یکی از چالشهای بزرگی که امروز کشور با آن دست به گریبان است، استفاده از گاز به صورت تقریبا غالب به عنوان انرژی اولیه برای تولید برق است که در هیچ کدام از کشورها حتی کشورهای صادر کننده گاز در دنیا هم سابقه ندارد. بنابراین تنوع بخشی به انرژی اولیه برای تولید برق یکی از ضروریات صنعت برق در ایران است.
تکیه بیش از حد به گاز به عنوان انرژی اولیه دو مشکل اصلی دارد؛ اول اینکه اگر به هر دلیلی، گاز به نیروگاهها به اندازه کفایت (به علت محدودیت تولید گازدر کشور) نرسد و یا اینکه شبکه گاز به دلیل خرابی شبکه به صورت کوتاه مدت قطع شود، تولید برق با چالش اساسی روبهرو خواهد شد. در این حالت باوجود نصب تاسیسات تولید برق امکان استفاده از این تجهیزات را نخواهیم داشت.
روشهای مختلفی برای کاهش وابستگی به گاز در صنعت برق تولید برق وجود دارد که اهم آن استفاده از تولید سبز در کنار نیروگاه های با سوخت فسیلی است. از طرفی جایگزین کردن مازوت به دلیل اینکه منجر به آلودگی زیست محیطی میشود، چندان روش مناسبی نیست. البته در شرایط اضطرار میتوان از آن بهره برد اما باید از روشهای دیگری چون تولید هیدروژن از منابع سبز و تزریق آن به لولههای گاز طبیعی نیز استفاده کرد. به عبارتی سبد تولید برق در کشور باید متنوع و شامل نیروگاههای حرارتی، اتمی، تجدیدپذیر بادی و خورشیدی، آبی و حتی زغال سنگ هم باشد. به هر حال فشار بیش از حد به منابع گازی کشور، زنگ خطری است که در ارتباط با انرژی اولیه مطرح میشود. مصرفکننده عمده گاز کشور نیروگاهها هستند و ادامه این روند منطقی نیست و به دلیل پدافند غیرعامل و محدودیت تولید گاز باید به تنوعبخشی انرژی روی آوریم. چنانچه عنوان شد استفاده از مازوت به دلیل مسائل زیست محیطی و گازوئیل به دلیل مزیتهای صادراتی برای تولید برق منطقی نیست و نباید از آنها مگر در شرایط اضطرار بهره برد. به هر حال به زعم اینجانب، تکیه کشور به انرژی اولیهای چون گاز نه منطقی و نه قابل استمرار است.
در شرایطی که کشور با محدودیت منابع برق روبه رو است و تعادل بین تولید و مصرف در کشور برقرار نیست، باید هم بر تولید سرمایهگذاری شود و هم برای افزایش بهرهوری انرژی در سمت مصرف سرمایه گذاری کرد. به بیانی دیگر، رها کردن مصرف و توجه صرف به تولید توجیه ندارد بنابراین حاکمیت باید به طور متوازن هم در حوزه بهرهوری انرژی و هم در حوزه تولید برنامهریزی و اقدام کند. سرمایهگذاری در بخش تولید یک ضرورت است اما درباره میزان و فناوریهای مربوط، نظرهای کارشناسی مختلفی وجود دارد. طبعا در صورتی که بخواهیم سرمایهگذاری در بخش تولید توسط بخش خصوصی انجام گیرد، لازم است جذابیت لازم برای این کار ایجاد شود. این کار با اصلاح ساز و کار مالی و اقتصادی صنعت برق قابل انجام است اما اگر به هر دلیلی با محدودیتهایی در اصلاح اقتصاد صنعت برق روبه رو هستیم، دولت باید ورود کند و فاصله بین تولید و مصرف را با سرمایهگذاری دولتی پوشش دهد. به هر حال سرمایهگذاری هم دربخش تولید و هم مصرف ضروری است تا تولید از بخش مصرف در زمانهای پیک پیشی نگیرد. هماکنون در خوشبینانهترین حالت، حدود ۱۲ تا ۱۵ هزار مگاوات در پیک از مصرف عقب هستیم و به نظر می رسد دربخشهای تولید، انتقال و توزیع نیاز به حداقل ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است که این میزان یا باید با اصلاح اقتصاد صنعت برق و توسط بخش خصوصی همراه با تضمینهای لازم صورت گیرد و یا اگر به هر دلیلی امکان آن وجود ندارد، دولت باید در بودجههای سنتواتی این موضوع را درنظر بگیرد در غیر این صورت این فاصله روز به روز افزایش مییابد و مشکلات زیادی را بهدنبال خواهد داشت. امسال شاید با محدودیت برق صنایع بتوانیم از این مرحله عبورکنیم اما ممکن است سال دیگر این راهکار جوابگو نباشد و محدودیتهای جدیتری ایجاد کند.
- محمودرضا حقیفام - کارشناس حوزه اقتصاد انرژی