ملیکا حمزهئی – یک کارشناس ارشد اقتصاد در گفتگو با صدای بورس گفت: در سال ۱۳۹۹ هشدار دادم روند رشد بورس به ضرر بازار سرمایه و اقتصاد است اما امروز زمانی است که بازار با حباب مواجه نیست و سهمهای ارزنده بسیاری دارد بنابراین قطعا میتواند در بلندمدت بخشی از سبد سرمایهگذاری باشد.
مجید شاکری، کارشناس ارشد اقتصاد در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر سواد مالی چه جایگاهی در اقتصاد ایران دارد، گفت: مسئلهای که بر روی آن مترکز هستم نقش سواد مالی در مرور اتفاقات سالهای ۹۸ و ۹۹ است چون از این اتفاقات فاصله بسیاری نگرفتیم و بخش مهمی از اجتماعی شدن ناگهانی بورس و بعد از آن سقوط یکبارهاش ناشی از این بود که بسیاری از راهحلهای مبتنی بر سواد مالی که کارشناسان در زمستان سال ۹۸ و بهار سال ۹۹ بر آن اصرار داشتند، جدی گرفته نشد؛ راهحلهایی مانند اینکه افرادی که به عنوان سرمایهگذار حقیقی قصد ورود به بازار سرمایه را دارند حداقل از شش ماه قبل در صندوقها اجازه حضور داشته باشند یا اینکه سیگنال دهندگان شخصی افرادی تأیید شده باشند تا اطلاعات غلط به بازار ندهند و ... .
بیشتر بخوانید: الزام افزایش نقش بورس در ادبیات سرمایهگذاری
او ادامه داد: اگر سواد مالی قبل از اتفاقات دو سال گذشته از جنس آموزش در مدارس، دانشگاهها تلویزیون و رسانهها بود امروز بخش مهمی از فرآیند احیای بازار است.
شاکری در پاسخ به این پرسش که باتوجه به متغیرهای موجود مانند مذاکرات برجام به نظر شما اقتصاد و بازار سرمایه کشور به کدام سو میرود، افزود: صحبت درمورد تحقق و یا عدم تحقق برجام عنوان کلی است و نکات فنی و جزئیات مشخص میکند با چه مسئلهای مواجه خواهیم بود مانند اینکه ترتیب و توالی اقدامات اقتصادی طرف مقابل در مقابل رفتار ما ذیل بند ۳۷ چیست و مواردی از این قبیل.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: اگر شرایطی پیش بیاید که فروش نفت بیشتری با امکان انتقال آن فراهم شود احتمال دارد بعد از سالها که در کشور با تشکیل سرمایه ثابت منفی مواجه هستیم مشروط به اینکه برنامه توسعهای داشته باشیم این فرآیند تغییر کند و طبیعتا درصورت تغییر این شرایط چشمانداز عملکرد شرکتها هم دچار تغییر میشود به شرط اینکه بازار متوجه باشد اگر روزی در سال ۹۹ افرادی در حوزه حقیقی وارد بورس شدند و ضرر کردند در حال حاضر با تغییر جریان نقدی آتی واقعی شرکتها مواجه است که این موضوع به سواد مالی ارتباط پیدا میکند.
شاکری گفت: در درجه اول وجود حداقلی از برنامه توسعه که به کشور امکان تثبیت اقلام اصلی تراز پرداختها را بدهد، نیاز اقتصاد و بازارهای مالی کشور است؛ این تصور که بهبود فضای کسب و کار و راهاندازی مجوزها پاسخگوی سؤالات ماست اشتباه است چون با تنشهای پیاپی در اجزای اقلام تراز پرداختها اعم از واردات، صادارت و نصاب سرمایه مواجه هستیم و تا زمانی که فکری برای آنها نشود به ذیل تشکیل سرمایه ثابت بازنمیگردیم؛ ممکن است درآمد و پساندازمان بیشتر شود اما منجر به سرمایهگذاری نمیشود؛ موضوعی که به وضوح در دولت قابل مشاهده است.
او به سرمایهگذاران توصیه کرد: بازار سهام نسبت به یکسال گذشته فرصتهای جذاب سرمایهگذاری بسیاری دارد و بخشی از آنچه مانع از تحقق این فرصتها بهصورت سود سرمایه و رشد در شاخص میشود مربوط به رفتارهای دولت است و بخشی دیگر هم به تجربه اجتماعی سال ۹۹ ربط دارد بنابراین قطعا در بلندمدت بازار سرمایه میتواند بخشی از سبد سرمایهگذاری باشد و انتظار میرود سایر دیدگاهها نسبت به آن احیا شود.
این کارشناس اقتصادی افزود: در سال ۹۹ هشدار دادم روند رشد بورس به ضرر بازار سرمایه و اقتصاد است اما در حال حاضر بازار با حباب مواجه نیست و سهام ارزنده در آن زیاد است بنابراین ضرورت دارد نقش بازار سرمایه در ادبیات سرمایهگذاری بیش از این شود.