به طور کل مساله بیمه را برای ساختمان در نظر نگرفتهاند در حالی که در همه دنیا اگر بخواهند ملکی را اجاره دهند یا بفروشند باید بیمه باشد. این مساله را در ایران نداریم و تا زمانی که تکلیف آن مشخص نشود خیلی از مسائل در زمینه مسکن گنگ خواهد ماند.
بسیاری از معاملات در حوزه مسکن واقعی نیست و قیمتها را در مقاطع مختلف نداریم در حالی که در این طرح قرار است یک فرد چند متر زمین را در بورس خریداری کند. اما برای این که چنین اتفاقی بیفتد باید دادههای کلان هر منطقه را دانست و باید مشخص باشد هر واحد ساختمانی دقیقاً چه قیمتی دارد بنابراین باید سازوکاری یافت که بتوان به درستی آن را ارزشیابی کرد.
به طور مثال اگر الان ملکی را در تهران ارزشیابی کنند ارزش آن با کد کارشناسی یک قیمت و در بازار قیمتی دیگر است. حتی در پروژههای کلان شهری و ملی که زمینی در مثلا جاده قرار میگیرد مالک حس میکند ملکش از بین رفته است. زیرا از نظر مالک قیمتگذاری عادلانه نیست و شاید یک دهم یا یک پنجم بازار به فروش رود که این فاصله قیمتی در بحث نظارت ساختمانی و فنی، بسیار جدی است و در حد شعار نیست.
مساله بعد این است که با فروش متری مسکن در بورس امکان افزایش قیمت آن وجود دارد و این کالا رسما به عنوان کلای سرمایهگذاری مطرح خواهد شد. در حالی که یکی از تفکرات این است که مسکن را نباید به عنوان کالای سرمایه دید و باید آن را جایی برای زیستن و سرپناه اقشار مختلف جامعه دانست. بنابراین با ورود پول به این بازار مثل سایر بازارها احتمال گرانی مسکن وجود دارد.
مسالهای در اقتصاد وجود دارد که گران شدن به خودی خود بد نیست بلکه گرانی ناشی از تورم و کاهش تولید مشکل ساز است نه گرانی ناشی از تولید و نباید این دورا یکی دانست. اگر یک سازوکار و چرخهای را در نظر بگیریم که این چرخه خارج از چرخه پولی مسکن را توکنایز کند اتفاقی که میفتد این است که دیگر برای ساخت مسکن نیاز به خلق پول نداریم و تورم ایجاد نخواهد شد.
- هوشنگ فروغمند اعرابی - مدرس و پژوهشگر حوزه معماری و مسکن
- شماره ۵۰۵ هفته نامه اطلاعات بورس