به گزارش صدای بورس، حدودا دو سال پیش دولت برای تامین کسری بودجه خود تصمیم گرفت تا با توجه به استقبال و اشتیاقی که مردم به سرمایهگذاری در بورس نشان دادند، بخشی از سهام خود در برخی از شــرکتها را عرضه کند. دارایکم و پالایش یکم، به ترتیب تشــکیل شده از سهام بنیادی شرکتهای بانک و بیمه و پالایشی است که به عنوان صندوق قابلمعامله دولتی در بازار ســهام و در سال ۱۳۹۹ بــا فراز و نشــیبهای فراوان در نهایت عرضه شــدند.
روند تلخ
بــه دلیل عرضه دارایکم در بازاری با روند صعودی، اعتماد مردم نســبت به صندوقهای دولتی جلب شــده بود اما ســهامداران صندوق پالایشی یکم مدت زمــان اندکی پس از خرید تجربه تلخی را پشت سر گذاشتند و در حالی کــه دولت اعلام کــرده بود این صندوق دســتکم ۳۰ درصد ســود نصیب سهامدارانش میکند، اما این ســهام چیزی جز زیان برای ســهامداران به همراه نداشت. این سهام نه تنها ســودی برای سهامداران به همراه نداشــت بلکه آنها را بــا ۳۰درصد زیان نیز مواجه کرد! مردم در راستای اعتمادی که برای خرید دارایکم به دولت داشتند، اقدام به خرید پالایش یکم کردند، اما شــرایط برخلاف تصوراتشان رقم خورد، همین امر باعث از بین رفتن اعتماد مردم شد. بــه عبارتی، مــردم چه فکر میکردند و چه شــد!؟
الزام وجود رکن بازارگردان
از همان ابتدای امر برخیها بر این اعتقاد بودند که این دو صندوق دولتی مستلزم وجود رکن بازارگردان هستند و در همین راستا آبانماه سال گذشته رئیس اداره بازرسی صندوقهای سرمایهگذاری سازمان بورس گفت که با تصویب مجمع صندوقهای دارا و پالایش یکم، اساسنامه جدید آنها مصوب شد. همچنین امیدنامه این صندوقها نیز تغییر کرد و به واسطه تغییرات به وجود آمده، رکن بازارگردان نیز تعیین شد.
علیاکبر ایرانشاهی به برگزاری مجمع دو صندوق پالایشی یکم و دارا یکم اشاره کرد و افزود: اساسنامه آنها مطابق آخرین تغییرات هیات وزیران به تصویب رسید؛ در حقیقت هر آنچه که هیأت وزیران نظر بر تغییر آن داشتند، مصوب شد.
وی ادامهداد: با تصویب مجمع این صندوقها، امیدنامه آنها نیز تغییر کرده و رکن بازارگردان به واسطه تغییرات به وجود آمده، تعیین و مصوب شد. ایرانشاهی بیانداشت: مطابق مصوبات مذکور، صندوق پالایش و دارا یکم از مدیریت غیرفعال به فعال تغییر کرده و بازارگردانهای این صندوقها میتوانند نسبت به صدور و ابطال واحدها (یونیت) اقدام کنند که این موضوع علاوه بر اینکه نقدشوندگی آنها را افزایش میدهد، منجر به کاهش فاصله قیمت بازار با NAV صندوقها میشود. رئیس اداره بازرسی صندوقهای سرمایهگذاری سازمان بورس گفت: بازارگردانهای صندوق دارا یکم و پالایش مطابق مقررات براساس حداقل سفارش انباشته و حداقل معاملات روزانهای که توسط بورسها مشخص میشود، اقدام به انجام عملیات بازارگردانی خواهند کرد.
