بانک مرکزی باید در استفاده از هدف‌های عملیاتی و تغییر هدف عملیاتی و همچنین استفاده از ابزارها استقلال داشته باشد.

به گزارش صدای بورس،محمود نادری مدیر عملیات بازار باز بانک مرکزی ضمن تشریح کارکرد عملیات بازار باز و کمکی که به بانک‌ها خواهد کرد، اظهار کرد: بانک‌های مرکزی برای کنترل نرخ تورم به یک هدف عملیاتی نیاز دارند که برای رسیدن به آن هدف عملیاتی نیازمند یک بستر یا ابزار نیز است.

وی با بیان اینکه هدف عملیاتی بانک‌های مرکزی در طول تاریخ همواره با تغییراتی همراه بوده است، افزود: از هدفگذاری نقدینگی و نرخ ارز و پایه پولی شروع شد، اما از سال 1980 به بعد عمدتا به هدفگذاری نرخ بهره بازار بین بانکی رسید.

به گفته نادری، ابزار بانک‌های مرکزی برای اینکه نرخ سیاستی را در بازار بین بانکی حفظ کنند؛ بستر عملیات بازار باز و کانال نرخ سود یا مساعدت‌های آماده بوده است؛ بنابراین یک هدف میانی به نام کنترل تورم و یک هدف عملیاتی به نام نرخ سود و همچنین یک بستر به نام عملیات بازار باز و مساعدت‌های آماده یا تسهیلات قاعده‌مند داریم. همچنین در زیرمجموعه آن ابزاراهایی به نام ریپو و ریپو معکوس داریم که می‌توان نرخ آن را کم و زیاد کرد و همچمنین ابزار سنتی مانند نسبت سپرده قانونی.

مدیر عملیات بازار باز بانک مرکزی گفت: حالا این ابزارها در قالب عملیات بازار باز چه نقشی دارند؟ از طریق تزریق منابع با وثیقه، به بازار ذخایر عمل می‌کند که این تزریق بر اساس قیمت خاصی که از حراج استخراج می‌شود باعث خواهد شد مکانیزم بازار در این بستر کار کند و نرخ‌های استخراج شده از بازار بین بانکی دارای اطلاعات شود.

نادری تصریح کرد: در نتیجه عملیات بازار باز بستری است که در قالب آن، یکسری اوراق از بانک‌ها خریداری و منابعی را در دوزه زمانی مشخص تزریق می‌کنیم و در پایان همان دوره اوراق را به بانک‌ها می‌فروشیم و منابع را جمع می‌کنیم. در حالت ریپو معکوس، حس می‌کنیم بازار منابع مازاد دارد و این منابع زیاد باعث شده نرخ افت کند؛ در این شرایط اوراق در اختیار خود را به بانک‌ها می‌فروشیم و ذخایر مازاد را جمع می‌کنیم تا نرخ به تعادل برسد. این نرخ هدایتگر کلیه نرخ‌های موجود در اقتصاد است.

انعطاف‌پذیری برای بانک‌ها

مدیر عملیات بازار باز بانک مرکزی درباره اینکه این بازار چه کمکی به بانک‌ها می‌کند؟ پاسخ داد: عملیات بازار باز ابزاری است که انعطاف را به بازار بین بانکی می‌دهد. زمان قدیم اگر بانک‌ها منابع کم داشتند به نحوی باید از بانک مرکزی می‌گرفتند چرا که ذخایر آن‌ها همان پایه پولی یا پول بانک مرکزی است و به جز بانک مرکزی جایی نیست که این پول را تولید کند؛ بنابراین به انحای مختلف به دنبال خطوط اعتباری یا انواع اقسام دریچه‌های اعتباری بودند.

وی ادامه داد: اما در حال حاضر بانک مرکزی ذخایر را پیش بینی و تلاش می‌کند میزان مورد نیاز را از طریق یک نظام وثیقه‌محور در اختیار بانک‌ها قرار دهد و بانک‌ها هم ناگزیر می‌شوند برای اینکه بتوانند از منابع استفاده کنند؛ سمت راست ترازنامه خود را از طریق انباشت اوراق بدهی دولتی، غنی‌تر کنند.

نادری تصریح کرد: همین موضوع باعث می‌شود بانک‌ها با خیال آسوده تری در عملیات بازار باز شرکت کنند و حتی اگر نتوانستند در این بستر شرکت کنند هم می‌توانند از اعتبارگیری قاعده‌مند در نرخ سقف دالان نرخ سود استفاده کنند که در واقع عملیات بازار باز است که این انعطاف‌پذیری را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد.

مدیر عملیات بازار باز بانک مرکزی با بیان اینکه از هر ابزاری در اقتصاد باید انتظار منطقی داشت، اظهار کرد: در عملیات بازار باز یک چارچوب سیاست گذاری پولی وجود دارد که در سطح حکمرانی اقتصادی است نه لزوما فقط بانک مرکزی؛ یعنی اگر قوای سه‌گانه نسبت به یک هدف متمرکز باشند احتمالا می‌توانیم با تعهد به آن هدف موفق شویم. مثلا در زمینه هدف تورمی؛ می‌توان تسهیلات تکلیفی که به شبکه بانکی تحمیل می‌شود را کمتر و معقول‌تر کرد.

وی ادامه داد: به عبارت بهتر، یک هدف تورمی کلی وجود دارد که در سطح حکمرانی اقتصادی باید به آن تعهد داشت و بانک مرکزی به تنهایی و بدون همراهی و همکاری با نهادهای دیگر نمی‌تواند کار خاصی انجام دهد. بعد از تعیین هدف، بانک مرکزی نیاز دارد که استقلال ابزاری داشته باشد؛ به این معنا که یک هدف تورمی به بانک مرکزی ابلاغ می‌شود و دیگر نباید به چگونگی رسیدن به این هدف دخالتی داشت.

نادری تصریح کرد: بانک مرکزی باید در استفاده از هدف‌های عملیاتی و تغییر هدف عملیاتی و همچنین استفاده از ابزارها استقلال داشته باشد که به معنای خودمختاری نیست؛ چرا که در همه دنیا بانک مرکزی باید بیشترین پاسخگویی را باید به همه نهادها داشته باشد.

به گزارش تسنیم,مدیر عملیات بازار باز بانک مرکزی گفت: حالا در این فضا و در حوزه استفاده از عملیات بازار باز و سیاستگذار پولی هم این درک چارچوب سیاستگذاری و آنچه که نباید به بانک مرکزی واگذار شود و آنچه باید واگذار شود هم باید شفاف شود تا بتوانیم نتیجه مشخصی از رسالت بانک مرکزی در یک دوره زمانی میان مدت تا بلندمدت داشته باشیم.