشگر بازارهای مالی