به گزارش صدای بورس تا قبل از اینکه پای ارزشگذاری داراییهای نامشهود به بازار سرمایه باز شود، ملاک و ارزشگذاری شرکتها برای ورود به بازار پرهیاهو و پرنوسان سرمایه، برپایه ارزش خالص دارایی بود که به آن دارایی مشهود گفته میشد اما اکنون مدت کوتاهی است که با ورود تپسی به بازار سرمایه، بحث داراییهای نامشهود به بازار سرمایه داغ شده است. خیلی از کارشناسان این را اتفاقی خوش یمن برای بازار و توسعه آن میدانند برخی دیگر اما آن را موضوعی انحرافی و بیاهمیت میدانند که دلایل آن به طور مبسوط در گزارش زیر آمده است.
تغییر رویکرد در بازار سرمایه
محمد خلج، مدیرعامل اسنپ با بیاناینکه ورود داراییهای نامشهود به بازار سرمایه، سابقه چندانی در ایران ندارد، گفت: تا پیش از این، تنها ملاک ارزشگذاری شرکتها برای ورود به بازار بورس، ارزش دفتری یا ارزش خالص داراییهای مشهود آنها بود. حالا، شاهد تغییر رویکردی در بازار سرمایه هستیم که بهواسطه آن، داراییهای نامشهود که بهخصوص در شرکتهای دانشبنیان جایگاه و اهمیت ویژهای دارند، در کنار داراییهای مشهود، ارزشگذاری خواهند شد. او با تاکید براینکه نگاه به سرمایه جهانی اهمیت ارزشگذاری بر داراییهای نامشهود شرکتهای دانشبنیان را بهخوبی نشان میدهد، افزود: تمامی شرکتهای حوزه فناوری که در بازارهای سرمایه جهانی حضور دارند، نه تنها از داراییهای نامشهود برای ورود به بازار بورس استفاده کردهاند که از این دارایی و ارزش تعیین شده آن، برای افزایش بهرهوری از دارایی مشهود هم بهره میبرند.
به گفته خلج، ارزش دادهها، دانش فناوری و اعتبار یک برند، مفاهیم جدیدی در حوزه بازار سرمایه ایران هستند و به رسمیت شناختن این نوع داراییهای نامشهود، ظرفیت تازهای در بازار بورس ایجاد کرده است. بنابراین، در وهله اول شرکتهای دانشبنیان که در حوزه اقتصاد دیجیتال کشور فعالند، از این ظرفیت بهرهمند میشوند. این شرکتها برخلاف شرکتهای سنتی، دارایی مشهود قابلتوجهی در اختیار ندارند و ارزشگذاری آنها اساسا باید بر مبنای داراییهای نامشهودشان انجام شود، مواردی مثل تعداد کاربران، اطلاعات و دادهها، اعتماد و اعتبار برندشان در بین کاربرانی که از محصولات و خدماتشان استفاده میکنند و همینطور دانش فناوری و نیروی انسانی متخصصی که در اختیار دارند.
در کنار شرکتهای دانشبنیان و سنتی، سرمایهگذاران حرفهای و غیرحرفهای بازار بورس هم با پدیده متفاوتی روبهرو میشوند. تا پیش از این، سرمایهگذاری بر شرکتها، بهدلیل امکان نقدشوندگی دارایی ثابت، ریسک چندان بالایی نداشت، اما از طرف دیگر جذابیت شرکتهایی که بر اساس دارایی نامشهود ارزشگذاری و وارد بازار شدهاند، بسیار زیاد است. این شرکتها در بازار بورس هم با شکست و هم موفقیت روبهرو هستند، همین ویژگی موجب میشود با وجود ریسکپذیری بالاتر نسبت به شرکتهای سنتی، شانس بازدهی بسیار بالاتری نسبت به عرف بازار برای سرمایهگذار داشته باشند.
