به گزارش صدای بورس باشگاههای فوتبال، بنگاههای اقتصادی صنعت فوتبال به شمار میروند به همین جهت همواره چشمهای بسیاری به دنبال آنهاست اما باشگاهداری در فوتبال ایران به جز در موارد معدود سابقه موفقی ندارد چون مانند هر حرفه دیگری نیازمند دانش و افراد حرفهای است که علاوه بر آشنایی با اصول مدیریت و برنامهریزی، الفبای ورزش را هم بشناسند تا در اقتصاد ورزش، حرفی برای گفتن داشته و باشگاه را به خوبی هدایت کنند درصورتی که از دیرباز تاکنون صنعت باشگاهداری کشور با بیثباتی مدیریتی، مدیریت افراد غیرورزشی و گاه سیاسی، نبود برنامه مدون و استراتژی کسبوکار هوشمندانه مواجه بوده و هست همچنین برخلاف لالیگا، بوندس لیگا، لیگ جزیره و لیگ ستارگان، نگاه سهامداری حرفهای به عرضه باشگاههای فوتبال در دستور کار نیست.
عرضه پر فراز و فرود سرخابیها
دو باشگاه پر طرفدار استقلال و پرسپولیس مصداق باشگاهداری ناموفق در آسیاست که سالها موضوع خصوصیسازی آنها نقل محافل بوده است و مدیران و وزیران ورزش دولتها با هر رفت و آمد، این وعده شیرین را میدادند که سرانجام در دی ماه سال ۱۴۰۰ پس از حذف سرخابیها از لیگ قهرمانان آسیا این رؤیای ناتمام رنگ تحقق گرفت و نماد معاملاتی «استقلال» و «پرسپولیس» در تابلوی نارنجی بازار پایه فرابورس ایران درج و در روز یکشنبه ۱۵ اسفند ماه سال گذشته ۱۰ درصد از سهام آنها واگذار شد. البته که همچنان درمورد مسئله حق پخش و سهامدار عمده این دو باشگاه پایتخت ابهاماتی وجود دارد.
تجربههای ناکام
- باشگاه نفت تهران: وزارت نفت مالک این باشگاه بود. این تیم از موفقترین تیمهای فوتبال حاضر در لیگ برتر در زمان حضورش بود اما درنهایت امتیاز آن به دلیل موانع قانونی وزارت نفت ایران بعد از سی و شش سال حمایت مالی این وزارتخانه در هشتم تیر ۱۳۹۵ به شرکت بهنام پیشرو کیش فروخته شد. پس از مشکلات فراوان در شهریور ۱۳۹۶ مالکیت باشگاه نفت به درخواست مجمع سهامداران باشگاه نفت از سوی اداره کل ورزش و جوانان استان تهران بهصورت مشروط به حمیدرضا جهانیان داده شد و مسئولان شرکت نفت طلائیه برای نهایی کردن انتقال این باشگاه موظف شده بودند وضعیت بدهی مالیاتی و بدهی طلبکاران را مشخص کنند اما به دلیل اجرا نکردن تعهدات مورد توافق، اداره کل ورزش و جوانان استان تهران با تمدید مجوز فعالیت جهانیان برای اداره باشگاه نفت موافقت نکرد. بنابراین بعد از جلسات متعدد در نهایت مالکیت باشگاه نفت تهران از این شرکت گرفته و به شرکت تهران کار رسا و شخصی به نام کامران فردوسی واگذار شد البته درنهایت این تیم در فصل ۹۷–۱۳۹۶ لیگ برتر خلیج فارس پس از چهار فصل حضور در این لیگ به لیگ آزادگان سقوط کرد و به دلیل حضور نداشتن در دو مسابقه پیاپی لیگ آزادگان از جدول این مسابقات کنار گذاشته شده و به لیگ فوتبال دسته سوم ایران سقوط کرد سرانجام این باشگاه براساس اعلام مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران در تاریخ ۳۰ مهرماه ۱۳۹۷ منحل شد.
بیشتر بخوانید: برای عرضه بلوکهای مدیریتی سرخابیها تا دی فرصت داریم
- باشگاه پاس تهران: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی مالک باشگاه پاس تهران بود و این تیم موفق به کسب پنج قهرمانی در بالاترین دسته لیگ فوتبال ایران و یک قهرمانی در جام باشگاههای آسیا شده است اما در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۸۶ بعد از ۵۴ سال منحل شد.
