سواد مالی، واژهای است که ضمن کاربرد بسیار آن در ادبیات سرمایهگذاری در سالهای اخیر، در برخی خانوادهها نیز با علاقمندی به آن نگریسته میشود. در عین حال در مراکز تولید و ترویج علوم مالی تحقیقات گستردهای در خصوص میزان آشنایی مردم با این فن مدیریت مالی خانوارها در حال انجام است.
آمارها نشان میدهد ایران اقتصادی بانک پایه دارد و مردم به صورت سنتی تمایل بیشتری به پس انداز داراییهای خود در سیستم بانکی و همچنین تامین نیازهای مالی از طریق تسهیلات بانکی دارند. هر چند طی دو دهه اخیر و پس از راه اندازی تالارهای منطقهای و همچنین تدوین و اجرای قانون جدید بازار اوراق بهادار در ماههای پایانی دولت خاتمی، آشنایی با سواد مالی سرعت بیشتری گرفت و در پی آن با توزیع سهام عدالت تعداد دارندگان کد بورسی به حدود ۵۰ میلیون نفر رسید، اما بر اساس آمار تعداد سهامداران فعال بازار سرمایه حدود ۱۰ درصد دارندگان کد سهامداری است. با این حال در تازهترین آمار اعلامی توسط رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، براساس آخرین افکارسنجیهای انجام شده، میانگین سواد مالی در ایران ۳۵ درصد است.
این در حالی است که بر اساس نظرسنجی بینالمللی OECD در خصوص سواد مالی بزرگسالان در سال ۲۰۲۰، در اروپا حدود ۵۰ درصد از جمعیت افراد بالغ، درک کافی از مفاهیم مالی ندارند. این آمار نشان میدهد این مفهوم نه در ایران بلکه در بخش عمده ای از اقتصادهای بزرگ جهانی نیز سرمایه گذاری جهان هنوز نتوانسته جایگاه مناسبی برای خود دست و پا کند.
به نظر میرسد برای توسعه این مفهوم و افزایش ضریب نفوذ آن نیازمند زیرساختهای مناسب و ابزارهای نوین هستیم تا این اصل اساسی در اقتصاد خانوادهها و در سطح کلان، در جامعه ضریب نفوذ بالاتری داشته باشد. همانگونه ایجاد زیرساختها و توسعه بازارهای مالی و ابزارهای مالی متناسب با نیازهای مردم در بعد خرد و صنایع در بعد کلان، وظیفه دولتهاست، توسعه جنبه آموزی در راستای برخورداری آحاد مردم از این مهارت مدیریتی در اقتصاد خانواده وظیفه رسانهها به ویژه رسانههای تخصصی است.
این دو عامل همچون دو بال یک پرنده سواد مالی را به طور مناسب توسعه خواهد داد. اینکه سواد مالی در صدد است تا برای به دست آوردن آینده بهتر برنامه ریزی داشته باشد مستلزم آن است که گردانندگان اقتصاد خانوادهها با نحوه و چگونگی برنامهریزی آشنا شوند و این وظیفه رسانه است. تا این مهم محقق نشود ایجاد انواع گوناگون ابزارهای نوین سرمایه گذاری و یا تامین مالی قادر به جذب مخاطب نخواهد بود. سواد مالی در صدد است تا خانواده را به سوی اخذ بهترین تصمیم برای سرمایهگذاری بهتر و کسب بازدهی بالا رهنمون سازد اما تا زمانی که مدیر خانواده با این مقولهها آشنا نباشد، قادر به انجام سرمایه گذاری مناسب نخواهد بود. درک خطرات ناشی از قرض گرفتن و بدهی بیش از حد که یکی از اهداف داشتن سواد مالی است تا زمانی که آموخته نشود، مدیریت خانوار را با بحران مواجه خواهد کرد.
یقینا تناسب میان هزینهها و درآمدها یکی از مهمترین فاکتورهایی است که داشتن سواد مالی را ضروری کرده است، اما آیا بدون آموزش امکانپذیر است؟ پاسخ مشخص است. بنابراین رسانهها باید دوشادوش مراکز تصمیم ساز، زمینه را برای بهره مندی جامعه از ابزارهای مالی فراهم سازند. قطعا مراکز مالی و نهادهای مالی فعال نیز باید از طرق گوناگون به ویژه رسانهها برنامه مدون و بلند مدتی را برای این امر تدوین کنند.
- امیر آشتیانی عراقی - مدیر مسئول
- شماره ۵۰۸ هفته نامه اطلاعات بورس