به گزارش صدای بورس, در بخش آخر از مجموعه مقالات تجربه ایران در پیاده سازی رژیمهای ارزی، قصد داریم با تحلیل وضعیت تعیین نرخ ارز در تاریخ ایران به این سوال پاسخ دهیم که چرا در بکارگیری یک نظام ارزی بهینه درماندهایم؟ در ادامه این مقاله سعی بر آن داریم که مزایا و معایب تثبیت نرخ ارز در اقتصاد ایران را تبیین کنیم و در پایان، میخواهیم بدانیم در وضعیت بحرانی اقتصاد ایران که نرخ ارز به صورت مستمر در حال افزایش است، آیا تثبیت نرخ ارز برای ما نجاتبخش خواهد بود یا خیر؟
مانع بکارگیری یک نظام ارزی بهینه در ایران چیست؟
بررسی تحولات رژیم ارزی ایران از سال ۱۳۳۶ تاکنون حاکی از حرکت دائمی از سطحی از شناوری نرخ ارز به سطحی از نرخ ارز ثابت و میخکوب شده و بالعکس بوده و علی رغم تغییرات اعلامی رسمی نهادهای قانونی در نظام ارزی کشور مبنی بر شناور بودن نرخ ارز در دورههای مختلف، ما همواره سطحی از میخکوب سازی و تثبیت نرخ ارز را در طول تاریخ اقتصادی کشور بویژه بعد از انقلاب تجربه کرده ایم که ناشی از برخی محدودیتهای ساختاری و نگرشهای مدیریت کلان اقتصادی به نرخ ارز به عنوان ابزاری برای کنترل تورم در اقتصاد کشور بوده است. این عوامل عملاً به چرخش مداوم از قبول سطحی از شناوری به سطحی از تثبیت نرخ ارز منجر گردیده است. از مهمترین دلایل این روند میتوان به عواملی، چون نرخ بالای تورم و فشار افزایشی دائمی بر روی افزایش نرخ ارز اسمی، عدم پایبندی دولت و مقام پولی به قاعده آربیتراژ، نگاه به نرخ ارز به عنوان ابزار ثبات اقتصادی، ترس از شناوری و... اشاره کرد. این عوامل باعث شده اند که تغییرات شوک گونه و اجتناب ناپذیر نرخ ارز رسمی در مقاطع ۲ تا ۱۰ ساله در ایران بروز کند. شوکهایی که با کاهش منابع ارزی در اختیار مقام پولی زمینه بروز و ظهور یافته است.
پیامدهای مثبت تثبیت نرخ ارز بر اقتصاد ایران
حامیان تثبیت نرخ ارز در ایران بر این باورند که نظام ارزی ثابت میتواند تجارت و جریان سرمایه بین ایران و سایر کشورها را از طریق کاهش نوسانها در قیمتهای نسبی و کاهش نااطمینانی تسهیل نماید. از این منظر تثبیت نرخ ارز میتواند از طریق کنترل نوسانهای نرخ ارز، مهار تورم و تسهیل زمینه سرمایهگذاری خارجی منافع قابل توجهی را متوجه اقتصاد ایران کند:
ثبات سیاستهای پولی کمک به ثبات قیمتها و مهار تورم
بیشترین امتیاز تثبیت نرخ ارز این است که به اقتصادهای نوظهور به ویژه کشورهایی با نهادهای اقتصادی و سیاسی ضعیف مانند اقتصاد ایران امکان میدهد که از سیاستهای پولی نسبتاً پایدار یک کشور با ثبات پیروی کند. گرچه مزیت وارد نمودن سیاست پولی یک اقتصاد باثباتتر میبایست در مقابل هزینههای آن سیاست که متناسب نبودن با نیازهای داخلی است مطابقت داده شود، با این حال این ریسک به ویژه برای کشورهای صادرکننده نفت مانند ایران اهمیت بیشتری دارد که سیاستهای پولی شان را به کشور یا کشورهایی پیوند داده اند که نفت ایران را وارد میکنند.
