در دورهای بحث رانت خوراک پتروشیمیها مطرح بود و اینکه در واقع خوراک ارزانتری دارند و سودی که میسازند ناشی از این مابه التفاوت است ولی در حال حاضر نه تنها این اثر از بین رفته است بلکه حتی نرخ خوراک پتروشیمی از عرف جهانی و هم از هابهایی که تولیدکننده گاز هستند، بالاتر است.
هر طور حساب شود باز هم اثری از خوراک ارزان یا هم قیمت با بقیه تولیدکنندگان گاز و محصولات پتروشیمی وجود ندارد، پس قطعاً روی بخش حقیقی اثر منفی خواهد داشت و تا وقتی که دغدغه نهادهای تصمیم ساز و تصمیمگیر، رونق بازار سرمایه نباشد مشکل حل نمیشود. در حقیقت پارادایم فکری باید تغییر پیدا کند. حال این که چطور روی سود شرکتها تاثیر خواهد داشت اثر مستقیمی است که نرخ خوراک پتروشیمی افزایش پیدا میکند و سودشان کم میشود. اثر جنبی آن هم این است که نرخ یوتیلیتیها هم افزایش مییابد و مزید بر علت است که اثر کاهنده روی سود خواهد داشت. باید در آینده ببینیم که برآیند این دو نیرو به چه سمتی پیش خواهد رفت، قطعاً کاری که پتروشیمیها کردند، باعث افزایش نرخ ارز خواهد شد. هرچند نمیتوان خیلی پیشبینی دقیقی از آن کرد ولی قطعا باعث افزایش ارز خواهد شد.
شاید مقداری از نیاز بخش حقیقی با افزایش نرخ ارز جبران شود ولی افزایش واقعی نیست بلکه یک بخش اسمی است که اینگونه هم نمیتوان سود اقتصادی از آن تعبیر کرد. به نظر میرسد برگرداندن مصوبه هیأت دولت کار سختی باشد زیرا تصمیمی نیست که در جای مشخصی یا شرکتی گرفته شده باشد بلکه در هیات دولت تصمیم گیری شده است. این واقعیت باید به وجود آید که بازار سرمایه فرای یک و دو میلیون سهامدار بوده و بازار سرمایه ابزار توسعه اقتصادی است. تا وقتی که این رویکرد که بازار سرمایه محل تجمیع یک و دو میلیون سهامدار است تغییر پیدا نکند، این تصمیمات خیلی دور از ذهن نیست و محتمل است که بعد از این هم چنین تصمیماتی گرفته شود.
- فرهاد ذاتعلی فرد - مدیر سرمایه گذاری پتروشیمی خلیج فارس
- شماره ۴۹۹ هفته نامه اطلاعات بورس