در این راستا مهمترین اقدام، تبیین شفاف رابطه بازده بسیار بالای استارتاپها در عین ریسک (احتمال مخاطره) بسیار بالای آن است؛ موضوعی که بازار سرمایه ایران در شرایط مشابه قبلی در دههای اخیر نشان داده است به دلیل کارایی و عملکردی ضعیف، زمینه قبول آن را ندارد؛ شاهد این مدعا، اعتراضات و هجمههای شدیدی است که در موارد بروز ریسک به نهاد ناظر (سازمان بورس و اوراق بهادار) صورت گرفته و میگیرد.
توجه داشته باشید که بنابر مطالعات انجام شده، حدود ۹۰ درصد از استارتاپها شکست میخورند و در شرایط انحلال به دلیل پایین بودن میزان داراییهای واقعی و قابل معامله در سبد داراییهای این نوع شرکتها، پاسخگوی بدهیها و تعهدات خود نخواهد بود و در نتیجه موجب خسارات مالی سنگینی برای سهامداران آن خواهند شد؛ ضمن این که مالکان استارتاپهای موفق با رویکرد فروش سهام با حداکثر قیمت، آن را وارد بازار میکنند. به تعبیر دیگر ارزش سهام مزبور به حد بلوغ خود نزدیک شده است و منطقا ظرفیت بازدهی آن به حداکثر نزدیک شده است. بنابراین بازار سرمایه برای درک و معاملات این گونه سهام نیازمند گذشت زمان است. در شرایط فعلی و با توجه به روند نزولی شاخصهای بازار سرمایه توصیه میشود نهاد ناظر، بازار سرمایه را بهصورت تدریجی و با شیب ملایم با این نوع از سرمایه گذاری و کسب و کار مواجه کند.
مهمترین چالش ورود استارتاپها به بازار سرمایه، ارزشگذاری مالکیت آن است که اصطلاحا دارای انحراف معیار(ریسک) بسیار بالایی است و از لحاظ نظری در جنبههای واحد ارزشیابی، شخص ارزشیاب (کارشناس)، روش مورد توافق ارزشیابی (استاندارد) و تضمینات ارزشیابی قابل اعتماد با نواقص جدی مواجه است و تا سطح مورد انتظار فاصله زیادی دارد. اگرچه نهادهای تکمیلی از جمله رتبه بندی و بیمهای در کل بازار اوراق بهادار همواره از نقطه ضعفهای اساسی بازار بوده است ولی در مورد بازار استارتاپها به مراتب ضعیفتر و ناقصتر است و نهاد ناظر بازار اوراق بهادار باید هر چه سریعتر این نواقص را بررسی و چارهای برای رفع آنها بیندیشد.
- غلامحسین نتاج - کارشناس بانکی
- شماره ۴۸۲ هفته نامه اطلاعات بورس