سه اقدامی که در مورد حمایت از بازار سرمایه در بودجه لحاظ شده است، تصمیمات خوب و لازمی است اما در واقع کافی نیست به دلیل اینکه بازاری که ارزش آن ۷ هزار میلیارد است صنایع متنوعی را شامل میشود و همچنین به دنبال آن مشکلات هر یک از آنها نیز وجود دارد و مطرح است.
اعداد و ارقام و این تصمیمات نمیتواند در مقابل نوسانات و همچنین اینکه این حمایتها در گذشته نیز تا حدودی وجود داشت، کافی باشد. به عنوان مثال مورد بیمه سهام در گذشته وجود داشته اما مالیات بر ارزش افزوده مورد جدیدی است و همچنین نرخ مالیات بر افزایش سرمایه نیز تا حدودی در سال قبل اتفاق افتاد اما به نظر میرسد به دلیل نیاز سهامداران عمده به نقدینگی از آن استقبال نشده است. زمانی که سیاست سازمانهای بزرگ همانند سازمان تامین اجتماعی و یا صندوق بازنشستگی تقسیم سود ۹۰درصدی است عملا مزیت مالیات و سود تقسیم نشده مزیت جذابی برای آنها تلقی نمیشود چرا که آنها نیز کسری بودجه دارند و ناچار به تقسیم سود هستند.
همچنین تصمیمات نادرستی در خصوص موضوع گاز اتخاذ شده است که تمامی اثرات تصمیمات درست را از بین خواهد برد. افزایشی ۴۰درصدی در خصوص نرخ خوراک سوخت داده شده و از طرفی دیگر افزایش در حقوق دولتی که میتواند به بازار ضربه زیادی وارد کند. در هر صورت صنایع پتروشیمی و فلزات معدنی از جمله صنایع بزرگ ما محسوب میشوند که اگر با هلدینگها حساب شود، به نوعی حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد بازار سرمایه را تشکیل میدهند و به نظر میرسد در آن بخش، بودجه باید تعدیل شود. امید میرود که با همکاری دولت و مجلس در شرایطی که کاهش حاشیه سود بنگاهها، هزینههای انرژی و هزینههای بنگاهها که بسیار بیشتر از افزایش فروش آنها بوده است را شاهد هستیم، تصمیمات درستی اتخاذ شود. افزایش هزینههایی از جنس خوراک و حقوق دولتی باعث میشود تا شرکتها در طرحهای توسعه و افزایش سرمایه با مشکل مواجه شوند و در آن صورت عملا انتظار بازاری شاداب و پرنشاط را تا سال آینده نخواهیم داشت.انتظاری که از مجلس و دولت میرود، این است که حداقل پایبند بسته دهبندی باشند یعنی اگر بند جدیدی اضافه نمیشود حداقل انتطار میرود در شرایطی که کاهش قیمتهای جهانی گاز را شاهد هستیم و قطعی گاز و برق در صنایع بیداد کرده است، در سطوح سال گذشته نیز حمایت صورت بگیرد.
- منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۴۷۸