به گزارش صدای بورس، مردمانی بلاتکلیف هستند. این مردمان، سهامداران خرد هستند. سرمایهگذاران کسبوکارهای دانشبنیان و کوچک هستند. آدمهای کوچه و خیابان هستند. کسبه مغازهها هستند. صنفهای مختلف در بازار و شرکتها هستند. هرچند اکثر آدمها مدتهاست امیدشان را نسبت به فضای آینده اقتصادی از دست دادهاند اما این بلاتکلیفی در خارج از فضای زندگی آنها هم شیوع پیدا کرده است.
در این فضا، پیشبینیناپذیربودن فضای آینده گریبانگیر فعالان اقتصادی و بورسی هم شده است. خیلی از آنها معتقدند که در روزهایی که اتفاقها بهصورت دومینووار در حال رخدادن است، کمتر از هر زمان دیگری میتوان روزهای پیشرو را پیشبینی کرد. هرچه تحلیل و پیشبینی است کوتاهمدت و برای امروز و فرداست. بهترین کار نگاهکردن و صبوری است. کارشناسان زیادی درباره شرایط داخل کشور و اوضاع و احوال اقتصادی، با گذشت مدتها از روی کار آمدن دولت سیزدهم، معتقدند که همچنان از آینده اقتصادی کشور پیشبینی درستی نمیتوان داشت و به مردم توصیه میکنند که نباید بر اساس اخبار و هیجانات رفتار کنند، چراکه شرایط باثبات نیست. البته آنها اگر پیشبینیای هم انجام میدهند، برای آن کلی اما و اگر و شاید ردیف میکنند.
حالا در چنین فضایی مذاکرات احیای برجام بار دیگر بر سر زبانها افتاده است. هرچند که مثل قدیمها، تمام فکر و ذهن مردم درگیر این مذاکرات و نتیجه آن نیست، اما میتوان رگههایی از امید و دلواپسی را در احیا یا عدماحیای برجام در اظهارات و پیگیریهای مردم از اخبار این حوزه مشاهده کرد. بیاعتنایی کوچه و بازار به سرانجام برجام، به فرسایشیشدن روند دستیابی به آن برمیگردد، اما فقط مردم کوچه و خیابان نیستند که از این وضع خسته هستند. خستگی از امروز و فرداشدن مذاکرات، موقعیتهای ازدسترفته اقتصادی و ... جزو دغدغههای بخش زیادی از کارشناسان بورسی و اقتصادی هم است. آنها ادعا میکنند که تاخیر در احیای برجام و لغو تحریمها، بهطور روزانه ضرر میلیون دلاری به ایران وارد کرده است. فقط هم حوزه نفت نیست.
بیشتر بخوانید : یک قدم تا توافق برجام/آمریکا دوباره شرط گذاشت
صنعت گاز و پتروشیمی هم جزو این حوزهها است. اشاره به خسارتها و ضررهای این حوزهها در نبود توافق هستهای جزو اظهارنظرها و نوشتههای روزانه فعالان بخشهای اقتصادی و بورسی است. در نهایت نتیجهای که از این وضع گرفته میشود این است که برجام به زندگی روزمره شهروندان گره خورده است. در این شرایط است که اکثر فعالیتهای اقتصادی و تجاری به فردا و فرداها موکول شده و میشود. شهروندان منتظر تغییر و تحولی هستند اما در عمل چیزی احساس نمیکنند و فضای یخزدهای در جامعه و بهخصوص در حوزه اقتصادی ایجاد شده است که باعثشده آدمها از فعالیت اقتصادی، سرمایهگذاری، راهاندازی کسبوکار و در مقیاس کوچکتر حتی خرید و فروش خانه و مغازه و... دست بکشند و چشمانتظار سرانجام برجام در امروز و فرداشدن مذاکرات باشند.
