تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۹:۳۰

بدون تردید بورس بازنده اصلی سال ۱۴۰۱ در رقابت بین بازارها بوده و ویژگی خاص آن یعنی عملکرد در نقش سپر تورمی به طور جدی به چالش کشیده شده است.

رشد پرشتاب دلار همواره سیگنال جدی برای رشد بازار سهام به‌شمار می‌رفت و عدم همراهی بورس با نرخ ارز جای تامل زیادی دارد. وضعیت خاص کنونی می‌تواند هم‌زمان فرصت‌های سرمایه‌گذاری کم نظیری را پدید آورده و در عین حال هشدارهای جدی را به سیاست‌گذار اقتصادی مخابره کند.

بی‌میلی کم‌سابقه سرمایه‌گذاران به بورس آژیر خطر سرمایه‌گذاری در بخش واقعی اقتصاد را به صدا درمی‌آورد. چرا که وقتی سرمایه‌گذاران به فرصت‌های جذاب سرمایه‌گذاری در سهام ارزنده بی‌اعتنایی می‌کنند، در فضای تولیدی که موانع سرمایه‌گذاری پرشمارتر و ریسک‌ها شدیدتر هستند نیز چنین رویکردی خواهند داشت. به عبارتی همان جمله کلیشه‌ای که بورس آینه تمام نمای اقتصاد است را باید تکرار و این هشدار را صادر کرد که سیاست‌گذار در این آینه تصویر شفاف اقتصاد را تماشا کند.
برای ارائه تصویر شفاف‌تر بیان این نکته ضروری است که سود ناشی از تورم وقتی در صورت‌های مالی مشاهده نشود قیمت سهام نمی‌تواند با تورم تعدیل شود و این بدان معناست که سود تورمی را از شرکت‌ها دریغ نموده‌ایم. محروم کردن شرکت‌ها از سود تورمی به معنای محروم شدن از رشد نیست بلکه اندازه واقعی شرکت‌ها کوچکتر شده و این روند، سرمایه‌گذاری را با شتاب بیشتری به قهقرا می‌برد.
علاوه بر صدمات به بخش تولید، عدم گردش نقدینگی در بازار سرمایه به معنای جایگزین شدن آن با دیگر بازارهاست که داغ شدن این بازارها اثرات نامطلوب اقتصادی زیادی دارد. شاید بتوان بخشی از رشد پرشتاب دارایی‌هایی نظیر طلا و دلار را نیز به این مساله نسبت داد. بنابراین نگاه سیاست‌گذار به بازار سرمایه و به طور خاص بازار سهام باید مستقل از نوسانات قیمتی دیده شود. بدان معنا که اگر حال بازار سهام خوب نیست یعنی تصمیمات اشتباهی در بخش واقعی اقتصاد رخ داده و بازار سهام به مثابه یک سیستم عصبی پیام هشدار آن را مخابره می‌کند. اگر از پیام هشدارآمیز بگذریم، لازم است از فرصت‌های سرمایه‌گذاری نیز سخن به میان بیاید. در حال حاضر به نظر می‌رسد بازار سهام با وجود تمام ریسک‌های کلان و سیستماتیک مورد کم لطفی سرمایه‌گذاران نیز قرار گرفته است. بخشی از این وضعیت می‌تواند ناشی از سلب اعتماد به واسطه اتفاقات ناخوشایند سال ۱۳۹۹ باشد. اما در هر صورت بررسی بنیادین شرکت‌ها نشان می‌دهد سهام تقریبا با قیمت حوالی ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان قیمت‌گذاری شده است و در حالی که نرخ ارز در حال حاضر در محدوده ۴۵ هزار تومان در حال معامله است. مهمتر از آن اینکه به دلیل مشکلات ساختاری بودجه انتظار رشد نقدینگی و رشد بیشتر نرخ ارز نیز وجود دارد. در کنار مسائل بودجه‌ای تراز تجاری نیز وضعیت مناسبی ندارد که متاسفانه به موتور محرک دلار تبدیل خواهد شد. بنابراین با توجه به اینکه سود بانکی توان پوشش چنین نرخ تورمی را ندارد و دیگر بازارهای موازی نیز تا اندازه زیادی با این انتظارات تعدیل شده‌اند، بازار سهام باید یک گزینه جدی برای سرمایه‌گذاری باشد. همچنین باید بر این نکته تاکید کرد که ریسک‌های تاریخی و مزمن نظیر ریسک نرخ انرژی، ریسک معافیت مالیاتی و... اکنون بسیار کمرنگ‌تر از گذشته به حیات خود ادامه می‌دهند.

  • جواد عشقی‌نژاد - کارشناس ارشد بازار
  • شماره ۴۸۱ هفته نامه اطلاعات بورس