اما در حال حاضر مشاهده میشود که این دو صندوق دولتی باوجود داشتن رکن بازارگردان بازهم وضعیت درستی ندارند و به نوعی حتی کاری از دست بازارگردان هم برنیامده است. البته عده ای هم بر این باورند که دیگر سازمان بورس باید ورود کند و از پای بست این ویرانه را آباد کند، عده ای هم معتقدند مدیران این دو صندوق با همراهی بازارگردانان باید فکری به حال اینها کند، در نهایت آنچیزی که واضح و مشخص است فاصله ازش ذاتی این صندوقهاست که باعث شده سهامداران بیش از پیش از وضعیت موجود ناراضی باشند.
تعهدات باید سفت و سختتر شود
امیر ندیری، مدیر سرمایهگذاری صندوق کارگزاری اقتصاد بیدار در رابطه با وضعیت صندوقهای دارا و پالایش گفت: این موضوع به این دلیل است که این صندوقها یکسری محدودیتها به نسبت صندوقهای سهامی دارند، در ابتدا این صندوقها مدیر ندارند و به نوعی پرتفوی آنها پویا نیست به این معنی که چهار سهم به صورت ثابت در آنهاست و هیچ معاملهای بر روی آن انجام نمیشود.
وی افزود: اما موضوع اصلی بازمیگردد به آنکه چرا قیمت درست نمیشود، در اینجا باید گفت در این صندوقها سازوکار به این صورت است که اگر قیمت حتی یک درصد پایین تر از nav بیاید باید بازارگردان بیاید و اقدام به خرید کند و سپس ابطال بزند و زمانی که ابطال میزند خود صندوق باید از سهمهایی که در آن است بفروشد تا پول بازارگردان را پرداخت کند و به این صورت این چرخه ادامه دار است. اما در حال حاضر عملا بازارگردانها یا ابطال نمیزنند و یا مبلغ ابطال بسیار پایین است و باعث آن میشود تا اختلاف بماند.
ندیری ادامه داد: مهمترین و بهترین راهی که میتواند این اختلاف را جبران کند این است که تعهدات بازارگردان را سفت و سختتر کرده است تا بازارگردان سهام بیشتری را از بازار زمانی که پایین است بخرد و زمانی که بازار در قیمتهای در حال حاضر است آن را ابطال بزند و خود صندوق هم از سهمهایی که داخل آن است بفروشد و پول بازارگردان را بدهد. بنابراین مهمترین دلیل آن رکن خود بازارگردان است که آن نیز ضعیف است.
مدیر سرمایهگذاری صندوق کارگزاری اقتصاد بیدار بیان داشت: سهمهای بنیادی موجود به طور کل بد نیستند اما به این دلیل که اگر خود سهم را داشته باشیم در حال حاضر سهم را میفروشند اما زمانی که خود صندوق را دارند اگر به هر دلیلی سهم خوب باشد فروشنده هستند و باید به قیمت بازارگردان بخرد و زمانی که نمیخرد با سفارش قیمت طبیعتا پایینتر می آید و ارتباطی با خود سهم ندارد. بنابراین بحث اصلی در اینجاست که چرا با nav اختلاف دارد و تنها کسی که باید این اختلاف را حل کند، بازارگردان است که باید بیاید از بازار اینها را بخرد و واحدهای آن را ابطال کند تا قیمت از طریق تقاضا بالا برود و به nav برسد.
وی در ادامه افزود: این صندوقها باید تبدیل شوند به صندوقهای سهامی عادی و برای مدیر و متولی صندوقها باید یک حالت مزایدهای گذاشته شود تا مدیر صندوق برای آنها از بخش خصوصی انتخاب شود و یک مدیر وارد شود و این صندوقها را تبدیل کند به سهامی عادی و در واقع تمامی صندوقهای سهامی عادی با مدیریت بخش خصوصی بر روی nav هستند و به نظر میرسد این میتواند راهکار خوبی باشد.
در نهایت میتوان گفت که دو موضوع وجود دارد که در ابتدا مدیریت صندوق است که باید به بخش خصوصی منتقل شود و بعدی بحث بازارگردانی است که باید محدودیتها حذف شود و اجبار باشد که تعهد بیشتر شود و بتواند خریدهای بیشتری انجام شود و قیمت را بالا ببرد و به nav برساند.
