شرکتها تجدید ارزیابی را مثلا ۱۰ برابر نمیکنند بلکه ارزش منصفانه دارند که باید با آن اندازه گیری کنند و نباید چون مثلا ارزش زمین به میزانی بالا رفت آن را بفروشند و سهام بخرند.
مازاد تجدید ارزیابی نباید در فروش سهام و دادن سهام و ... باشد بلکه باید در سایر اقلام به صورت جامع برود. سهامی که با قیمت اسمی افزایش سرمایه میدهند هیچ جای دنیا وجود ندارد. افزایش سرمایه با ارزش بازار است و باید به قیمت عرضه شود مثلا اگر سهمی دو هزار تومان است باید دو هزارتومان از سهامدار گرفت و سهم داد.
افزایش سرمایه در شرکت میرود نه اینکه با افزایش سرمایه همه خوشحال باشند، در همه جای دنیا با شنیدن اسم افزایش سرمایه قیمت سهام افت میکند چون آن افزایش سرمایه را به دلیل ناتوانی شرکت در دریافت وام ارزان میدانند، اما در ایران هرسال افزایش سرمایه میدهند تا سهامدار با پرداخت ۱۰۰ تومان، سهم مثلا ۳ هزار تومانی بگیرد و بفروشد، اینها اشتباهات عدیده هستند که بازار را ویران کرده است.
اگر بخواهیم اقتصاد درست شود و مردم سرمایههایشان را وارد سهام کنند و اعتماد داشته باشند این مشکلات باید حل شود. رانتخوارها این شرایط را میپسندند، ۳۰ درصد یا بیشتر از سهمی را در دست دارند و ایجاد صف خرید و فروش کنند و صورتهای مالی و بازار و ... را رها کنند. بنابراین برای تجدید ارزیابی باید تصمیمات علمی گرفته و جلسات لازم برگزار شود.
در دنیا هیچ دو شرکتی وجود ندارند که مثل ایران (هزار ریال) ارزش اسمیشان یکی باشد و این اصلا معنی ندارد زیرا ممکن است ارزش اسمی شرکتی یک دلار و شرکتی ۲ یا ۵ دلار و حتی شرکتی بدون ارزش اسمی باشد. با این روش خواستند تا از مهلکه افزایش سرمایه رها شوند و افزایش اسمی دهند، یعنی شرکت صد تومان میگیرد یک سهم به سهامدار میدهد و آن سهم ممکن است در بازار ۲ هزار تومان باشد و همیشه باید معادل ۲۰ الی ۳۰ درصد سود برای آن ۲ هزار تومان اعلام و تقسیم کند.
نباید از محل مطالبات افزایش سرمایه داد بلکه باید از سهامدار پول گرفت وقتی همه اینها درست شود، بازار درست خواهد شد صورتهای مالی معنی پیدا کرده و اگر مدیران شرکتها ناتوان باشند جایشان را به مدیران توانمند میدهند تا سود درست اعلام کنند، وقتی IFRS و تورم و مالیات و ... را در نظر نمیگیریم سودهای اعلامی حال حاضر قلابی است.
اگر قصد تجدید ارزیابی دارند باید بررسی کنند ثروت منصفانه ارزش زمین چقدر است، آنوقت اگر تجدید ارزیابی کردیم و داراییها ۱۰ تا ۵ درصد افزایش داشت، در استانداردها به آن مازاد تجدید ارزیابی میگویند و باید آن را در سایر اقلام سود جامع وارد کرد، نه اینکه چون سود تحقق پیدا کرد و سهم افزایش یافت بفروشند و سهم بدهند. اگر این مشکلات حل شود بازار عمق پیدا میکند و دیگر قمارخانه نخواهد بود. درحال حاضر کسی سهمی را نگه نمیدارد چه سهامدار حقیقی و چه حقوقی میخواهند بفروشند تا سود بگیرند و قیمتها بر اساس آن تعیین میشود.
- ایرج نوروش - کارشناس حسابداری
- شماره ۵۰۴ هفته نامه اطلاعات بورس