چند روزی است که بعد از مدتی سردرگمی و بلاتکلیفی و البته فراموشی موضوع برجام، این موضوع بار دیگر سوژه نوشتهها و تحلیلها شده و امیدی در دل برخی از افراد ایجاد کرده است که وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهبود پیدا خواهد کرد. مخصوصا بعد از اینکه اعلام شد بیشتر از هر زمان دیگری مذاکرهکنندگان به پایان خط و سرانجام برجام نزدیک هستند. این اتفاق باعث شد که در بورس، سهامداران شاهد روند مثبتی باشند. هیجان یا سیگنال، هرچه بود، نتیجهاش این بود که برای چند ساعتی بازار سرمایه چشمانداز مثبتی را نسبت به آینده پیشروی خود ببیند اما خیلی زود این امید نقش بر آب شد. انگار که شاهد ترکیدن حباب و ریزش شاخص بودند. هرچند که این ریزش شارپی نبود، اما سوالی که پیش آمد، این بود که علت این اتفاق برجام بود و یا عوامل دیگری هم در آن دخیل بودند؟
اصلا آیا در مقطع فعلی تمام اتفاقها را باید بهپای برجام و مذاکرات احیای آن نوشت یا موضوعات دیگری هم در عدمثبات وضعیت بورس نقش دارند؟ با وجود اینکه کارشناسان اقتصادی و بورسی معتقدند که در فضای فعلی شرایط کسبوکارها خیلی سخت شده و عملا سودآوری شرکتها کاهشی شده است و با توجه به این موضوع که برخی از آنها به نرخهای دستوری، قیمت تولیدکننده و مصرفکننده و مسائلی از این دست انتقاد دارند و با ذکر این مساله که برخی دیگر به عملکرد دولت گذشته با بورس و بازی با اعتماد مردم اشاره میکنند که این موضوع در بیاعتمادی مردم به بورس تاثیرگذار بوده و البته از فضای بیثبات اقتصادی و چشمانتظاری اکثر مردم برای نتیجه مذاکرات میگویند که باعثشده سیاستگذار در سردرگمی استراتژیک خود سرمایهگذاران را هم همراه کند. در گزارش امروز «دنیایاقتصاد» این پرسش را با یکی از کارشناسان بازار سرمایه مطرح کردیم که آیا رویش و ریزش بورس به مذاکرات برجام گره خورده یا عوامل دیگری هم در آن دخیل هستند؟
بهمن فلاح
کارشناس بازار سرمایه
عرضههای دیروز در بورس، بیشتر بازمیگردد به بیمها و امیدهایی که به سهامداران از فضای مذاکرات و احیای برجام تزریق میشود. متاسفانه هیچ قطعیتی تا زمان تنظیم این متن، از احیای برجام نداریم و تمام مواردی که در دست داریم، گمانهزنیهایی است مبنیبر اینکه مذاکرات احیای برجام مثبت بوده است. البته که در هفتههای گذشته امیدها به احیای برجام بیش از هر زمان دیگری زیادشده است. در چنین فضایی، اما طبیعی است که سهامداران بهخصوص سهامداران حقیقی احتیاط کنند و بر اساس فضای عدمقطعیت و پرابهامی که از گذشته سایه سنگینی روی بازار سرمایه کشورمان داشته است، سهامداران بخواهند که یا سود شناسایی کنند و یا اینکه بهطور موقت منتظر بمانند که بالاخره، قطعیت نتیجه مذاکرات مشخص شود. این روند باعث ایجاد یک فرسایش در فضای اقتصادی کشور و بهطور ویژه که مساله ما است، بورس شده است، در نتیجه روند فرسایشی برجام باعثشده مهمترین متغیرهای بازار که نرخ ارز و نرخ بهره هستند، برای سهامداران قابلتحلیل نباشند.
به همین نسبت هم باعثشده که بیم و امیدهایی را بهصورت مقطعی و هیجانی در بازار شاهد باشیم که تا به امروز باعث خروج نقدینگی از بازار شده است و طبیعتا این فرسایش آثار روانی، حتی با احیای برجام به دلیل عمر کوتاه برجام قبلی و تاثیرگذاری آن اتفاق در ذهن عموم مردم، ادامه خواهد داشت، اما نظر به ارزندگی بازار بهتدریج شاهد تخلیه این بار روانی خواهیم بود. باید به این نکته توجه داشته باشیم، خسارتی که اعتبار بازار دیده و هراسی که در رفتار سهامداران شکلگرفته نیاز به زمان دارد تا برطرف شود، اما در رابطه با این موضوع که تمام مسائل و اتفاقات بورس را باید به برجام ربط بدهیم یا نه، ذکر چند نکته خالی از لطف نیست. بهطور کلی در دو سالگذشته انواع مداخلههای منفی، چه در داخل بازار و چه از خارج بازار بهصورت دستوری در بازار و صنایع اعمال شده است.
