تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۰

مدیران مالی برای پوشش ریسک در بنگاه‌هایی که در آنها مشغول به کار هستند عموما با چالش‌هایی مواجهند.

برخی از این چالش‌ها به تصمیم مدیران بالادست برای ورود به قراردادهای آتی و اختیار معامله برای پوشش ریسک برمی‌گردد. در واقع یک مدیر مالی باید بتواند هیات مدیره شرکت را برای ورود به قراردادهای پوشش ریسک قانع کند.
مدیران سنتی عموما علاقه‌ای به پوشش ریسک به مفهومی که در مهندسی مالی مطرح می شود، ندارند. آنها برای مصون ماندن از ریسک افزایش قیمت مواد اولیه تولید در آینده، روش سنتی خرید و انبارش کالا را پیشنهاد می‌کنند. در شرکت‌های تولیدی به کرات دیده شده که مدیران شرکت اقدام به افزایش قابل‌توجه سطح موجودی کالای مواد اولیه کرده و برای این کار هزینه‌های بالایی بابت بیمه و انبارداری به شرکت تحمیل کرده‌اند. فارغ از اینکه این روش کارایی لازم را نداشته و با محدودیت‌هایی در حجم انبارش، زمان مصرف کالای ذخیره شده و سرمایه در گردش مواجه هست؛ هزینه‌های بیشتری را هم به شرکت تحمیل می‌کند زیرا هزینه‌های ورود به بازار مشتقه برای پوشش ریسک قیمت در آینده بسیار کمتر از هزینه‌های انبار کردن دارایی است.
از جمله تصمیمات مهمی که مدیران مالی برای انجام عملیات پوشش ریسک باید بگیرند تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب دارایی پایه، انتخاب ماه قرارداد، تعداد قرارداد بهینه برای پوشش ریسک و توجه به نقدشوندگی قراردادهاست. گاهی اوقات قرارداد آتی و اختیار معامله کالای مورد نظر مدیران برای پوشش ریسک وجود ندارد.
در اینجا مدیر مالی باید کالای مشابه که بیشترین همبستگی قیمتی با کالای مورد نظر خود دارد را به عنوان دارایی پایه انتخاب کند. در این حالت مساله تعداد بهینه قرارداد آتی برای پوشش ریسک برای مدیران مالی مطرح می شود. انتخاب سررسید قرارداد هم از دیگر موارد مهم است. اگر شرکت نمی خواهد خود را درگیر فرآیند تحویل و هزینه‌های مرتبط با آن کند باید از سررسیدهای دورتر در قراردادهای آتی و اختیار استفاده کرده و نقدشوندگی قرارداد برای ورود و خروج به موقع از بازار را هم در نظر بگیرد.

  • هانی جمالی - کارشناس مشتقات انرژی
  • شماره ۵۰۰ هفته نامه اطلاعات بورس