شرایط بنیادی و تکنیکالی بسیاری از نمادها پذیرای جذب نقدینگی بهتر است و حتی رشد بیشتری هم میتواند داشته باشد.
صنایع دلار محور به دلیل محرکی که بازار داشته میتوانند بهتر رشد کنند؛ اگر به گذشته نگاه کنیم میبینیم این امر با شفافسازی فولاد که مبنا نرخ ارز از نیما به رقابتی شکل گرفت بازار گارد نزولی خود را پایین آورد و مقاومت یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد را شکست؛ در حال حاضر هم فولادیها و هم تا حدودی فلزات اساسی حالت لیدرمحور دارند. بنابر این بنظر میرسد دلاریها هم میتوانند با توجه به رشد این محرک رشد و عملکرد خوبی داشته باشند.
با توجه به متغبرهای اقتصادی موجود در کشور بازارهای موازی هم رشد می کنند اما بورس بیشتر از آنها سود میدهد به طور مثلا اگر برای ملک رشد ۳۰ درصدی درنظر بگیریم، بورس ۷۰ درصد سود خواهد داشت ضمن اینکه نمادهای مستعد، بیشتر از شاخص هم میتوانند رشد کنند. فولادیها حالت لیدرمحورتری دارند و صنایع پالایشی و پتروشیمی هم در رتبههای بعدی صعود هستند، به طور کل دلاریها رشد خوبی خواهند داشت. البته این درحالی است که بازار را به طور کلی صعودی پیش بینی کنیم، اما یک پرتفوی خوب بهتر است وزن را به دلاریها بدهیم. هرچند برای پوشش ریسک باید یکسری سبد متنوع داشته باشیم و ریسکهارا در نظر بگیریم اما وزن بیشتر روی دلاریها ست. رشدهای فعلی و سال بعد مثل سال ۹۸ است. در سال ۹۸ محرکهای تاثیرگذار در بازار دستکاری شده در بازار وجود داشت. به طور مثال مسلماً نرخ بهره از ۱۸ به ۸ درصد میرسید شاخص از ۵۰۰ هزار به ۲ میلیون واحد میرسید و نقدینگی هم وارد بازار سرمایه شد در مقابل وقتی از ۸ به ۲۳.۵ درصد رسید، بازار نزولی شد. در حال حاضر افزایش نرخ بهره در بازار دیده میشود اما بعید است کاهش رخ دهد. همچنین محرک دلار است و مقادیر بنیادین شرکتها میتواند نرخ بهره بالا تر را هم در خود حل کنند؛ انتظار رشد بازار سهام را داریم اما نه ۴ برابر میتوان گفت به طور منطقی بازار سرمایه حدود ۲۰ درصد جلو تر از سایر بازارها خواهد بود. البته افت و خیز خود را دارد که برای تجدید قوا لازم است.
- آراد پورکار - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۴۸۸ هفته نامه اطلاعات بورس