بطوری که هم اکنون از حدود ۹۰ هزارمگاوات قدرت منصوبه در حوزه نیروگاهی کشور، سهم تجدید پذیرها اعم از خورشیدی و بادی کمی بیشتر از هزار مگاوات است. به عبارتی، عملا یک درصد از قدرت منصوبه کشور در حوزه نیروگاهی مربوط به تجدیدپذیرهاست که نشانگر عقب ماندگی قابل ملاحظه در این بخش است.
کشورهایی چون ترکیه، امارات و عربستان که فعالیت خود را دراین حوزه دیرتر از ایران شروع کردند و یا کشورهای اروپایی که پتانسیل خورشیدی آنها کمتر از ایران است اکنون سهم قابل توجهی از برق تولیدیشان از خورشید و باد است. اما ایران دراین بخش عقب مانده و نتوانسته عملکرد قابل قبولی داشته باشد. حال سوال اساسی این است که چرا این عقب ماندگی را در توسعه تجدیدپذیرها شاهد هستیم؟ برای پاسخ به این سوال نگاهی به تولید برق از واحدهای حرارتی در ایران میاندازیم. دیربازی است که برق در نیروگاههای حرارتی با سوخت اولیه تقریبا مجانی تولید میشود. این در حالی است که هر یک کیلو وات ساعت انرژی الکتریکی معادل یک سوم تا یک چهارم یک مترمکعب گاز مصرف میکند بنابراین وقتی انرژی اولیه اعم از گاز یا معادل آن رایگان در اختیار نیروگاهها گذاشته میشود، هزینه تولید برق نیروگاههای حرارتی به هزینه تبدیل انرژی محدود میشود.
در این حالت به اشتباه ارزش برق تولیدی در این نیروگاهها با هزینه تبدیل انرژی معادل میشود. بدیهی است دراین شرایط قیمت برق تولیدی توسط واحدهای تجدیدپذیر خورشیدی و بادی با توجه به حجم بالای سرمایهگذاری مورد نیاز با برق تولیدی نیروگاههای حرارتی قابل رقابت نخواهد بود. نتیجه تزریق وسیع انرژی اولیه سوبسیدی به نیروگاههای حرارتی، دادن این سیگنال غلط است که نیروگاههای حرارتی با هزینه کمتری نسبت به نیروگاههای تجدیدپذیر برق تولید میکنند. این گزاره به شرطی درست است که انرژی اولیه بصورت تقریبا مجانی در اختیار نیروگاههای حرارتی گذاشته شود. موضوعی که در ایران شاهد آن هستیم. در صورتی که انرژیهای اولیه به قیمت واقعی دراختیار واحدهای حرارتی گذاشته شود هزینه تولید نیروگاههای حرارتی و تجدیدپذیر قابل مقایسه و رقابت خواهد بود؛ و در صورتی که هزینههای زیست محیطی هم به هزینه تولید نیروگاههای حرارتی افزوده شود نیروگاههای تجدیدپذیر به صرفهتر خواهند شد. در حالی که با سوخت تقریبا مجانی به نیروگاهها قیمت برق تولیدی در نیروگاههای خورشیدی یا بادی ده تا پانزده برابر بیشتر از قیمت برق تولیدی نیروگاههای حرارتی خواهد بود. وقتی در اقتصاد انرژی چنین گزاره نادرستی رایج میشود نتیجه آن گسترش سرمایهگذاری در نیروگاههای حرارتی و سرکوب شدید سرمایهگذاری در نیروگاههای تجدیدپذیر است. این در حالی است که عملا تولید نیروگاههای حرارتی برای اقتصاد ملی ارزان نبوده است. براین اساس، و غلبه این گزاره که هزینه تولید برق تجدیدپذیر بسیار گرانتر از تولید نیروگاههای حرارتی است، باعث عقبماندگی در حوزه سرمایهگذاری در تجدیدپذیرها در کشور شد.
برای رفع این مشکل دو رویکرد انتخاب شد که هر دو ناموفق بودند. اولین رویکرد خرید تضمینی برق با تکیه بر منابع مالی در اختیار صنعت برق بود. دومین رویکرد استفاده از منابع اختصاصی مانند عوارض برای تامین هزینه سرمایهگذاریهای انجام گرفته در قالب خرید تضمینی بود. پس همچنان تضمین مطمئن برگشت سرمایه در صنعت تجدیدپذیر با ابهامات گستردهای مواجه است. برای حل این مشکل و کاهش نگرانی سرمایهگذاران برای بازگشت سرمایه در حوزه تجدیدپذیر وزارت نیرو با همکاری سازمان بورس تالار برق سبز را به عنوان محل داد و ستد انرژی سبز راهاندازی کرد.
- محمود رضا حقیفام - کارشناس حوزه اقتصاد انرژی
- شماره ۴۹۸ هفته نامه اطلاعات بورس