صدای بورس - میثم قریشی؛ در چند دهه گذشته تعدیل ساختار اقتصادی یکی از بزرگترین چالشهای اقتصاد ایران بوده است. حرکت به سمت خصوصیسازی صنایع و کاهش مالکیت و کنترل دولت در بنگاههای کشور با ابلاغ کلیات اصل ۴۴ قانون اساسی شروع شد ولی با گذشت نزدیک به دو دهه از این مهم، صنایع مختلف درگیر مشکلات زیادی هستند. یکی از این صنایع، بانکداری است. تقی نتاج، کارشناس مسائل بانکی در گفتوگو با صدای بورس ضمن انتقاد از نحوه خصوصیسازی بانکها به پرسشهای زیر پاسخ داد.
چقدر مستقل نبودن بانک مرکزی بر مشکلات بانکها تاثیر داشته است؟
مسائلی درباره مستقل نبودن بانک مرکزی مطرح میشود ولی واقعیت این است که اشتباهات راهبردی درباره فعالیتهای پولی و بانکی تاثیری به مراتب بیشتر و مخربتر از مستقل بودن یا نبودن بانک مرکزی داشته است. درباره استقلال بانک مرکزی باید در محیط و بافت سیاسی و اقتصادی کشورها صحبت کرد و تقلید از یک کشور توسعهیافته در این زمینه نتیجه خوبی ندارد همانطور که در مورد خصوصیسازی با تقلید از اقتصادهای سرمایهداری به نتایج خوبی نرسیدیم.
بیشتر بخوانید: بار سنگین دولت بر دوش بانکها/ بانکداری ایران استاندارد ندارد
از اشتباهات راهبردی گفتید؛ در این زمینه توضیح بیشتری میدهید؟
در نظام بانکی چند اشتباه راهبردی اتفاق افتاد که بیشتر آنها به ما لطمه زدند. اولین اشتباه که از سال ۱۳۵۷ تا ۸۳ رخ داد این بود که اجازه داده شد نظام پولی و بانکی ما خارج از حوزه نظارت بانک مرکزی عمل کند زیرا در آن زمان بحث رایج این بود که نظام بانکی فعلی ربوی است و به کسانی که توانایی کار در این عرصه را دارند و قابل اعتماد هستند باید اجازه داد تا بدون نظارت بانک مرکزی فعالیت کنند. سال ۸۳ با تصویب قانون تنظیم بازار غیرمتشکل پولی حرکتی برای اصلاح این روند شروع شد اما این قانون تا سال ۱۳۹۵ اجرا نشد و در این سالها تعداد زیادی بنگاه پولی و مالی شامل صندوقهای قرضالحسنه و تعاونیهای اعتباری خارج از نظارت بانک مرکزی در کشور ایجاد شد تا اینکه با وجود فشارهای زیاد به مدیران به ویژه مدیران بانک مرکزی، قانون تنظیم بازار غیرمتشکل پولی از سال ۹۵ به اجرا درآمد.
اشتباهات دیگری هم صورت گرفت؟
اشتباه راهبردی بعدی، اجازه خصوصیسازی در صنعت بانکداری بود که این مسأله خارج از حوزه نظارت بانک مرکزی نبود و میتوان گفت این اشتباه نظام پولی کشور بود. به اصل ۴۴ استناد میکنند ولی هرچه این اصل را زیر و رو میکنیم چیزی درباره الزام خصوصیسازی بانکها نمیبینیم.
اشتباه راهبردی سوم تحمیل هزینههای بخش عمومی اقتصاد به بانکها بود. این سه مورد از بزرگترین اشتباهات در نظام پولی و بانکی کشور بوده است و تا زمانی که اصلاحی در آنها اتفاق نیوفتد، اقتصاد کشور مانند گذشته به مسیر خود ادامه میدهد.
دولتهای ما صرف نظر از هر دیدگاهی که داشتند تقریبا نتایج یکسانی به بار آوردهاند برای مثال حجم نقدینگی در دورههای ۸ ساله چیزی بین ۷ تا ۸ برابر شده است.
رشد نزولی پایه پولی باعث تشدید رکود در اقتصاد ایران نمیشود؟
در دوره کوتاهمدت نمیشود قضاوتی درباره این موضوع داشت ولی کلا قاعده ریاضی اقتصاد این مورد را تایید میکند اما به دلیل اینکه اقتصاد ما دچار بعضی بیماریهای مزمن است که برخی عمر صد ساله و ریشه در وابستگی اقتصاد ایران به نفت دارد، نمیشود قضاوت را به دوره کوتاهمدت معطوف کرد.