در حال حاضر اطلاعیه عرضه سهام بلوکی باشگاه پرسپولیس در نماد پرسپولیس ۴ در کدال منتشر شده و عرضه آن در ۷ اسفندماه انجام خواهد شد که در پی آن تعداد ۵ میلیارد و ۳۶۲ میلیون سهم معادل ۵۱ درصد از کل سهام به صورت بلوکی عرضه میشود.
یک منبع آگاه گفت: از این منظر که بلوک ۵۱ درصدی استقلال و پرسپولیس عرضه میشود و هر شخصی میتواند اقدام به خرید و اعمال مدیریت کند، میتوانیم به آن خصوصیسازی بگوییم اما اینکه مابقی این سهام کماکان دست دولت باقی میماند همانند داستان خودروسازان است. خودروسازها با وجود اینکه به ظاهر بخش قابل توجهی از سهامشان دست دولت نیست و دست بخش خصوصی و یا خصولتیهاست، کماکان شاهد اعمال قدرت و مالکیت دولت حتی در انتصابات و حتی در تصمیمگیریها و بسیاری موضوعات دیگر هستیم. به نظر میرسد زمانی میتوانیم بگوییم خصوصیسازی در ورزش و استقلال و پرسپولیس اتفاق افتاده است که ۱۰۰ درصد سهام به بخش خصوصی واگذار شود و در آن زمان بخش خصوصی تعیین کند که چه شخصی مدیر باشد، در چه مکانی سرمایهگذاری شود و کجا هزینه شود و چه بازیکنی وارد بازی شود و این قبیل موارد. با فرض بر اینکه تقریبا ۵۰ درصد واگذار شود موازنه هیأتمدیره فرضا تبدیل به سه بخش خصوصی و دو بخش دولتی میشود و کماکان به نظر میرسد این خصوصیسازی به معنای واقعی اتفاق نمیافتد و ما شاهد اعمال مدیریت در مالکیت بخش خصوصی در این باشگاهها نخواهیم بود اما در هر حال میتوان این اقدام را اقدامی رو به جلو در مورد خصوصیسازی باشگاهها دانست.
به نظر میرسد اینکه این باشگاهها توسط شرکتهای بورسی و یا خصوصی خریداری شود، تفاوتی ندارد، مهم این است که بخش خصوصی واقعی بیاید و نکته مهمی که میتواند این ۵۱ درصد را به یک اتفاق مثبت در واگذاری باشگاهها تبدیل کند، این است که اهلیت خریدار حتما مورد سنجش قرار بگیرد و خریدار هم از اقتصاد و هم از ورزش سر دربیاورد و استراتژی درآمدزایی برای باشگاهها داشته باشد چرا که باشگاههای ما مشکل درآمدزایی دارند و بحث پخش و تبلیغات و کپی رایت و... وجود دارد. مولفههای مرسوم در دنیا و در درآمدزایی کشور فعلا تحقق یافتنی نیست و بسیار قائم به این است کسی که ۵۱ درصد را خریداری میکند اهلیتش از این منظر مورد سنجش قرار بگیرد و دغدغههای اقتصادی، درآمدزایی و استعدادیابی و موضوعات اینچنینی بسیاری داشته باشد در غیر این صورت اگر به هر شخصی این واگذاری انجام شود، چه بورسی و چه خصوصی، تفاوتی ندارد.
زمانی که بحث خصوصیسازی پیش میآید نباید تنها به استقلال و پرسپولیس توجه کرد چرا که بسیاری از تیمهای کشور همچنان دولتی هستند و اگر باشگاهها را ردهبندی کنیم، در کشور شاهدیم که باشگاههایی تمام دولتی همانند استقلال و پرسپولیس وجود دارد، یکسری باشگاههای نظامی همانند فجر سپاسی، پاس تهران، یکسری باشگاههای خصولتی که بسیار زیاد هستند همانند فولاد خوزستان، گل گهر، پیکان، آلومینیوم اراک و... که ریشه آنها در شرکتهای دولتی است و تعداد محدودی تیمهای خصوصی نیز وجود دارد. بنابراین زمانی که صحبت از خصوصیسازی در ورزش و فوتبال میشود ما باید خصوصیسازی در ورزش را تجربه کنیم و نباید تنها از این دو باشگاه صحبت کرد.
به نظر میرسد چیزی که برای جریان خصوصیسازی در کشور بسیار واجب است، این است که نظام خصوصیسازی باشگاهها راهاندازی شود و از این طریق باشگاهها در مسیری قرار بگیرند که این اتفاق بیفتد و ضمن اینکه وقتی از واگذاری صحبت میکنیم واگذاری ۱۰۰ درصد مدیریت و مالکیت باشگاه ورزشی باید رقم بخورد و در این صورت شاید بتوانیم اتفاقات مثبتی را در ورزش کشور شاهد باشیم.
- شماره ۴۸۱ هفته نامه اطلاعات بورس