اتفاقی خوش یمن در بازار
روئین صمدزاده، مدیر بورس تپسی با بیاناینکه سازوکار ارزشگذاری بر اساس جریان نقدی و درآمدی آینده شرکتها است، گفت: در شرکتهای تولیدی، کارخانه و خط تولید این جریان نقدی و درآمد را ایجاد میکنند اما در شرکتهای دانشبنیان و آیتی محور، پلتفرم و شبکه آنها باعث ایجاد درآمد و جریان نقدی آنها در آینده میشود بنابراین از نظر ماهیت کارکردی بین ارزشگذاری شرکتی که دارایی مشهود چون خط تولید وکارخانه دارد با شرکتی چون تپسی که دارای پلتفرم، نرم افزار و شبکه است، در ایجاد درآمد و جریان نقدی درآینده تفاوتی وجود ندارد و روش ارزشگذاری که استفاده میشود یکسان است. از منظر هزینه تمام شده دارایی اما دارایی مشهود به صورت کلاسیک با ارزش جایگزینی و معمولا به نرخهای روز ارزشگذاری میشود اما در شرکتهایی با دارایی نامشهود هزینه تمام شده دارایی شامل هزینه نیروی انسانی، برنامه نویسان و بخش فنی و محصول آنکه این دارای نامشهود را ایجاد و توسعه دادند، خواهد بود. او افزود: پیش از این دارایی نامشهود شرکتها بسیار اندک و محدود به نرمافزارهایی مانند نرمافزار حسابداری و حق امتیازها بوده است که مستقیماً منجر به ایجاد جریان درآمد و نقدینگی اصلی شرکت نمیشد اما در شرکتهای پلتفرمی کسب و کار اصلی و جریان درآمدی بر پایه دارایی نامشهود آنهاست و این موجب تغییر نگاه و تحلیل بازار به این نوع شرکتها خواهد شد.
صمدزاده آشنایی با این مدل از جریان درآمدی را اتفاق خوبی برای بازار سرمایه دانست و گفت: ورود تپسی به بازار سرمایه، موجب تنوع سبد سرمایهگذاری فعالان بازار شد البته سرعت رشد درآمدی این نوع شرکتها متفاوت است. به عنوان مثال؛ بازار شرکتهای پلتفرمی، در طول ۲۴ ساعت و ۷ روز هفته فعالیت دارد و محدودیت مرزی ندارد و بر خلاف یک کارخانه تولیدی، خدمات خود را به سرعت میتواند در اقصی نقاط کشور و حتی خارج از کشور گسترش دهد و همچنین برای این توسعه نیاز به سرمایهگذاری هنگفت و صرف زمان طولانی برای بهرهبرداری مانند ایجاد یک خط تولیدی جدید ندارد. او، پیشبینی میزان رشد آتی، میزان درآمدزایی و نحوه استفاده از شبکه مشتریان و توسعه آن را از جمله چالشهای ارزشگذاری داراییهای نامشهود و شرکتهای پلتفرمی برشمرد و افزود: این شبکه علاوه براینکه موجب رشد کسب و کار اصلی شرکت میشود میتواند پایهای برای ورود شرکتها به کسب وکارهای موازی شود.
موضوعی انحرافی
مجید آنت، مدیر مالی شیپور اما نظر دیگری دارد و معتقد است، ارزشگذاری داراییهای نامشهود برخلاف توجهاتی که به آن میشود موضوع مهمی نیست و میتوان آن را موضوعی انحرافی دانست.
او توضیح داد: در تئوری مالی، جریانات نقدینگی باعث ارزش در شرکت یا مجموعه میشود بنابراین از این منظر ارزشگذاری کردن یا نکردن داراییهای نامشهود از آنجا که منجر به تغییری در جریانات نقدی شرکت و کسب و کار نمیشود، طبیعتا تاثیری در ارزش شرکت ندارد اما غلبه نگاه داراییمحور در بازار ما از یک طرف و جدید بودن و مبهم بودن ارزشگذاری یا پیشبینی جریانات نقدینگی کسب و کارهای دانشبنیان و فناور، باعث شده توجه به ارزشگذاری داراییهای نامشهود جلب شود.
آنت اضافه کرد: برای اکثر شرکتهای دانش بنیان به ویژه در حوزه فناوری اطلاعات مهمترین داراییها، دارایی نامشهود است. یعنی ارزشگذاری دارایی نامشهود معادل ارزشگذاری شرکت است. علاوه براین، تفکیک داراییهای نامشهود از کسبوکار و سایر عوامل و شبکه در هم تنیده کاربران، کارمندان و باقی کسانی که درکسب و کار حضور دارند، تقریبا غیر ممکن است و حتی اگر موفق به این تفکیک شویم به دلیل اینکه داراییهای نامشهود قابل معامله نیستند و قیمت بازاری برای آنها وجود ندارد، ارزش آنها کاملا بستگی به حضور در کسب وکار دارد بنابراین این تفکیک راهگشا نیست و نمیتوان قیمتگذاری کرد ضمناینکه بار دیگر باید داراییهای نامشهود را براساس جریانات نقدی آتی در کسب وکارها ارزشگذاری کرد که به نظر دور باطلی است. او نحوه مواجهه حسابداری شرکتها با مخارجی که برای تحصیل داراییهای نامشهود بوجود میآید را مهم دانسته و گفت: در کسبوکارهای فناوری اطلاعات به ویژه پلتفرمیها این عدد به شدت میتواند تعیین کننده باشد و صورتهای مالی شرکت را زیر و رو کند. البته اهمیت این موضوع از آنجا بیشتر میشود که استاندارد مشخص و مدون و توافق شدهای در بین حسابرسان داخلی برای مواجه با این اقلام نداریم و هر کدام از این رویهها ممکن است منجر به دو نتیجه مخالف شود. بنابراین لازم است ضمن توجه سازمان بورس و حسابرسان به این مضوع وتدوین استانداردها، مشخص شود آیا تبلیغاتی که منجر به توسعه پلتفرم میشود و یا تخفیفاتی که برای جذب کاربر ارائه میشود را میتوان به عنوان دارایی نامشهود در نظر گرفت؟
ضرورت حرکت به سمت ارزشگذاری داراییهای نامشهود
محمد عزیزاللهی، مدیرعامل شرکت همکاران سیستم از نحوه ارزشگذاری داراییهای نامشهود گفت.
