این موضوع و یا به نوعی معضل همیشه وجود داشته و به طور کل در بازارهایی که روند نزولی به خود میگیرند و حجم نقدینگی نیز کم میشود طبیعتا این موضوع به نوعی باب میشود و میتوان گفت مورد عجیب و تازهای هم نیست. بازارها زمانی که ریزشی میشوند سرمایهها بر سهمهای کوچک متمرکز میشوند چرا که با سرمایههای کم در واقع جهش پیدا میکند و به هر حال این موضوعی است که در کشور نیز بسیار اتفاق میافتد و به ویژه اینروزها.
اصلیترین عواقبی که این اتفاق دارد برای صاحب اصلی و به نوعی سهامدار شرکت مدنظر است که به هر حال به برند آن آسیب میرسد و طبیعتا مدلهای پروژه کردن سهام در ایران همیشه یک روال همیشگی و تکراری دارد به این صورت که در ابتدا قبل از اینکه این اتفاق رخ دهد افرادی که قصد دارند اینکار را انجام دهند اقدام به خریداری میکنند و سپس بعد از اینکه تکمیل شد در راند اول به افرادی که قصد سرمایهگذاری بزرگتری دارند و کسانی که در راند سوم و چهارم هم ادامه میدهند به نوعی بازنده هستند. اگر سیستم شناسایی تخلفات در خرید و فروش ما مقداری منسجمتر بود و بخش نظارت بورس و فرابورس بر روی این موضوعات دقت بیشتری داشت و به نوعی قابل رصد بود جلوی این اقدام گرفته میشد اما نقض قوانین در این موضوعات وجود دارد و قوانینی در جهت اینکه نگذارند اینگونه اتفاقات رخ دهند نیست.
چیزی به نام سهم پروژه کردن در قوانین بهعنوان تخلف پیشبینی نشده است و وقتی که سرمایه گذاران شاهد این هستند که بزرگترین پروژه کن سهم ایران دولت است بدون شک آنها نیز یاد میگیرند و نباید از این موضوع غافل شد که آسیبی که پروژه کردن خود دولت برای مردم داشت چیزی کمتر از این سهم پروژه کردنها نیست چرا که در ابعاد وسیعی است.
چرا که اگر بخواهند مصادیق تخلف پروژه کردن سهم در بازار باب شود نظر به آنکه در جلسات این موضوع شرکت داشتهام عملا اولین کسی که باید محکوم شود مدیرعاملان شرکتهای سرمایهگذاری استانی هستند و بعدی گروه سهامدارانی همچون هلدینگ خلیج فارس و شرکت پالایش و فرآوردههای نفتی است و اینها همه در این فضا و در قیمتهای پایین سهم خریدند و در قیمتهای بالا سهم را فروختند امر مصداق جرم باشد طبیعتا دولت هم پایشگیر است، بنابراین سکوت کرده است و شخصا به یاد ندارم پروندهای را که شخصی سهمی را پروژه کرده باشد و بعضا محکوم شده باشد. در نهایت در بازارها زمانی که روند کلی بازار نزولی است و از طرفی دیگر نقدینگی در بازار بسیار کم است دیگر نقدینگی نمیتواند کل بازار را مثبت کند و به سمت مکانهایی میرود که بتواند با مبلغ کمتر سود کند چرا که بازار ما یکطرفه است و فقط در جهت صعودی بازار مردم میتوانند سود کنند. به هر حال بحث انگیزهها هم است و مردم هم زمانی که میبینند در بازار تماما قرمز چندین نماد سبز است و برای چند روز پی در پی به دنبال این موج سهم پروژهکردن حرکت میکنند یک امر کاملا طبیعی است و تا زمانی که بازار به شرایط تعادلی و قابل تحلیل برنگردد جلوی این اقدامات را نمیتوان گرفت و کسی که با تحلیل سهم خریده در ضرر سنگینتری نسبت به فردی که پشت سر افراد سهمچاق کن سهم خریده است. البته در بدنه خود بازار و با شرایطی که مردم عادی را کنار بگذاریم برای بسیاری از فعالان خود بازار این موضوع باب میشود و خودشان سرمایه خود را میبرند پشت سهمهایی که اساسا بازیگر دارد و پروژه شده است و این میتواند به صورت دومینو وار برود تا جایی که این افراد سود را شناسایی کنند و گروه آخری هستند که با وعدههای واهی وارد سهم میکنند و بعد معمولا سهم در این شرایط دچار ریزش میشود. میتوان جلوی این اقدام را گرفت چرا که سیستم های نظارتی کارشان همین است و قرار نیست که فقط در جهت منافع دولت حرکت کنند اما اگر بخواهند قوانینی مبنی بر جرم انگاری این موضوع نگارش شود اولین مجرم دولت و شرکتهای دولتی است.
- محمد مهدی سماواتی مدرس ریسک
- شماره ۵۰۶ هفته نامه اطلاعات بورس