این مسائل و همچنین عدم پیشپینیپذیر بودن فضای اقتصادی کشور و از طرفی اعمال تصمیمات و قوانین یکشبه، باعثشده که سهامداران خرد برای بلندمدت روی بازار نتوانند برنامهریزی کنند یا به روند بازار اطمینان داشته باشند، چراکه همانطور که بهصورت خلاصه اشاره شد، فضایی که در دو سالگذشته در کشور و فعالیتهای اقتصادی داشتهایم، پر از بخشنامهها و قوانین یکشبهای بوده که باعثشده است بازار به لحاظ تحلیلی، خسارت ببیند. به همین علت هم تاحدودی تحلیلها کوتاهمدت شده است. مجموع این عوامل و اتفاقات باعث میشود که اکثر سهامداران مدت زمان خیلی کوتاهی در بازار فعالیت کنند.
البته منهای سهامداران بلندمدت و قدیمی که در بازار حضور دارند. حال اما با توجه به ارزندگی بازار به نسبت بازارهای موازی که روی آن تاکید دارم و توجه به این امر که اکثر شرکتهای حاضر در بورس، در سطح ارزندهای هستند و قاعدتا با کاهش ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک، بازار که در شرف وقوع بعد از احیای برجام است، میتوانیم شاهد باشیم که ورود نقدینگی به بازار در آیندهای نزدیک شکل بگیرد و از فضای عدماطمینان و پر ابهامی که باعث خروج نقدینگی از بازار شده بود، خارج شویم.
در این شرایط توصیههایی هم برای سهامداران حقیقی دارم؛ آنها در حالحاضر باید به دور از تمام اخبار و تحلیلهای سیاسی که بهوفور در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی وجود دارد، معیارشان برای فعالیت در بازار نسبتهای مالی و گزارشهای شرکتها باشد. اگر سهامداران حقیقی از فضای هیجانی خارج شوند و به دور از این هیجاناتی که در بازار وجود دارد، ملاک فعالیتشان را نسبتهای مالی و گزارشهای فروش شرکتها قرار بدهند، به مرور شاهد این اتفاق خواهیم بود که بازار رشد پایداری خواهد داشت و در ادامه احتمالا شاهد کوچ نقدینگی از سایر بازارها به بازار سرمایه خواهیم بود. طبیعتا نشانههایی که در بازار دیده میشود، گواه این مساله است که ورود نقدینگی به بازار در حال شکلگرفتن است. البته حالا که اکثر مسائل را تا جاییکه امکان داشت مطرح شد، باید به این مورد هم اشاره شود که در حالحاضر در مساله پر رنج قیمتگذاری دستوری شاهد هستیم که دولت پذیرفته بهتدریج قیمتگذاری دستوری را از صنایع حذف کند و شروع این کار را هم با حذف قیمتگذاری دستوری از خودروها در بورسکالا آغاز کرده است.
اینها بارقههای امید است و نمیتوان آنها را نادیده گرفت، چراکه نشاندهنده تعییر نگرش تیم اقتصادی دولت سیزدهم نسبت به صنایع است که نشانههای خوبی برای بازار است و البته امید است که بهزودی شاهد حذف قیمتگذاری دستوری در دیگر صنایع هم باشیم تا حاشیه سود شرکتها هم رشد پیدا کند و در مجموع بازار جذابیت بیشتری پیدا کند تا نقدینگی خوبی وارد بازار شود.
به گزارش دنیای اقتصاد، در نهایت، معتقدم که در مقطع فعلی ریسک خاصی بازار سرمایه را تهدید نمیکند که جای نگرانی برای سهامداران حقیقی وجود داشته باشد اما همانطور که بیان شد، توصیه به این دسته از سهامداران این است که حتما بر اساس نسبتهای مالی و گزارشهای شرکتها، اقدام به خرید و تغییر سبدشان کنند و البته به دور از هیجان و تاثیرپذیری از اخبارهای ضدونقیضی که به بازار مخابره میشود، به فعالیتشان ادامه بدهند.