خروج پول از بازار سرمایه در این روزها به علت دو مقوله اصلی است که عبارت است از؛ ۱. چشمانداز رشد بازار سرمایه با وجود اینکه امروز P/E به صورت تاریخی بازار در وضعیت مناسبی است، اما P/E فوروارد بسیاری از نمادها حدودا به زیر عدد ۵ رسیده و به نوعی میتوانیم ارزندگی را در برخی از نمادها و گروهها ببینیم. اما واقعیت اینجاست که از نظر بنیادی به عنوان دلیل اول میتوانیم تقریبا چهار عامل یا متغیر را در رشد بازار سرمایه در ادوار مختلف اثرگذار بدانیم؛ ۱. نرخ ارز که چند ماهی است کنترل شده...
۲. نرخ تورم که به صورت نقطه به نقطه تاحدودی نسبت به یکسال گذشته در قالب سیاستهای پولی شدید بانک مرکزی روند نزولی طی کرده است.
۳. این مورد مربوط به قیمتهای جهانی و بازار کامودیتیهاست که عمده بازار ایران را به خود اختصاص میدهد و به نحوی به جز نفت باقی کامودیتیها در کف یکساله خود باتوجه به تحولات منفی در اقتصادهای بزرگ مثل چین قرار دارند.
۴. نرخ بهره یا بهتر است بگوییم نرخ سودهای بدون ریسک است که امروز به سطوح بالایی رسیده مانند نرخ بهره مؤثری که صندوقهای با درآمد ثابت میدهند و به عنوان رقیب و بازار موازی برای بازار سهام تلقی میشود بنابراین نکاتی که از بعد بنیادی میتوان گفت این موارد است البته قطعی برق، افت فروش شرکتها و گزارشات نسبتا ضعیفتر با کاهش حاشیه سود عملیاتی در خیلی از گروهها به نوعی وضعیت بازار را به لحاظ بنیادی چندان جذاب نشان نمیدهد.
دلیل دوم هم به نوع سیاستگذاری و نگاهی که امروز به بازار سرمایه وجود دارد، باز میگردد. با وجود صحبتهای زبانی و حمایتهایی که شاید از ابتدای دولت فعلی از بازار سرمایه انجام میشده در عمل چندان بازار سرمایه به عنوان اولویت تأمین مالی یا کانون توجه نیست.
سیاستهای خلق الساعهای که داشتیم، نوع اعتمادی که از منظر قانونگذاری در بازار به سهامداران القا میشود و نمونه بارز آن نامه مربوط به نرخ خوراک در اردیبهشت امسال که با تأخیر اعلام شد و عدم حمایت جدی و تزریق پول توسط نهادهای ذی ربط شاید مهمترین دلایلی بوده که امروز سهامداران تاحدودی بدبین یا بی اعتماد به بازار شدند و حجم معاملات خرد بیانگر این وضعیت است. البته رکود در تمامی بخشها به بازار سرمایه هم سرایت کرده و به نحوی نوعی رکود را در کل اقتصاد ازجمله بازار سرمایه ملاحظه میکنیم.
وضعیت اصلی که وجود دارد اینکه ما خروج پول را از بازار داریم و حال باید دید این پولها دارد به کجا کوچ میکند. این فرار سرمایه دو بخش دارد؛ ۱. بخشی در قالب خرید ارز و طلا است، بنابراین در این دو دارایی دلاری محور و تاحدودی به صندوقهای طلا هم ورود پول داریم اما عامل اصلی دام نقدینگی است یعنی نگهداشتن پول در حالت رکود اقتصاد که تا اولین فرصت به بازار پر از جذابیت و پتانسیل منتقل شود، بنابراین نگهداشتن پول راکد تا در زمان مناسب تبدیل به یک دارایی مناسب برای حفظ سرمایه یا کسب سود بشود را دام نقدینگی در اقتصاد میگویند، به عبارتی باتوجه به رکود اقتصاد بخش قابل توجهی از پولها به شکل پول پارک شده و مترصد یک فرصت برای سرمایهگذاری است.
- علی صادقین- کارشناس اقتصادی
- شماره ۵۱۶ هفته نامه اطلاعات بورس