- باشگاه فوتبال بهمن کرج: مالکان این باشگاه بهمن مداح و اکبر مقیم بودند که پس از چند سال فعالیت موفق ورزشی، در نهایت منحل شد.
- باشگاه فوتبال کیان تهران: مالک این باشگاه صدری میرعمادی بود که پس از چند سال فعالیت، امتیاز آن به تیم پورا تهران واگذار و در نهایت سرانجامی جز انحلال نداشت.
- باشگاه پورا تهران: مالک آن عبدالله صوفیانی بود که پس از ۷ سال فعالیت، منحل شد.
- باشگاه داماش گیلان: مالک آن مه آفرید خسروی بود که در پی بروز مشکلات مالی و دادگاهی برای وی، فعالیت باشگاه، متوقف و امتیاز آن پس از واگذاری به هیأت فوتبال گیلان، به شرکت آهن و فولاد لوشان منتقل شد.
- باشگاه ابومسلم خراسان: مالک این باشگاه اسماعیل وفایی بود که در ابتدا به دسته اول سقوط کرد سپس به دسته دوم و در نهایت مالک باشگاه، تیم را رها و درنهایت باشگاه از حضور در مسابقات، کنارهگیری کرد.
- باشگاه برق شیراز: مالکانش هادی شیروانی شیری و امیر ارسلان همایونفر بودند، برق شیراز به عنوان یکی از تیمهای ریشهدار فوتبال کشور پس از واگذاری به بخش خصوصی با مشکلات بسیاری روبهرو شد و درنهایت به لیگ دسته دوم سقوط کرد.
- باشگاه اکباتان تهران: غلامرضا رهنما مالک اکباتان تهران بود که سرانجام امتیاز آن به باشگاه استیل آذین واگذار شد.
- باشگاه استیل آذین: حسین هدایتی که به جرم اختلاس از بانک سرمایه، به حکم دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی، به ۷۲ ضربه شلاق و ۲۰ سال حبس، محکوم شد، مالک استیل آذین بود که درنهایت این تیم به لیگ دسته دوم سقوط و بعد منحل شد.
- باشگاه راه آهن تهران: در ابتدا بابک زنجانی مالک آن و سپس هلدینگ یزدان کیان آرا بود و سرانجام به دلیل مشکلاتی که برای مالک نخست باشگاه بهوجود آمد و به عنوان مفسد اعدامی مطرح شد، باشگاه به هلدینگ یزدان کیانآرا واگذار شد البته سرنوشت آن سقوط به دسته پایین بود.
- باشگاه استقلال اهواز: مالکان آن برادران شفیع زاده و سپس محمد ملکی و ارسطو جهانداری بودند، استقلال اهواز با مالکان نخست خود به لیگ دسته اول و بعد دسته دوم سقوط کرد سپس مالکان جدید با خرید سهمیه لیگ برتر، باشگاه فوتبال فولاد نوین خوزستان را ایجاد کرده و به لیگ برتر بازگشتند اما درنهایت در فصل ۱۵ سقوط سرنوشت آن شد.
- باشگاه سیاه جامگان مشهد: محمدرضا عباسی مالک سیاه جامگان مشهد بود و بااینکه در اولین حضور لیگ برتری خود، شرایط نامطلوبی داشت و در لیگ ۱۷ سقوط کرد اما سابقه لیگ برتری دارد.
- باشگاه پدیده خراسان: در زمان حضورش در لیگ برتر به سبب مشکلاتی که برای پدیده شاندیز ایجاد شد، این تیم هم دچار مشکل شد بهطوری که در فصل ۲۱ لیگ برتر به دسته یک سقوط کرد.
- باشگاه ملوان انزلی: مالک آن سیروس محبوب بود و ۷۰ درصد سهام باشگاه را از نیروی دریایی ارتش خرید اما پس از ۲ سال، باشگاه را رها و از ادامه مالکیت انصراف داد و اداره آن به شورای شهر رسید البته تیم سقوط کرده ملوان بندر انزلی به لیگ یک سرانجام با قهرمانی در فصل ۲۱ به لیگ برتر صعود کرد.
