طرح مالیات بر عایدی سرمایه به طور کلی طرح خوبی است، اما بستگی به شرایط اقتصادی کشور دارد یعنی خیلی از فرآیندهایی که توسط آن مردم هجوم می‌برند برای خرید کالا حال از طلا و ارز گرفته تا ملک و خودرو یا هر کالایی که فردی بتواند خریداری کند و آن را نگه دارد، به دلیل شرایط تورمی اقتصاد و کاهش پی در پی ارزش ریال است.

در بحث مالیات بر عایدی سرمایه باید تورم را در نظر بگیریم چون کشوری داریم که با تورم بالا همراه است و عملا ارزش ریال در حال کاهش است که این موضوع باز می‌گردد به سیاست‌های کلی کشور که چرا وضعیت ریال به این شکل شده و باید فوراً برای اصلاح آن اقدام شود. اما تا زمانی که کاهش ارزش ریال را داشته باشیم، نمی‌توانیم به افرادی که صاحب سرمایه هستند به اجبار بگوییم که چیزی نخرید، چون داشتن ریال و حفظ ریال منتج به زیان این افراد شده و عملا قدرت خرید آنها پایین آمده و سرمایه آنها آب می‌رود.
در حقیقت کشورهایی هم که در حال اجرای برنامه اخذ مالیات بر عایدی سرمایه هستند در شرایطی این کار را انجام می‌هند که کشور آنها در ثبات اقتصادی قرار دارد و ارزش پول آنها روز به روز کاهش پیدا نمی‌کند. تصور کنید فردی ملکی را می‌خرد و این ملک به واسطه موقعیتی که پیدا می‌کند، افزایش نرخ می‌یابد، حال از آن به عنوان درآمد از عایدی سرمایه مالیات می‌گیرند. به طور کلی ساختار اقتصاد ما برای این کار مقداری جای سوال و اصلاح دارد و در زمان خاص خود که ثبات اقتصادی وجود دارد باید اجرا شود یا اینکه تورم از روی آن کسر و از مازاد آن مالیات اخذ شود.
درمورد تاثیر مالیات بر عایدی سرمایه بر بازار سرمایه باید گفت، به نظر می‌رسد تا وقتی ابهامات در شرایط بازار سرمایه رفع نشود، نمی‌تواند تاثیر مثبتی داشته باشد. نکته‌ای که وجود دارد، بازار سرمایه ما متاثر از تورم قاعدتا رشد می‌کند چون کالاها و خدماتی که در بازار توسط شرکت‌های بازار سرمایه در حال ارائه است هم به واسطه تورم افزایش نرخ پیدا می‌کنند و مسلما در بازه میان‌مدت این افزایش نرخ‌ها منتج به افزایش سودآوری و افزایش قیمت شرکت‌ها می‌شود و حتی از محل دیگر هم به واسطه دارایی‌هایی که دارند و افزایش پیدا می‌کند، ارزش جایگزینی آن شرکت‌ها را افزایش می‌دهند. این آثار تورمی خود را در قیمت سهام شرکت‌ها در بازه زمانی نشان می‌دهد و باعث رشد آن می‌شود، ولی اینکه آیا قانون اخذ مالیات بر عایدی سرمایه منتج به این شود که پولی وارد بازار سرمایه شود، به نظر می‌رسد اینگونه نیست. فعالان این بازارها متفاوت هستند. به واسطه اتفاقاتی که در دو سال گذشته در بازار سرمایه افتاده و بی‌اعتمادی که به وجود آمده است، به نظر می‌رسد آنها حتی حاضرند مالیات هم بدهند ولی پول خود را وارد بازار سرمایه نکنند. اگر تصور شود مالیات گرفتن از آنهایی که خانه، ملک، طلا و سکه و... می‌خرند، باعث می‌شود که آنها در بازار سرمایه، سرمایه‌گذاری کنند، اشتباه است. ابتدا باید ساز و کارهای اقتصادی اصلاح شود تا اعتماد سرمایه‌گذاران جلب شود. اینکه مثلا با این ابزارها پول‌ها را به این سمت بکشیم به نظر عملی نیست.

  • یوسف هاشمی - کارشناس ارشد بازار سرمایه
  • شماره ۴۸۳ هفته نامه اطلاعات بورس