تثبیت نرخ ارز در کوتاه مدت به مهار فشار تورم کمک خواهد نمود. خواه این تورم ناشی از کسری شدید بودجه دولت و خواه ناشی از تصمیمات بخش خصوصی در تنظیم قیمتها و دستمزدها باشد. پژوهشهای بین الملل نشان میدهد که کشورهایی که در کوتاه مدت و در مواجه با بحرانهای اقتصادی، به تثبیت نرخ ارز میپردازند در مقایسه با کشورهایی که در بحرانی مشابه، رژیمهای ارزی میانهای، چون میخکوب خزنده یا شناور مدیریت شده را انتخاب میکنند، تورم پایین تری را تجربه میکنند. تثبیت نرخ ارز میتواند معیاری مناسب برای بخش خصوصی در ایران جهت پیشبینی تورم در آینده و برنامه ریزی متناسب با آن را فراهم کند.
افزایش حجم تجارت خارجی در ایران
ثبات نرخ ارز منجر به افزایش حجم معاملات تجاری در سطح بین المللی میگردد. گرچه هزینههای مربوط به نوسانهای نرخ ارز به سختی قابل کمی کردن هستند، اما بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که نااطمینانی نرخ ارز تجارت جهانی را کاهش داده و انگیزه سرمایه گذاری خارجی را کاهش میدهد. علاوه بر این، افزایش نوسانهای نرخ ارز و به تبع آن افزایش نوسانهای قیمتهای نسبی با بی ثبات نمودن شرایط اقتصادی و افزایش تورم اثر منفی بر تجارت و سرمایه گذاری دارد که در نهایت منجر به کاهش رشد اقتصادی میشود.
تسهیل زمینههای جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران
از پیامدهای مثبت دیگر تثبیت نرخ ارز در ایران، نقش آن در جذب سرمایهگذاری خارجی است. در رژیم نرخ ارز ثابت، از میان برداشتن ریسک بیثباتی نرخ ارز، انگیزه سرمایهگذاران خارجی را برای سرمایهگذاری به میزان قابل توجهی تقویت میکند.
بهبود شرایط رشد بلند مدت در ایران
پژوهشهای متمرکز بر اقلیمهای در حال توسعه نشان میدهد در کشورهایی که به دلایلی نظیر تحریمهای بینالمللی و یا اقتصاد بسته، کمتر در معرض جریانهای بینالمللی سرمایه قرار دارند (مانند ایران)، تثبیت نرخ ارز میتواند ابزار مهمی در پایداری سیاستهای پولی و در نتیجهی آن، بهبود جنبهها و مولفههای موثر در رشد بلندمدت باشد.
بیشتر بخوانید:بدون تثبیت نرخ ارز منابع کشور هدر میرود/ رشد صادرات با...
پیامدهای منفی تثبیت نرخ ارز بر اقتصاد ایران
از دست رفتن استقلال سیاست پولی
در جهانی که بازار سرمایه کشورها به روی جریانات سرمایه بین المللی باز استوار است، انتخاب نظام تثبیت نرخ ارز، مقامات پولی یک کشور را وادار میسازد که از استقلال سیاستهای پولی خود صرفنظر نمایند.
ایجاد اختلال در سیاستهای کلان اقتصادی
کشورهایی که نرخ ارز خود را تثبیت میکنند، اغلب نیازمند سیاستهای پولی متفاوتی هستند. در واقع این کشورها، چون ارز خود را به دلار یا یورو، میخکوب نمودهاند، اگر شرایط اقتصادیشان با حوزه بین الملل و کشورهای هدف هماهنگ نباشد از این وضعیت سود نخواهند برد. پژوهشها نشان میدهد که شرایط این کشورها در اغلب مواقع با کشورهایی که مبنای میخکوب قرار گرفتهاند، هماهنگ نیست و این اختلاف به ویژه در مورد کشورهای نفتی مانند ایران شدیدتر است. این موضوع دقیقاً همان نکته کلیدی است که چرا کشورهای صادرکننده نفت به سیاستهای کلان باثبات رهنمون نشدهاند.
