همچنین سیاستهای ارزی که گفته شده تثبیت ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی برای پتروشیمیهاست. این دو سیاست با یکدیگر در حال ضربه زدن به بازار و پتروشیمیها هستند. مسئله افزایش نرخ خوراک به هفت هزار تومان در شرایط فعلی که نرخ هابهای اروپایی کاهش پیدا کرده است و در شرایطی که نرخهای منطقهای همه بسیار پایینتر از این قیمت است، باعث شده که مزیت رقابتی خود را در این زمینه از دست بدهیم.
در نتیجه این موضوع خود به صورت غیرمستقیم باعث کاهش عرضه دلار به کشور میشود چون وقتی پتروشیمیها نتوانند به خوبی کار کنند و صادرات داشته باشند، عرضه ارز و دلار به کشور کم میشود. بنابراین به صورت غیرمستقیم موجب افزایش نرخ دلار در سال آینده خواهد شد. ضمن اینکه با کاهش سودآوری پتروشیمیها، صندوقهای بازنشستگی نیز به مشکل بر میخورند چون خیلی از صندوقها و نمادهای بازنشستگی مانند شستا و ساتا سهامداران پتروشیمی هستند و این اتفاق باعث میشود که آنها هم با کسری بیشتری مواجه شوند.
دولت برای جبران کسری صندوقهای بازنشستگی مجبور میشود به آنها خط اعتباری بدهد و خط اعتباری هم در شرایط فعلی که دولت با کسری بودجه مواجه است، مساوی است با افزایش کسری بودجه و افزایش اعتبار بدون پشتوانه که در اصطلاح عموم به آن چاپ پول گفته میشود. این موضوع هم به نوعی افزایش تورم، افزایش کسری بودجه و افزایش نرخ ارز در سال آینده را میتواند دامن بزند. بنابراین همانطور که توضیح داده شد به صورت دومینووار همه به هم پیوند دارند و وقتی نرخ خوراک پتروشیمیها را به صورت کاملا غیرکارشناسی در بودجه افزایش میدهیم به امید اینکه درآمدی داشته باشیم، ضرر آن خیلی بیشتر از درآمدی است که احتمالا خواهیم داشت. امید میرود که این بودجه و این اتفاق در جلسات کارشناسی و لابیگریهای خود پتروشیمی و انجمن صنفی پتروشیمی این نرخ تعدیل شود که اگر این اتفاق نیفتد، میتواند برای اقتصاد کشور و کلیت بازار ما خطرناک باشد. در مورد کسری بودجه و اینکه گفته میشود کسری بودجه نداریم، روی کاغذ بله کسری بودجه ممکن است نداشته باشیم ولی در عمل که قرار بگیریم، میبینیم که کسری بودجه وجود دارد. اصولا در شرایط تحریم تحقق بودجه هم کار خیلی سختی است چون پیشبینیها از صادرات نفت در بیشتر مواقع به دلایلی محقق نمیشود و مشکلاتی هم در کشور وجود دارد که به این مسئله دامن میزند و بودجه محقق نمیشود.
در شرایطی مانند امروز که سه ماه تابستان گاز و برق و صنایع قطع میشود و تولید آنها مختل میشود، اینگونه نرخ خوراک آنها را افزایش میدهیم، در نتیجه نرخ خوراک و نرخ سوخت سایر صنایع هم بالا میرود. یعنی اینگونه نیست که تنها بگوییم نرخ خوراک پتروشیمیها در حال افزایش است. در واقع برق و گاز سیمانیها یک ماه است که قطع است و این موضوع بر تمام بازار تاثیرگذار خواهد بود.
- احسان خاتونی - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۴۷۹ هفته نامه اطلاعات بورس