تکلیف باید روشن شود
پیام الیاس کردی، کارشناس بازارسرمایه در تشریح وضعیت صندوقهای دارا و پالایش گفت: واقعیت این است که تجربه دارایکم و پالایش یکم میتواند تجربه بسیار خوبی باشد و میتوانستیم در آینده اینها را داشته باشیم اما در قالب صندوقهایی همچون پالایشی و پتروشیمیها، صندوق فلزات و دیگر صندوقها اما با توجه به فراگیر شدن بازارسرمایه در سال ۱۳۹۹ سیاستگذار هم قصد دارد از این موضوع استفاده کند و بعضا نیز قصد دارد کنترل کنند و داشته باشند و دیده شد که به سمت ایده پالایش و دارایکم رفت که با مشکلات عدیدهای همراه بودند.
وی افزود: یکمقدار بعد از اضافه شدن رکن بازارگردان شرایط این دو صندوق شرایط بهتری شدند اما تا آن مدینه فاضله ای که مانند بقیه صندوقها و با یک درصد کمتری nav آنها فاصله داشته باشد، به نظر میرسد فاصله دورتری داشته باشند.
این کارشناس بازارسرمایه افزود: در کل به نظر میرسد هر زمان که دولت متولی امر میشود، امری که میتواند به بخش خصوصی سپرده شود، به طور آشکار کاستیهای آن مشخص میشود و به نظر میرسد اگ دولت به بسیاری از صندوقها اجازه میداد و مستقیما خود دولت با صندوقهای خصوصی به پیش میرفت به نظر شرایط بسیار بهتر میشد.
الیاس کردی در ادامه بیان داشت: به نظر میرسد در حال حاضر هم دیر نشده است و میشود اینکار در قالب صندوقهای خصوصی انجام شود و به سمت آن برود و تصمیمات گذشته و آسیبی که به مردم وارد شده است را یکبار بپذیرد و بعد از آن مسئولیتی بر گردن دولت از این بعد وجود ندارد.
وی گفت: اقداماتی که باید توسط بازارگردانان انجام شود نیازمند هزینه بسیاری است و در کل هر اقدامی نیازمند پول بسیاری است و نیازمند این است که سهام با nav خود یکی بشود و یا بازارگردانی دلیلی شود تا یک بخش را خریداری کند و آن را به سمت صدور ابطالی ببرند و بتواند به nav خود نزدیک کند که نیازمند پول زیاد است و به نظر نمیرسد که برای اینکار بودجه خیلی زیادی در نظر گرفته شده باشد. همچنین به نظر میرسد که بهتر باشد یک بار دولت این هزینه را بپذیرد و هم از رکن مدیریت صندوق و هم از بازارگردانی صندوق پا پس بکشد چرا که نهادهای مالی بزرگ ما در کشور میتوانند این اقدامات را انجام دهند و هر چه قدر که به این سمت برویم به نظر میرسد تصمیم بهتری است. همچنین باید دید مدیران این صندوقها چه اختیارات و منابعی دارند و چقدر توانایی اینها اثرگذاری بر روی اتفاقات بازار سرمایه دارد. واقعیت این است که این دو صندوق تنها مدیر صندوق دارند و اتفاق ویژه ای برای آنها نیفتاده است.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه این سهام بسیار ارزنده است، عنوان داشت: این سهمها بسیار ارزنده و جذاب است اما واقعیت این است که ما نیاز داریم به یک بازارگردانی فعال تر ولی بازارگردانی هم مانند چسب زخم است و یکبار برای همیشه باید تکلیف این دو صندوق مشخص شود و این مشکل را همواره به عقب بیندازیم.
- مرضیه حیدری - خبرنگار
- شماره ۵۱۲ هفته نامه اطلاعات بورس