استقلال بانک مرکزی یعنی سیاست پولی مستقل که نباید پیرو سیاست مالی و بودجه ای شود و این یک عنصر بسیار مهم در کنترل تورم است و تورم رابطه معکوسی با استقلال بانک مرکزی دارد هرقدر استقلال بانک مرکزی بیشتر باشد تورم کمتر است.

تورم، بی نظمی مالی و کاهش درآمد دولت، هر سه این موارد منشای بحران‌های مالی هستند. تورم پدیده‌ای پولی است که در هر جا حجم نقدینگی افزایش پیدا کند و متناسب با آن تولید رشد نداشته باشد ایجاد می شود. در شرایط فعلی دو عامل دیگر هم باعث وجود تورم اند در ابتدا می‌توان گفت منابع و مصارف یکسان نیستند و درآمدهای مالیاتی و همچنین درآمدهای نفتی پاسخگوی هزینه‌ها نیستند و موضوع سیاست‌های غلط مالی هم مزید برعلت است.

اگر بخواهیم برای ریشه‌های تورم در ایران چاره‌اندیشی کنیم باید به دنبال جواب این سوال باشیم که چرا تورم ایجاد شده است؟ ریشه‌های تورم در اقتصاد ایران به نیمه اول دهه ۵۰ بازمی گردد زمانی که درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرده بود و پول‌های حاصله به اقتصاد ایران تزریق شد در حالی که اقتصاد ایران قدرت هضم آن پول‌ها را نداشت، از آن مقطع تورم در اقتصاد ایران ورود کرد و به جز ۵-۴ سال از ۴ دهه گذشته در تمامی سال‌ها تورم‌های دورقمی داشته‌ایم اما در برخی از سال‌ها تورم نوسان داشته است.
شاید بهترین عملکرد اقتصاد ایران مربوط به برنامه پنج ساله سوم است که رشد اقتصادی متناسب بود و تورم هم به پایین ترین سطح خود رسیده بود.
بخشی از آنچه که در وضعیت فعلی دیده می‌شود مربوط به بودجه غیرواقعی و بخش دیگر مربوط به اقتصاد وابسته به نفت است زمانی که پیش بینی فروش نفت تحقق پیدا نمی‌کند و حتی بخشی که محقق می شود با روال عادی وارد اقتصاد ایران نمی‌شود طبیعی است که نتیجه آن چیزی جز تورم نیست علاوه بر آنکه هزینه‌های جاری دولت که همواره سیر صعودی داشته بنابر دلایلی مختلف بودجه کل کشور و بودجه عمومی کشور و بودجه شرکت‌ها، بانک و موسسات انتفاعی وابسته به دولت و... و. سیر صعودی داشته و در سال جاری هم با صعود همراه بوده است. آنچه که در بودجه شاهد هستیم یک سمت منابع و سمت دیگر هزینه است، معمولا هزینه‌ها تحقق پیدا می‌کند اما منابع همیشه با اما و اگر مواجه است. عدم تحقق منابع همان کسری بودجه است یعنی استقراض، شامل استقراض از ملت و بانک‌ها دولتی و استقراض از بانک مرکزی و... فرقی ندارد و بلافاصله تبدیل به تورم می‌شود.
اولین نکته در خصوص مهار تورم این است که دولت سیاست انضباط پولی و مالی داشته باشد. یعنی دولت عامل اصلی ایجاد تورم در تمامی سنوات گذشته بوده، دولت اگر تصمیمات سخت اتخاذ کند و انضباط پولی و مالی را رعایت کند قطعا منجر به کاهش تورم می‌شود. در خصوص نکته دوم باید گفت؛ مالیات‌ها را هدفمند و از دهک‌های پردرآمد دریافت کنند و فرار مالیاتی را به حداقل ممکن برساند. نکته سوم این است که تازمانی که بازرگانی خارجی و واردات و صادرات به روال عادی برنگردد (تحریم‌های ظالمانه ادامه پیدا کند) در سمت منابع دچار مشکل خواهیم شد.
استقلال بانک مرکزی یعنی سیاست پولی مستقل که نباید پیرو سیاست مالی و بودجه ای شود و این یک عنصر بسیار مهم در کنترل تورم است و تورم رابطه معکوسی با استقلال بانک مرکزی دارد هرقدر استقلال بانک مرکزی بیشتر باشد تورم کمتر است.

  • هادی حق‌شناس - اقتصاددان