به گزارش صدای بورس,بازارهای سهام در طول دهههای اخیر ناملایمات گوناگونی را تجربه کردهاند. بررسیها نشان میدهد که بازارهای مذکور در سراسر جهان؛ از آمریکا گرفته تا اروپا به دلایل مختلفی هر چند وقت یکبار با نوسان مواجه میشوند که هریک از این نوسانها میتواند به نوبه خود و بنا به شرایط موجود مثبت یا منفی باشد، با اینحال نمیتوان به صرف وجود نوسان در این بازارها یا سایر بازارهای مالی نظیر بورسهای کالایی را را ناشی از وجود حباب دانست.
در طول این مدت عوامل متعدد سیاسی و اقتصادی توانسته شکلدهنده سقوطهای مهمی باشد، با اینحال اگرچه سقوطهای بازار سهام بسیار اندک است، اما بهنظر میرسد که دائما سرمایهگذاران را نگران میکند.گوتزمن، کیم و شیلر (۲۰۱۷) با تجزیه و تحلیل نظرسنجیهای سرمایهگذاران در بازه زمانی ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۶ دریافتند که میانگین سرمایهگذاران منفرد، در پاسخ به یک نظرسنجی، تخمین میزنند که سقوط فاجعهبار بازار سهام احتمال وقوع ۲۰درصدی را در ۶ماه آینده دارد.
یافتههای آنها نشاندهنده سطح بالایی از ترس در مورد عواقب سقوط بازار است.در این مقاله، بررسی میکنیم که آیا چنین ترسهایی موجه هستند یا خیر. ما از دادههای بیش از ۱۰۰ بازار سهام جهانی در طول سه قرن برای بررسی پویایی بازار پس از سقوطهای بزرگ استفاده میکنیم.مجموعه بزرگی از بازارها و زمان گستردهای که دادهها فراهم میکند، به ما امکان میدهد تا هنگام تمرکز بر یک بازار خاص یا دوره زمانی محدودتر، تعداد بیشتری از رویدادهای مرتبط را نسبت به آنچه ممکن است، شناسایی کنیم.
ما سقوط را به طرق مختلف بهعنوان کاهش سریع و غیرعادی بزرگ در شاخص ملی بورس تعریف میکنیم. ما ۱۰۳۲رویداد را شناسایی میکنیم که برای آنها یک بازار بیش از ۵۰درصد در یک دوره ۱۲ماهه کاهش یافته است. مشروط به این رویدادها و کنترل طیف وسیعی از عوامل دیگر، متوجه میشویم که بازارها در سالبعد از سقوط تمایل به بازگشت دارند. ما به این الگوی سقوط و برگشت بهعنوان «حباب منفی» اشاره میکنیم. جالب اینجاست که این الگو فقط برای رویدادهای بزرگ در این زمینه صادق است. این مساله چالشی را برای تکنیکهای پیشبینیهای استاندارد در بازارهای مالی ایجاد میکند و نشان میدهد که چیزی پیچیدهتر از بازگشت به میانگین در کار است.
بیشتر بخوانید: به این دلایل زمان خرید سهام است!
ما برخی از توضیحات پیشنهادی اقتصاد کلان، بینشهای نهادی و انتخاب نمونه را برای این الگو درنظر میگیریم. توضیحات اقتصاد کلان شامل تغییر نوسان، ریسک تورم و ریسک فاجعه، بهعنوان محرکهای بالقوه کاهش موقت قیمت داراییها هستند. توضیحات سازمانی و نهادی شامل شکنندگی بخش مالی و محدودیت در آربیتراژ است.با بررسی طیفی از نظریهها ما متوجه شدیم که حبابهای منفی بهخوبی توسط عوامل کلان اقتصادی یا نهادی توضیح داده نمیشوند. نظریه سوگیری انتخاب نمونه نیز بهنظر نمیرسد که توضیحدهنده باشد.
روش دیگر، نظریههای رفتاری هستند که با یافتهها سازگارند. آنها شامل وحشت یا سایر شوکهای موقتی به احساسات و حبابها هستند (ارزشگذاری بیش از حد موقت و غیرمنطقی که منجر به سقوط میشود). فهم نقش این احساسات درحالیکه امیدوارکننده است اما آزمایش آنها با دشواری همراه است.ادبیات طولانی پیرامون پیشبینی بازده بازار سهام در افق بلند وجود دارد که بیشتر آنها یک رابطه خطی بین مجموعهای از متغیرهای اقتصاد کلان و بازده آتی را مدلسازی میکنند، اگرچه محدودیتهای این رویکرد مورد مطالعه و بحث قرار گرفتهاند، اجماع بر این است که ترکیبی از بازدههای گذشته، نسبتهای مالی و نرخهای تنزیل، قدرت پیشبینی دارند. بهطور خلاصه، هم عرضه و هم تقاضای دارایی تحتتاثیر پریشانی و نگرانی نهادی قرار دارند. نخست، ما آزمایش میکنیم که آیا سقوطهای بازار مرتبط با بحرانهای مالی احتمال بازگشت دارند یا خیر.
دوم، ما بازده بازار را پس از سقوطهای نامرتبط جهانی مقایسه میکنیم.با فرض اینکه سقوطهایی که در سطح جهانی رخ میدهند بیشتر با محدودیتهای آربیتراژ مرتبط هستند، فرضیه محدودیت مالی پیشبینی میکند که پس از سقوطهای نامرتبط احتمال بازگشت مجدد کمتر خواهد بود. ما حتی در این دورهها شواهدی برای حبابهای منفی پیدا میکنیم.
بهطور کلی، توضیحات اقتصاد کلان، پویایی قیمت دارایی را به تغییرات در بازده موردانتظار و نرخ تنزیل ناشی از متغیرهای اساسی نسبت میدهند.متغیرهای توضیحی پیشنهادی بسیار زیاد هستند اما معمولا شامل نسبتهای ارزشگذاری، شاخصهای نرخ تنزیل، معیارهای فعالیت اقتصادی و بلایای نادر تحققیافته یا پیشبینیشده هستند.برکمن، جاکوبسن و لی یک الگوی V شکل در بازده سهام حول درگیریهای سیاسی پیدا کردند؛ کاهش بازده در طول یک بحران و افزایش بازده پس از حل آن. ارو و اورسو نشان میدهند که سقوطهای بازار سهام که با بزرگی اوج به پایین تعریف میشوند، با رکود اقتصادی مرتبط هستند.
به گزارش دنیای اقتصاد نتایج ما پیامدهایی برای سیاست سرمایهگذاری دارد. سرمایهگذاران بهدنبال عملکرد بازار هستند. سقوط در قیمت داراییها ممکن است باعث کاهش سرمایهگذاری در بازارهای سهام شود. سقوط ممکن است بر انتظارات و نگرشها در مورد بازده بازار آتی تاثیر بگذارد. گوتزمن، کیم و شیلر (۲۰۱۷) دریافتند که افزایش احتمال سقوط در نظر سرمایهگذاران با کاهش جریان وجوه به صندوقهای مشترک سهام مرتبط است، در نتیجه نشاندادن آنچه تاریخ باید در مورد مسیر واقعی بازارها پس از سقوط به ما بگوید، ارزشمند است.