همانطور که همه میدانند به دلیل تصمیم دولت در رابطه با نرخ خوراک و انرژی برای واحدهای تولیدی بود که این موضوع به شدت سود آنها را تحت تاثیر قرار داده بود، بعد از اینکه اعتراضاتی انجام شد و بحثهای مفصل و پیگیریهایی صورت گرفت، آن مصوبه باطل شد و در بازنگری که انجام شد، اصلاحی صورت گرفت و ظاهرا اصلاح به این صورت بوده که به فرمول سال ۹۴ باز میگردد.
در حقیقت این موضوع پیامی برای بازار بود بر این مبنا که آن مشکل رفع شده و همچنین به نظر میرسد این موضوع مهمترین عاملی بوده است که باعث شد دوباره جریان مثبت در بازار ایجاد شود.
در خصوص این فرضیه که آیا جهشی که بعد از مدتها بازار سرمایه رخ داد، تحت تاثیر از عوامل دیگری مانند احتمال تغییر نرخ ارز نیز بوده است باید توجه داشت که نرخ ارز در هر صورت روی درآمد شرکتهای صادر کننده تاثیر قابل توجهی دارد ولی نکتهای که در این میان وجود دارد این است که در چند ماه گذشته نرخ ارز با ثبات بوده و هیچ افزایشی هم نداشته است، بنابراین از این محل نمیتوان پیش بینی افزایش سودآوری برای شرکتها داشت. ولی در رابطه با اخبار سیاسی که راجع به برخی گشایشها داده شده است، میتوان تاثیرات بیشتری را از جهت اینکه میدانیم که بسیاری از شرکتهای صادر کننده ما مشکلات قابل توجهی در رابطه با نقل و انتقال ارز و هزینههایی که از این بابت به آنها تحمیل میشود، انتظار داشت. در صورتی که این گشایشها باعث شود تا هزینههای نقل و انتقال ارزی نیز با کاهش همراه شود، این مورد میتواند در واقع محلی برای چشم اندازی مثبت و همچنین برای افزایش سود در شرکتها باشد. همچنین این موضوع میتواند به عنوان یکی از عوامل نه عامل اصلی ولی عامل جنبی و کمکی مطرح شود.
در پاسخ به این سوال باید گفت پیش بینی کردن بازار نه کار راحتی است و نه حتی کار درستی، بلکه همیشه برای بازار سرمایه شرایط خاص خودش اتفاق میافتد، یعنی لزوما آنگونه که ما انتظار داریم یا پیش بینی میکنیم ممکن است اتفاق نیفتد و پیش نرود بنابراین نمیشود پیش بینی دقیقی از آینده بازار سرمایه ارائه داد. اما اگر بتوان یک عامل که در آینده بازار سرمایه از آن به عنوان عامل قابل کنترل نام ببریم، نحوه رفتار دولت با بنگاهها و همچنین شرکتها است که اگر از عقلانیت لازم برخوردار باشد به طور طبیعی میتواند یک عامل با ثبات و تقویت کننده برای بازار سرمایه باشد.
اگر جریانات و اتفاقات سیاسی هم به سمتی برود که گشایشهای بیشتری در روابط بین الملل و رفع تحریم ها اتفاق بیفتد با وجود اینکه ممکن است کاهش نزخ دلار تاثیر منفی داشته باشد ولی خود شکل گشایش ارتباطات بینالمللی و امکان توسعه روابط بینالمللی و توسعه فعالیت تجاری شرکتها در خارج از کشور آثار مثبتی دارد.
در این صورت قطعا میتواند بر آن آثار منفی غلبه کند و از این جهت هم میتوان انتظار داشت که بازار بیشتر تقویت شود. در کنار همه این عوامل گفته شده عامل منفی قرار میگیرد که میتوان گفت شاید بزرگترین تهدید کننده بازار است، بحث رکود اقتصادی است. به دلیل سیاستهای انقباضی که درواقع برای کنترل تورم به کار گرفته شده است، دسترسی بنگاهها به منابع مالی خیلی محدود شده و در فشار قرار گرفتند که خود این عامل میتواند یک عامل منفی باشد که آینده رشد بازار را تهدید کند.
- محمدعلی دهقان دهنوی - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
- شماره ۵۰۷ هفته نامه اطلاعات بورس