به گزارش صدای بورس، محمد علینژاد-اونس جهانی در حالی مدتهاست در محدوده ۱۹۰۰ دلاری نوسان میکند که از زمان آغاز سیاستهای انقباضی بانکهای مرکزی، رنگ کانال ۲۰۰۰ دلاری را ندیده است. بسیاری از سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار معتقدند، از زمانی که نرخ بهره از سوی بانکهای مرکزی روندی افزایشی گرفته و از آنجا که پول به سمت سرمایهگذاریهایی با بازدهی بالاتر سرازیر میشود، اوراق قرضه و دیگر سرمایهگذاریهای درآمدثابت جذابتر شده و از جذابیت طلا کاسته میشود. بنابراین سیاستهای تهاجمی فدرالرزرو باید ضعف طلا را به دنبال داشته باشد، اما آمار و ارقام میگوید طلا آنچنان که پیشبینی میشد، ضعیف نیست. با وجود همبستگی نسبتاً منفی در هزاره جدید، موارد بسیار زیادی از همزمانی روند صعودی طلا و نرخ بهره وجود دارد که نشان میدهد نمیتوان به قطعیت گفت نرخ بهره بالا باعث کاهش قیمت طلا میشود. در نهایت، رابطه میان قیمت طلا و نرخ بهره نامطمئن و ناپایدار است، زیرا طلا در بازارهای جهانی تحت تاثیر نیروهای بسیار زیادی قرار دارد که بسیاری از آنها از دسترس فدرالرزرو دور است.
نگاه تاریخی به رابطه قیمت طلا و نرخ بهره
حتی اگر باور عمومی و رایج این است که یک همبستگی منفی قوی بین نرخ بهره و قیمت طلا وجود دارد، بررسی بلندمدت مسیرها و روندهای مربوط به نرخ بهره و قیمت طلا نشان میدهد که چنین رابطهای وجود ندارد. همبستگی میان نرخ بهره و قیمت طلا در نیمقرن گذشته، از سال ۱۹۷۰، تنها حدود ۲۸ درصد بوده و قابل توجه نیست.
مطالعه روند صعودی عظیم طلا که در طول دهه ۱۹۷۰ رخ داد، نشان میدهد که بالاترین قیمت ثبتشده طلا در قرن بیستم درست زمانی اتفاق افتاد که نرخهای بهره بالا و به سرعت در حال افزایش بودند. در سال ۱۹۷۱ نرخ بهره ۵/۳ درصد بود و در سال ۱۹۸۱، همان نرخ بهره بیش از چهار برابر شد و تا ۱۶ درصد افزایش یافت. در این مدت قیمت طلا از کمتر از ۵۰ دلار در هر اونس به قیمت غیرقابل تصوری نزدیک به ۸۵۰ دلار به ازای هر اونس رسید.
فدرالرزرو جدیدترین چرخه افزایش نرخ خود را در مارس ۲۰۲۲ آغاز کرد، درست پس از حمله روسیه به اوکراین که ثبات جهانی را به خطر انداخت و قیمت طلا را افزایش داد. در واقع با غلتیدن از بالاترین سطح نزدیک به دو هزار دلار در هر اونس در ماه مارس، قیمت طلا در بیشتر سال ۲۰۲۲ وارد یک روند نزولی پرنوسان شد تا اینکه در ماههای پاییز به پایینترین سطح خود در حدود ۱۶۳۰ دلار رسید. در حالی که همبستگی تاریخی همچنان مشکوک است، این احتمال وجود دارد که سرمایهگذاران به وسیله نرخهای بالاتر فریفته شوند، همانطور که سرمایهگذاریهای با درآمد ثابت به کاهش قیمت طلا در سال ۲۰۲۲ کمک کرد.
با ورود به سال ۲۰۲۳، قیمت طلا رو به بهبود گذاشت و به سطح ۱۹۰۰ دلاری به ازای هر اونس رسید. رفتاری که دلیل اصلی آن بروز نشانههایی از تعدیل تورم و آهستهتر شدن سیاستهای انقباضی فدرالرزرو بود. با کاهش سرعت افزایش نرخ بهره از سوی فدرالرزرو، سرمایهگذاران دوباره به بازار طلا تمایل پیدا کردند. با وجود این، باید به یاد داشت که سیاستهای پولی تنها یکی از چندین عواملی است که میتواند تحرکات قیمتی طلا را تحت تاثیر قرار دهد.