* ورود داراییهای نامشهود به بازار سرمایه چه اثراتی دارد؟
با توجه به جایگاه امروزی داراییهای فکری در تجارت جهان و نقشی که این داراییهای ارزشمند میتوانند در توسعه و کسب درآمد بیشتر برای بنگاههای کوچک، بزرگ اقتصادی و دولتها داشته باشد، مدیریت این نوع داراییها، اهمیت ویژهای دارد. برهمین اساس لازم است بازار سرمایه ایران همگام با تغییرات موثری که در بازارهای جهانی رخ داده است حرکت کرده و فضای جدیدی را در اقتصاد ایران ایجاد کند. در حال حاضر در کشور ما دیگر مثل گذشته توجه سهامداران و بازار سرمایه صرفاً محدود به داراییهای مشهود و نقدینگی شرکتها نیست، بلکه به عوامل نامشهود و ارزشآفرین شرکتها نیز توجه میشود. استفادهکنندگان از اطلاعات مالی برای تصمیمگیری در خصوص سرمایهگذاری، اعطای اعتبار و سایر تصمیمهای مرتبط، نیاز به صورتهای مالی جامع و کامل دارند. با این حال، صورتهای مالی کنونی شرکتها بهدلیل انعکاس ندادن ارزش داراییهای نامشهود، سند جامعی برای مخاطبان بهشمار نمیرود. با این حال، شکی نیست که ورود این نوع داراییها به بازار سرمایه، علاوه بر اینکه اندازه بازار سرمایه را توسعه میدهد، بهبود درآمد و حاشیه سود را برای شرکتها به همراه دارد.
* نقش شرکتهایی مانند همکاران سیستم در این مسیر به چه نحوی است؟
همکاران سیستم به عنوان یک شرکت نرم افزاری بزرگ که عمده مالکیت دارایی آن فکری و منایع انسانی است، همراه با یک شرکت زیرمجموعه (سپیدار)، در بازار سرمایه فعال است و همواره دغدغه ارزش گذاری این داراییها را در سالها فعالیت بورسی داشته است. مدتهاست که در زمینه حصول به یک قانون مدون بورسی تلاش داشته ایم. با این حال، باید در نظر داشت که همکاری و مساعدت نهاد قانونگذار و هماهنگی بین شرکتهای دغدغه مند میتواند این مسیر را هموار سازد و نتایج ماندگار را برای بازار سرمایه به همراه داشته باشد.
* راهکارهای شما برای تسهیل فرآیند چیست؟
باید توجه داشت که حرکت به سمت ارزشگذاری داراییهای نامشهود ضرورتی جدی است. لازم است متولیان بورسی و حسابرسی به سمتی حرکت کنند که راهکارهای مشخص برای ارزشگذاری شرکتهایی که عمده داراییهای آنها نامشهود است، انجام شود. در خصوص شرکتهایی که خواهان ورود به بازار سرمایه هستند، نیز، پیشنهاد میشود نهاد ناظر و متولیان بازار شناخت بیشتری از ماهیت کسب و کارها، نحوه فعالیت آنها، چالشها و دغدغهها و نقش آفرینی آنها در اقتصاد داشته باشند و قوانینی تدوین کنند که سهولت ورود شرکتهای دانش بنیان به بازار سرمایه را به همراه داشته باشد. در این میان موضوع مهم دیگر، در خصوص شرکتهای دانش بنیانی است که سالهاست در بازار سرمایه فعال بوده و حجم بالایی از داراییهای نامشهود را دارند. این موضوع نیز باید در اولویت بررسی
نهادهای ناظر باشد.
- هدیه محمودآبادی - خبرنگار