شاید برخی تخلفات و سوء استفادهها دلیل این تصمیم گیری بوده است که در این صورت نیز میتوانستند ابهامات را رفع کنند.
وقتی چنین ابزاری را از صندوق میگیرند، اولین معضل آن است که ابزارسازی صورت نمیگیرد و اتفاق دوم اینکه فرصت صندوقهای سرمایهگذاری که میتوانستند از بعضی استراتژیها استفاده کنند از دست میرود، به ویژه برای صندوقهای درآمد ثابت که در بعضی دورهها توان این را داشتند که از این ظرفیت، به سادگی با ترکیب برخی استراتژیها بازدهیهای خوبی در بحث آپشنها ایجاد کنند. به نظر میرسد مدیران صندوقهای درآمد ثابت دوباره به سراغ خرید و فروش سهام بروند ولی در آنجا این امکان را داشتند که با استراتژی ترکیبی بازدهیهای فیکسی را در صندوقها ایجاد کنند که حالت سیف هم داشت و از طرفی باعث عمق بخشیدن به بازار سهام هم میشد.
به نظر میرسد تبعات این تصمیم آن است که عمق بازار چندان زیاد نشده و در این حوزه رشد نکند. هر کس به دنبال این است که استفادهای در بازار سهام ببرد، صندوقهای سرمایه گذاری فیکس بعضا به سمتی میروند که استفاده درآمد ثابت داشته باشند و افراد دیگر با خرید اختیاری که از جانب صندوقها عرضه میشود دنبال این بودند که ریسک زیادی بردارند. هر دو طرف با دو نیت متفاوت وارد این صندوق شده بودند بسیاری بحث ریسکها را میپذیرفتند و عدهای به امید دریافت درآمدهای آتی و صندوقها خودشان را با یک بازدهی ثابت پوشش میدادند که جذاب بود.
اینکه چه اتفاقی افتاده است مشخص نیست اما اینکه کلا جلوی این ابزار را بگیرند به نظر کمکی به صنعت نمیکند البته باید دغدغههای سازمان را دید ولی آنچه ما که به عنوان بخش عملیاتی به این قضیه نگاه میکنیم میبینیم صندوق درآمد ثابت ابزار مناسب و در حال عمق پیدا کردن بود و استفادههای خوبی نیز از آن انجام میشد. بنابراین حذف آن به طور کل تصمیم مناسبی نبود بلکه اگر مشکلی هم بود باید با یک چارچوب و سازوکار نظارتی، آن دستورالعمل را اصلاح کرد.
بر فرض استفاده کدهای حقوقی برای تامین مالی سوال این است که مگر در حال حاضر چنین اتفاقی در ابزار به صورت غیر رسمی رخ نمیدهد؟ شرکتها برای تامین مالی با انتشار اوراق تبعه مالی این کار را انجام میدهند، تفاوت این است که در اینجا مدیران صندوق ریسک کوچکی را بر میداشتند. اگر بحث تامین مالی را هم در نظر بگیریم یک صندوق درآمد ثابت که کار تامین مالی را انجام میداد در واقع بازدهی واقعی انجام میشد و از طرفی فرض کنید شرکتی بخواهد تامین مالی کند یکی از راهها همین انتشار اوراق تبعی است که سازمان هم الزام آورده است اما نرخها جذاب نیستند.
به نظر میرسد در آپشن نرخها جذابتر، واقعیتر از بیرون و شفافتر بود اما در اوراق تبعی هزاران اتفاق ممکن است بیفتد. بهتر بود همانطور که در اوراق تبعی و... محدودیتی قرار دادند میتوانستند برای تامین مالی صندوقها نیز همین کار را انجام دهند.
- محمدرضا خانی - مدیر صندوق گروه مالی کاریزما
- شماره 498 هفته نامه اطلاعات بورس