چه عواملی قیمت طلا را متاثر میکنند؟
قیمت طلا در نهایت تنها تابعی از نرخ بهره نیست و مانند اکثر کالاهای اساسی، در بلندمدت تابعی از عرضه و تقاضاست. در حالی که افزایش عرضه میتواند باعث کاهش شدید قیمت طلا شود، تقاضا در نهایت جزء قویتر میان این دو است. سطح عرضه طلا به آرامی تغییر میکند، زیرا ۱۰ سال یا بیشتر طول میکشد تا ذخایر طلای کشفشده به معدن تولید تبدیل شود.
زمانی که بانکهای مرکزی به سیاست افزایش نرخ بهره روی میآورند، این بازار سهام است که به جای بازار طلا بیشترین خروج سرمایه را متحمل میشود. افزایش نرخ بهره تقریباً همیشه باعث میشود که سرمایهگذاران سبد سرمایهگذاری خود را بیشتر به نفع اوراق قرضه و کمتر به نفع سهام متعادل کنند. نرخ بهره بالاتر به معنای افزایش هزینههای تامین مالی برای شرکتهاست، هزینهای که معمولاً تاثیر منفی مستقیم بر حاشیه سود خالص دارد. این واقعیت تنها این احتمال را افزایش میدهد که افزایش نرخها به کاهش قیمت سهام منجر شود.
وقتی شاخصهای سهام سقف جدیدی را میشکنند، مستعد اصلاحات نزولی هستند. هر زمان که بازار سهام به طور قابل توجهی افت میکند، یکی از نخستین سرمایهگذاریهای جایگزینی که سرمایهگذاران به انتقال پول در آن فکر میکنند، طلاست. به عنوان مثال، قیمت طلا طی سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ بیش از ۶۰ درصد افزایش یافت؛ زمانی که نرخ بهره در حال افزایش بود و شاخص S&P ۵۰۰ بیش از ۲۰ درصد کاهش یافت.
این باور عمومی وجود دارد که قیمت طلا با افزایش نرخ بهره رابطه معکوس دارد. ایده این است که از آنجا که نرخهای بهره بالاتر، سرمایهگذاریهای با درآمد ثابت مانند اوراق قرضه را جذابتر میکند، با افزایش نرخها، پول از طلا خارج میشود و به سرمایهگذاریهای پربازده وارد میشود. با این حال، دادههای تاریخی نشان میدهد که هیچ ارتباط معناداری بین افزایش نرخ بهره و کاهش قیمت طلا وجود ندارد. در حالی که سیاست پولی ممکن است بر بازارهای طلا تاثیر بگذارد، عوامل بسیار دیگری نیز وجود دارند که بر جهت قیمت فلزات گرانبها تاثیر میگذارند. قیمت طلا در نهایت به عرضه و تقاضا بستگی دارد. از آنجا که تولید طلا یک فرآیند طولانی است، حرکت بازارها تا حدودی به سمت عرضه در بازار طلا دیده میشود، اما تقاضا میتواند به شدت در نوسان باشد. به عنوان مثال، آشفتگیهای اقتصادی یا سیاسی میتواند سرمایهگذاران را به سمت امنیت درکشده طلا سوق دهد. خرید ذخایر طلا از سوی بانکهای مرکزی، تقاضا برای جواهرات و نگرانی در مورد تورم نیز میتواند بر بازار طلا تاثیر بگذارد.
بسیاری از سرمایهگذاران بر این باورند که ارزش دلار تاثیر بسزایی بر قیمت طلا دارد. دلیل آن این است که طلا به دلار قیمت میخورد. در تئوری، زمانی که دلار ضعیفتر است، خریدارانی که از ارزهای دیگر استفاده میکنند میتوانند طلای بیشتری بخرند، در نتیجه این فلز جذابتر میشود و قیمت آن بالاتر میرود. برعکس، قویتر شدن دلار، طلا را برای این خریداران گرانتر میکند و قیمت طلا را کاهش میدهد.
منبع: ماهنامه بازار و سرمایه شماره۱۳۴