نکته‌ای که در رابطه با بورس وجود دارد، این است که آیا بورس می‌تواند به نقش‌ها و وظایف خود در حوزه اقتصاد درست عمل کند یا خیر.
انتظاری که در حال حاضر از بورس می‌رود، در ابتدا بحث تامین سرمایه مورد نیاز در بخش‌های مختلف اقتصادی است. نکته دوم، بورس شاخصی برای رشته فعالیت‌های اقتصادی است یعنی نوع ارزش‌هایی که سهام یا یک شرکت پیدا می‌کند و جهت‌گیری‌های اقتصادی را که روی آن شاخص وجود دارد، نشان می‌دهد. برای مثال آیا برای رشته عمران، اقتصاد، کشاورزی و یا رشته صنایع الکترونیک مهم است و این خود شاخص و ملاک است.
مورد بعدی هم این است که وجوه نقدینگی که به هر صورت در جامعه وجود دارد، اگر توسط بورس به سمت تولید و اولویت‌های اقتصاد هدایت شود، می‌تواند خدمت بزرگی به صورت نفی و اثباتی به اقتصاد کشور کند. به این صورت که پول به جای جهت‌گیری در مسیر ارز، زمین و غیر مولدها به سمت تولید روانه می‌شود. جهت‌گیری نقدینگی به سمت تولید، هم بار منفی آن را کم می‌کند هم به بار اثر مثبت آن اضافه می‌کند. این هم یکی دیگر از وظایفی است که بورس می‌تواند انجام دهد.
نکته بعد اینکه بازار سرمایه حرارت و شاخصی برای جهت گیری کل اقتصاد کشور است. به هر اندازه بورس فعال‌تر باشد، نشان می‌دهد بخش فعال اقتصاد و حوزه‌هایی که در بورس در حال معامله هستند، فعال و پرتحرک هستند. در پایان به نظر می‌رسد یکی از راه‌هایی که به توسعه و رشد اقتصادی کشور منجر می‌شود، این است که عموم مردم با ادبیات، الزامات و فرهنگ بازار سرمایه آشنا شوند. در نتیجه با آشنایی مردم با بورس می‌توان قدمی رو به جلو در مسیر پویایی اقتصاد کشور برداشت.
- یحیی آل اسحاق- اقتصاددان