تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۸

در واقع، بودجه تنها در ایران به این صورت است که بیشترین میزان اثرگذاری را می‌تواند روی بورس کشور بگذارد.

یکی از نکات مهم و تاثیرگذار بر بودجه نرخ ارز است. زمانی که نرخ ارز بودجه برای بحث واردات و ارزش گمرکی مشخص می‌شود، هزینه تولید کارخانه‌هایی که واردکننده مواد اولیه هستند مشخص‌تر و همچنین قابل پیش‌بینی‌تر می‌شود.
بر این اساس اگر فرض کنیم نرخ ارز نسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده است، همین موضوع اثر منفی روی سودآوری شرکت‌های بورسی دارد. از جهتی هم ممکن است بحث واگذاری‌ها در میان باشد. مورد دیگر اینکه ممکن است دولت مکلف باشد که سهامی را عرضه یا بخشی از آن را واگذار کند تا به عنوان ایجاد درآمد از آن استفاده کند. این موضوع هم می‌تواند عمق بازار را زیاد کند و در واقع بازار را توسعه دهد. همچنین درمورد بحث درآمدهای مالیاتی باید دید که شرکت‌های بورسی چه مقدار از معافیت یا چنین مواردی برخوردار خواهند شد. اگر این مورد در بودجه دیده شود یعنی بحث مالیات‌ها و اینکه چه مقدار برای نهاده‌های تولید ارز ممکن است اختصاص دهند تا از فروش آن بتوانند درآمد ایجاد کنند هم می‌تواند هزینه تولید شرکت‌ها و کارخانجات را مشخص‌تر کند.
همچنین به نظر می‌رسد که بازار سرمایه نمی‌تواند تاثیری بر بودجه داشته باشد. مگر اینکه دولت آنجا سهامی را داشته باشد که بخواهد از فروش آنها مبالغی را برای تامین منابع مالی خود خارج کند ولی آن چنان تاثیری بر بودجه ندارد. درمورد کسری بودجه هم باید گفت که هیچ بودجه‌ای با کسری بسته نمی‌شود. در همه بودجه‌ها دولت درآمدی را پیش‌بینی می‌کند و در کنار آن هم هزینه‌های خود را می‌پردازد. موضوع این است که چه مقدار درآمدهایی که آنجا دیده شده قابل وصول و قابل تحقق است. از این جهت ممکن است بگویند، زمانی که گمان می‌شود که درآمدهای مالیاتی، درآمدهای فروش نفت، فرآورده‌ها، عوارض و... حاصل نمی‌شود، پس کسری بودجه وجود دارد ولی کسری بودجه‌ای درواقع در کار نیست. بنابراین کسری بودجه به صداقت برنامه‌ریزها و تنظیم کنندگان بودجه باز می‌گردد که چه مقدار عددها را واقعی تعیین می‌کنند. در نتیجه خود ما نمی‌توانیم درباره وجود کسری در بودجه قضاوت کنیم.

  • آلبرت بغزیان - اقتصاددان
  • شماره ۴۷۹ هفته نامه اطلاعات بورس