تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۰

تجدید ارزیابی دارایی شرکت‌ها عملکرد مثبتی است و با وجود اینکه مخالفانی هم دارد به نظر می‌رسد می‌تواند به شفاف‌تر شدن صورت‌های مالی مثل تراز نامه بیانجامد و تحلیل‌هایی که روی دارایی‌ها و تراز نامه و برخی نسبت‌ها مانند P/B انجام می‌شود، دقیق‌تر و واقعی‌تر شود.

از مزایای این طرح اینکه باعث به روز شدن تراز نامه می‌شود و در وهله اول یکسری نسبت‌ها را مانند نسبت‌های P/B زنده می‌کند و در وهله دوم اینکه عملکرد مدیریت شفاف‌تر می‌شود. برای مثال می‌توان دید زمانی که برخی از مدیران ادعا می‌کنند نسبت دارایی‌هایی شرکت ۴۰ یا ۵۰ درصد بوده و سود ساز هستند با به روز شدن دارایی‌ها این نسبت تبدبل به ۳ درصد سود می‌شود. همچنین چون عملکردی است که ساز و کار عملکرد مدیر را زیر سوال می‌برد، پس مسائل روشن می‌شود.
از طرف دیگر دوگانگی هم به وجود می‌آورد و بعضی ها تعبیر بد و بعضی‌ها تعبیر خوب می‌کنند. به این معنا که سرمایه یعنی پول داخل شرکت می‌ماند و زمانی که دارایی به روز شود، بحث استهلاک شرکت باعث می‌شود سود آوری یکسری شرکت‌ها کمتر شود و درواقع شاید برخی شرکت‌ها حتی زیان‌ده شوند ولی مسئله این است که این پول از خود شرکت خارج نمی‌شود و اگر در آینده قرار باشد بحث درست کردن آن تجهیزات یا اصلا جایگزینی باشد، شرکت دارایی دارد که می‌تواند آن هزینه استهلاک را حساب کند و از طریق آن دارایی عملکرد خوبی داشته باشد.
این موضوع پارامتری است که خیلی‌ها خوب تعبیر کرده و خیلی‌ها بد تعبیر می‌کنند که بستگی دارد ذاتی و ریشه‌ای به این قضیه نگاه شود. مثلا اگر P/E بازار با بحث مستهلک کردن شرکت‌ها بالا بیاید میانگینی از کل P/E ها بالا می‌آید. یعنی اگر الان میانگین P/E در ۵ ارزنده است با تجدید ارزیابی در ۸ ارزنده خواهد بود چون در نمودارها ساز و کارهای شرکت را مثبت تعدیل می‌کنیم و باز هم به شرکت اجازه می‌دهیم که از دارایی‌هایی که در دل خود نگه می‌دارد، عملکرد مثبت بسازد. از طرفی هم جلوی یکسری رفتارهای سوء گرفته می‌شود.
درواقع بحث تجدید ارزیابی دارایی‌ها در کل ساز و کار عملکرد دارایی و خیلی موارد دیگر را روشن می‌کند و از این روشن شدن می‌توان خیلی خوب استفاده کرد تا برخی مطالبات را بگیریم که مهم‌ترین آن این است که اجازه ندهیم رفتارهای دستوری بخواهد روی بازار یا این صنایع به واسطه توهمی که شرکت از دارایی‌های خود دارد به وجود آید. البته مزیت دیگری که وجود دارد این است که می‌تواند جلوی برخی از قیمت گذاری‌های دستوری از سمت سیاست‌گذاران را بگیرد.
در حقیقت ساز و کار تجدید ارزیابی در کشورهایی که تورم زیاد دارند باید انجام شود؛ یعنی یکبار این شرکت‌ها می‌توانند تجدید ارزیابی کنند و بعد هم با نرخی که مشخص است و از مراکز معتبر می‌آید، هر سال تعدیل کنند مثل نرخ رشد مسکن، ساختمان‌ها را رشد دهند یا بر مبنای تجهیزات با شاخصی این را رشد دهند که درگیر هزینه‌های دیگر هم نباشند؛ روی صورت مالی هم واضح باشد ولی به نظر می‌رسد می‌توانیم بیشتر بحث عملکرد شفاف را داشته باشیم.

  • آراد پورکار - مدیر تحلیل کارگزاری پیشرو
  • شماره ۴۹۸ هفته نامه اطلاعات بورس