به طور کلی تورم هر چند حاشیه سود شرکتها را تغییر نمیدهد اما به دلیل اینکه سود اسمی شرکتها را افزایش میدهد، قاعدتا در بلندمدت به افزایش قیمت سهم منجر خواهد شد. اما تاثیر آن بر بازار سرمایه با توجه به ماهیت تورم، متفاوت خواهد بود. اگر تورم ناشی از تنگناهای طرف تولید باشد، درآمد اسمی بنگاهها را افزایش میدهد اما از آنجا که تورم ناشی از تنگناهای طرف عرضه است، هزینهها را به طور قابل توجهی افزایش و حجم فروش و تولید بنگاهها را کاهش میدهد. در نتیجه حاشیه سود بنگاهها و صنایع افت پیدا خواهد کرد.
این نوع تورم با تورم ناشی از فشار تقاضا متفاوت است چرا که در این صورت انتظار میرود قیمت سهام افزایش بیشتری داشته باشد. از آنجا که در سالهای گذشته تورم رکودی بر اقتصاد ایران حاکم بوده است، نمیتوان انتظار داشت افزایش ناشی از تورمهای توام با رونق بر قیمت سهام وجود داشته باشد. تورم فعلی به دلیل اینکه رکودی و ناشی از اعمال تحریمهاست، موجب افت حاشیه سود بنگاهها میشود و به دلیل افزایش ارقام اسمی طبعا انتظار میرود بر قیمت سهام تاثیر گذارباشد اما نمیتوان آن را با تورمی که در اثر رونق ایجاد شده است، مقایسه کرد. از این رو، انتظار بنده این است که با وجود تورم فعلی قیمت سهام نیز بهبود مییابد اما در شرایطی که تورم ۴۰ درصد است، به نظر میرسد قیمت سهام به میزان تورم ۲۰ تا ۲۵ درصد سالهای گذشته رشد کند. نکته دیگر اینکه، تورم به ویژه تورمهای پیشبینیناپذیر، مانع از واقعی شدن قیمت سهام میشود چرا که هر عاملی که پیشبینیپذیری را در اقتصاد از بین ببرد موجب انحراف سهم از قیمت واقعی آن خواهد شد.
با این توضیحات، هر چند بعد از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی به ویژه از تیرماه تورم کاهشی است اما باید دید با چه روشی قرار است این تورم مهار شود. هماکنون به جز گشایشهای خارجی دو ابزار افزایش نرخ بهره و تثبیت یا کاهش نرخ ارز برای مهار تورم مطرح میشود که هم به ضرر تولید و هم بازار سهام است. از این رو، اگر گشایشی ایجاد شود، به نظر میرسد در صورت افزایش پیدا نکردن نرخ بهره و سرکوب نشدن نرخ ارز، تورم ۲۵ درصدی برای چند سال مناسب باشد که در این صورت هم وضعیت تولید احیا و قابل پیشبینی خواهد بود هم انعکاس آن بر بازار سهام مثبت است.
مجموعا بازار سهام در شرایط فعلی ارزنده است البته به طور مشخص باید در سهامهای مختلف و صنایع قضاوت کرد اما برخی شرکتهای کامودیتی محور از جمله پالایشگاهها و اوره سازها که به تنش روسیه با غرب مربوط هستند، حداقل در چشمانداز یک ساله قابلیت خوبی خواهند داشت. حتی شرکتهایی همچون کشت و صنعت، روغن کشیها، غذا و دارو نیز گرچه بعد از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی با مشکل نقدینگی روبهرو شدند و تقاضایشان به دلیل افزایش قیمت افت کرد اما با گذشت زمان کم کم تقاضا احیا میشود و با توجه به افزایش نرخ فروش، مشکل نقدینگیشان نیز برطرف میشود و قیمت سهام این شرکتها نیز در بازه زمانی یک ساله رشد قابل توجهی خواهد داشت. از این رو با توجه به اینکه احیای تولید و رونق اقتصادی در بازار سرمایه انعکاس مییابد، پیشنهاد میشود، با توجه به مختصات موجود برای حرکت سالم اقتصاد ایران، از افزایش نرخ بهره حتیالمقدور جلوگیری شود چرا که این اتفاق جدای از اینکه تقاضا را دچار انقباض میکند، باعث فشار بر بخش تولید میشود. همچنین باید از تثبیت نرخ ارز در شرایط تورم و رشد نقدینگی دوری کرد.
-
حسین درودیان - اقتصاددان
-
نبع: شماره ۴۵۹ هفته نامه اطلاعات بورس