تکلیف باشگاهداران فعلی مشخص نیست
در این میان این سؤال مطرح است که برای بنگاههای اقتصادی چه انگیزهای برای باشگاهداری وجود دارد که آنها را مجاب به صرف هزینههای هنگفت کرده و حاضر هستند در کنار مشکلات تولید به مشکلات باشگاهداری نیز تن دهند؛ انگیزه آنها درآمدزایی و کسب شهرت است یا صرفا به دلیل کمک به فرهنگ ورزشی و مسئولیتهای اجتماعی خود دست به تأسیس باشگاههای حرفهای میزنند. یکی از نمونههای فعلی باشگاهداری شرکتها، فولاد مبارکه اصفهان است که در شرایطی که ساختار آن، یعنی دولتی و خصوصی بودن آن مشخص نیست، باشگاهداری میکند؛ اگر دولتی است که کاری خلاف قانون انجام میدهد چون این مجموعه برای کل کشور است و نمیتواند یک تیم برای یک استان راهاندازی کند و اگر خصوصی است پس به چه علت ساختار خصوصی ندارد؟ این ابهامات انگیزهای شد که دلایل باشگاهداری شرکتها را بررسی کنیم، جالب اینجاست در پیگیری از شرکت گلگهر سیرجان درمورد این موضوع آنها مدیرعامل باشگاه گلگهر سیرجان را مسئول مصاحبه و صحبت در این مورد عنوان کردند. همچنین مدیران جدید شرکت معدنی و صنعتی چادرملو با اشاره به تغییر تیم مدیریتی اعلام کردند در دوره مدیران قبلی تصمیم خرید باشگاه گرفته شده و ما در حال حاضر تصمیمی در این زمینه اتخاذ نکردهایم.
الزام نظارت بر ریخت و پاشها!
ناصر تقی زاده، کارشناس حوزه صنعتی درمورد علت باشگاهداری شرکتها گفت: در استانهای محروم که از امکانات کمتری برخوردار هستند حتما باید مردم به سمت نشاط سوق داده شوند چون آنها به ورزش و سرگرمی نیاز دارند البته لزوما نه فوتبال بلکه باید شرکتها باشگاههای ورزشی برای خود و مردم بسازند ضمن آنکه باتوجه به سرمایههایی که دارند، ضرورت دارد هزینههای تیمداری و باشگاهداری آنها بهطور ویژه نظارت و کنترل شود یعنی بنابراین باید وزارت صمت تیمی قدرتمند و حرفهای برای کنترل چنین هزینههایی تشکیل دهد بنابراین یکی از دلایل باشگاهداری شرکتها فراهم کردن نشاط و سرگرمی برای مردم مناطق محروم با استفاده از این فرهنگ است.
او ادامه داد: همچنین بهنظر میرسد لازم است در حوزه ورزش برای جوانان باتوجه به مسائل اعتیاد، بیکاری و مشکلات اجتماعی، شرکتهای بزرگ در باشگاهداری سرمایهگذاری کنند اما نباید به سمت کارهای تیمداری بسیار گران، پرهزینه و رقابتهای ناسالم که اثرات مخرب در ورزش دارد، بروند یعنی دلیلی ندارد که برای مربیان و بازیکنان رقمهای هنگفتی در نظر گرفته شود.
تقی زاده درمورد اینکه برای باشگاهداری حرفهای توسط شرکتها باید چه اقداماتی انجام شود، افزود: بیش از اینکه به فکر قهرمانی باشند به ورزش همگانی توجه کنند بهطور مثال مدرسه پایه ورزش را تأسیس کنند مانند مدارس فوتبال بهطوری که حداقل هفت تا هشت هزار جوان در آن جذب و آموزش داده شوند بنابراین به دنبال مصاحبه و قهرمانی نباشند و همچنین شعارزدگی را رها کنند چون به جز هدر دادن پول نفعی ندارد. او تصریح کرد: لازم است برنامه داشته باشند و هنر به خرج دهند یعنی بر روی ورزش پایه، ورزش جوانان و همگانی کار و زیرساختهایی درست کنند که بعد از ۵-۴ سال خودشان بتوانند تیمهای مختلف تشکیل و استعدادیابی انجام دهند.
این کارشناس حوزه صنعتی تأکید کرد: درمجموع باید برای اجازه دادن به هیأت مدیره شرکتها برای امر باشگاهداری از آنها برنامههایی که در حوزههای ورزشی مانند والیبال، فوتبال، هندبال و ... دارند را خواسته و کنترل هزینه انجام شود مثلا دلیلی ندارد ۵۰۰ میلیارد برای ورزش فوتبال خرج کرد بلکه میتوان با این مبلغ دو ورزشگاه تأسیس کرد که حاصل هر کدام از آنها دو تیم ورزشی شود.
- ملیکا حمزهئی - خبرنگار
- منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۴۶۰