کاهش رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه
پژوهشهای اخیر نشان میدهد که نظامهای ارزی کمتر شناور در کشورهای در حال توسعه باعث کاهش رشد اقتصادی و افزایش نوسانهای تولید شده اند. در واقع مطالعات تجربی و میدانی در کشورهایی نظیر ایران ثابت کرده است که بین نظام نرخ ارز تثبیت شده و رشد اقتصادی رابطه منفی وجود دارد. زیرا در نظامهای ارزی انعطاف پذیرتر، امکان تعدیل شوکهای حقیقی آسانتر است.
تقویت اثر نوسانهای قیمت نفت بر ادوار تجاری
تثبیت نرخ ارز یک کشور، شکلگیری ادوار تجاری وابسته به قیمت نفت را تشدید مینماید. افزایش در قیمت نفت صرفنظر از رژیم ارزی یک کشور صادرکننده نفت منجر به افزایش در درآمدهای دولت، افزایش مخارج دولت و تورم میشود و تورم بالا اقتصاد را به سمت نرخ بهره حقیقی منفی هدایت میکند.
اختلال در بازار مالی از طریق نوسانهای نرخهای بهره حقیقی
افزایش یا کاهش قیمت نفت در کشورهای صادرکننده مانند که دارای رژیم ارزی تثبیت شده هستند میتواند با نوسانهای شدید در نرخهای بهره حقیقی همراه شود. از این رو در عمل کشورهای صادرکننده نفت کمتر از منافع ضدتورمی رژیمهای ارزی ثابت بهرهمند میشوند و دارای بالاترین نرخ تورم و منفیترین نرخ بهره حقیقی در جهان هستند
آیا تثبیت نرخ ارز برای اقتصاد ایران نجات بخش خواهد بود؟
اگر چه هیچ اجماع و اتفاق نظری در مورد اینکه یک رژیم ارزی مناسب چگونه باید انتخاب شود وجود ندارد، با این حال در انتخاب رژیم ارزی مؤلفههایی، چون وضعیت فعلی اقتصاد یک کشور و چشمانداز آینده سیاستهای کلان اقتصادی، میزان تورم فعلی و تورم انتظاری، اعتبار مقامات پولی، آسیب پذیری نظام ارزی در برابر بحران و شوکهای اقتصادی از عناصر مهم انتخاب رژیم ارزی هستند. ضمن آنکه ویژگیهای منحصر بفرد هر کشوری نیز ممکن است تأثیرات قابل توجهی بر فرایندهای تصمیمگیری در مورد رژیمهای ارزی داشته باشد.
بکارگیری نظام نرخ ارز ثابت و تثبیت نرخ ارز در شرایط چالش برانگیز امروز کشور میتواند راهگشا و کپسولی موقتی برای عبور از بحرانهای ارزی و تورمی باشد، اما درمان قطعی محسوب نمیشود و در بلند مدت به ضرر اقتصاد ایران خواهد بود؛ همانگونه که تثبیت نرخ ارز در دولتهای گذشته جمهوری اسلامی ایران، موجب ایجاد رانت و فساد اقتصادی گسترده و نظام یافته، افزایش هرج و مرج اقتصادی، ایجاد انحصار اقتصادی کاذب و افزایش تورم در بلند مدت شده است، اما در صورت ایجاد یک بستر ساختارمند نظارتی شفاف و معین برای دریافت و هزینه کرد منابع ارزی در نظام ارز ثابت، قطعا پیشرفتهای مهمی با بکارگیری این نظام ارزی در اقتصاد ایران حاصل خواهد شد.
به گزارش ایبنا,در نهایت اینکه با توجه به آنچه گفته شد صیانت از رژیم نرخ ارز شناور مدیریت شده که رسماً به عنوان رژیم نرخ ارز در ایران اعلام میشود، مستلزم پیشنیازها و الزاماتی همچون هدفگذاری تورم و استقلال بیشتر مقامات پولی است و بدون هدفگذاری تورم تک رقمی و رعایت الزامات آن، پیاده سازی نظام ارز شناور ناممکن خواهد بود.