نگاهی به وضعیت معاملات محصولات پلیمری و شیمیایی در بورس کالا در شش ماه گذشته نشان میدهد آن چه در عمل این بازار را در کنترل خود درآورده تغییرات قیمت دلار بوده است به طوری که با رشد قیمت دلار در ماههای گذشته شدت رقابت در بورس کالا برای خرید این محصولات نیز با افزایش شدیدی روبهرو شده است.
سه نتیجه مهم از رقابت قیمتی در بورس
بر اساس قیمتهای میانگین محصولات پلیمری در بورس کالا در دو ستون قیمتهای پایه و پایانی و به صورت ماهانه آن چه در عمل مشاهده میشود با افزایش قیمت دلار در بازار آزاد میزان رقابت برای خرید این کالاها از ۲ درصد در حوالی شهریور ماه به ۱۸ درصد در ماه گذشته رسیده است. این در حالی است که در این مدت قیمت پایه محصولات پلیمری در بورس کالا به صورت میانگین تنها ۶ درصد و برای محصولات شیمیایی ۵.۳ درصد رشد کرده اما قیمتهای پایانی محصولات پلیمری با رشد ۲۳ درصدی و شیمیایی با رشد ۲۱.۷ درصدی روبهرو بوده است که این موضوع از سه سیگنال مهم در بازار محصولات پتروشیمیایی حکایت دارد.
اول آن که قیمت محصولات پتروشیمیایی تابع مستقیمی از قیمت دلار است به طوری که با رشد ۳۶ درصدی میانگین قیمت دلار ماهانه (نه نقطه به نقطه)، قیمت محصولات پلیمری و شیمیایی در بورس کالا با افزایش ۲۳ و ۲۱.۷ درصدی روبهرو شده است و این در حالی است که رشد قیمتهای جهانی برای این محصولات بسیار ناچیز بوده است. این موضوع نشان میدهد قیمت دلار عامل بسیار مهم و اصلی برای التهاب در بورس کالا برای محصولات مختلف در این گروه مهم و حساس است و هر زمان که قیمت دلار در بازار آزاد با رشد روبهرو میشود تغییرات تقاضا در بورس نیز تشدید خواهد شد که توجه به این موضوع اهمیت زیادی دارد.
موضوع دوم، تشدید دلالی در بورس کالا در نتیجه رشد قیمت دلار در بازار آزاد است. رابطه تنگاتنگی وجود دارد بین رشد قیمتها در بورس کالا و بازار آزاد و شکاف ۲۰ درصدی قیمت محصولات پتروشیمیایی در بورس کالا و بازار آزاد موضوعی است که در برهههای مختلف رانتهای شدیدی را با خود به همراه داشته است. این موضوع از دیرباز باعث شده تا فعالان بازار پتروشیمی به دو بخش فعالان واقعی و دلالان تقسیم شوند به طوری که متاسفانه دلالان از قدرت مانور بالاتری در مقایسه با خریداران واقعی مواد برخوردارند. تجربه یک دهه اخیر نشان داده است دلالان که اصلا تولیدکننده نیستند، با استفاده از اسناد و مدارکی جعلی با حضور در بورس و ثبت تقاضای کاذب و خرید مواد اولیه از این بازار از یک سو تقاضا و به تبع آن قیمت را تند و تیز میکنند و از سمت دیگر تلاش میکنند برای حفظ فاصله قیمتی بورس کالا و بازار آزاد قیمتها را در بازار خارج از بورس با التهاب روبهرو کنند و به این ترتیب تولیدکنندگان صنایع پاییندستی که از بورس کالا رانده شدهاند در بازار آزاد نیز از تامین مواد اولیه مورد نیاز خود ناامید شده و ناچار به پرداخت قیمتهای گزاف شوند و این موضوعی است که همیشه در مواجهه با شرایط التهابی در بورس کالا و قیمت ارز شاهد آن بوده و هستیم و جالب آن که در شرایط عادی نیز که بورس کالا با تنش روبهرو نیست، با ایجاد جو روانی در بازار آزاد تلاش میکنند فاصله قیمتی بورس-بازار محفوظ بماند.
موضوع سوم قیمتگذاری نادرست محصولات پتروشیمیایی بر مبنای ارز نیمایی است. زمانی که دولت تصمیم گرفت قیمت محصولات پلیمری بر مبنای ارز نیمایی تعیین شود در تلاش بود با این روش و با ثابت نگه داشتن ارز در سامانه نیما از هرگونه التهاب در بازارهای اصلی کشور جلوگیری کند اما این روش در عمل در اغلب دورهها بیفایده بود و حتی اثر عکس ایجاد شد به طوری که باعث ایجاد و یا تقویت بازار سیاه در حوزههای مختلف از جمله محصولات پتروشیمیایی شد. این در حالی است که قیمتگذاری محصولات بر مبنای ارز آزاد هرچند مشکلات خود را دارد اما لااقل به قحطی محصولات مختلف در دورههای گوناگون منجر نمیشود و این در حال است که تا وقتی اختلاف قیمت بازار و بورس به دلیل اختلاف قیمت ارز نیما و بازار آزاد وجود دارد، حتی برخی تولیدکنندگان بزرگ نیز به مواد فروشی روی آورده و با خرید بیشتر مواد اولیه از بورس کالا و فروش آن در بازار آزاد از بخشی از رانت موجود بهره میبرند و این مساله باعث شده تا تعادل در بازار محصولات پتروشیمیایی عملا از بین برود و امروز اهرمهای برقرارکننده تعادل در بازار از قدرت عمل چندانی برخوردار نباشند.
اهرمهای بیاثر
یکی از اهرمهای اصلی ایجاد تعادل در بازار محصولات پایه و به طور مشخص محصولات پتروشیمیایی، کفهای عرضه شرکتهای تولیدکننده این محصولات است. دولت برای ایجاد تعادل در بازار محصولات پتروشیمی، شرکتهای تولیدکننده و عرضهکننده را ملزم به رعایت کفهای مشخصی از عرضه محصولات کرده و این در حالی است که شرایط کنونی باعث شده شرکتها نیز اختلاف قیمت بورس و بازار را به عنوان عاملی برای عبور از دستورالعمل کف تلقی کرده و تلاش کنند این دستور دولت را دور بزنند. این موضوع هزینههای نظارت و بازرسی را افزایش میدهد و هر لحظه و به هر شکل ممکن میتواند تعادل بازار را نشانه برود.
اهرم دیگر، تلاش برای تنظیم قیمتهای بازار آزاد بر مبنای ساز و کارهای نظارتی و تعزیراتی است. این اهرم همیشه مردود است و به نوعی مبارزه با معلول محسوب میشود نه علت و این در شرایطی است که بازار محصولات پتروشیمی به دلایلی مانند نرخ ارز و رانت موجود با عدم تعادل روبهرو است و هر نوع اقدام دولت برای مهار حضور دلالان به نوعی پاک کردن صورت مساله است. دولت در چنین شرایطی باید از اهرمهای واقعی استفاده کند تا بتواند هر نوع هیجان کاذب و امکان توزیع رانت را در بازار به حداقل برساند. برای این منظور حذف فاصله قیمتی ارز محاسباتی در بورس و قیمتگذاری بر مبنای ارز بازار آزاد پیشنهاد میشود چون به این ترتیب هر نوع اختلاف قیمت و ایجاد بازارهای موازی و سیاه متوقف و یا تضعیف خواهد شد.
کارکرد بورس کاهش یافت
نکتهای که در پایان باید به آن اشاره کنیم، آن است که دلالان در ایران کارکرد بازارهای رسمی را که در همه جای دنیا ابزاری برای تعادل بخشی اقتصاد محسوب میشوند، از بین بردهاند. بورس کالا به عنوان نمادی از یک ساز و کار تنظیمگر و برقرارکننده تعادل در بازارهای پایه به دلیل مانور مداوم دلالان در یک دهه گذشته نتوانسته به وظایف خود به طور کامل عمل کند؛ هرچند تاثیرات خوبی بر شاخصهای آزادی اقتصادی در بازارها بر جای گذاشته است اما تا زمانی که مبانی مرتبط با این بازار به درستی برقرار نباشد، این بازار نمیتواند از همه ظرفیت خود برای عبور از چالشهای موجود استفاده کند. یکی از این مبانی عبور از روشهای غلط قیمتگذاری است که باید برای آن یک تصمیم واحد و درست گرفته شود؛ تصمیمی که هدف آن حذف رقابتهای کاذب از بازار و کاهش اثر دلالی در آن باشد.
- حمزه بهادیوند چگینی - روزنـامهنـگار
- شماره ۴۸۱ هفته نامه اطلاعات بورس