حاکمیت شرکتی فقط مربوط به بورس نیست اما یکی از اصول آن این است که حقوق تمامی ذینفعان و یا سهامداران اقلیت باید رعایت شود، بنابراین در شرکتهای بورسی اهمیت بیشتری دارد. برای این که اصول حاکمیت شرکتی از جمله شفافیت، عدالت و ... محقق شود نیاز به سازوکاری داریم که بهطور مثال رئیس هیات مدیره نباید سمت اجرایی داشته باشد بلکه باید غیر موظف بوده و یا اکثریت اعضای هیات مدیره باید غیر موظف باشند، به این دلیل که موازنه ایجاد شود زیرا در سازوکارهای شرکتی هیات مدیره در مرکز قرار دارد.
بعضی به جنبه هدایت کنندگی حاکمیت شرکتی تاکید دارند و به آن راهبری شرکتی میگویند و گروه دیگری به جنبه الزامی و حاکمیتی آن توجه داشته و به آن حاکمیت شرکتی میگویند صرف نظر از این که کدام یک درست است، با توجه به این که هیات مدیره طبق قانون تجارت اداره همه امور شرکت (به جز آنچه در صلاحیت مجامع است همچون تقسیم سود، تصویب صورتهای مالی، انتخاب بازرس و اعضای هیات مدیره) را به عهده دارد، باید هدایت مناسب عملیات شرکت و نظارت موثر داشته باشد.
بسیاری از سازوکارهایی که در دستورالعملهای بورس و بانک مرکزی و یا آیین نامههای حاکمیتی کشورهای دیگر میبینیم برای تقویت نظارت موثر هیات مدیره است. در بخش نظارتی یکی از اصلاحاتی که در ۳۰ سال گذشته رخ داده بود کمیتههاست که خیلی پررنگ شده است. از ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ استقرار کمیته حسابرسی برای ناشران بورسی و فرابورسی الزامی شد و در دستورالعملهای جدید کمیته ریسک و انتصابات نیز الزامی شده است. در اصلاحات جدید حاکمیت شرکتی نقش این کمیتهها پررنگتر شده و از افراد مستقل از بیرون و یک یا دو نفر از اعضای هیات مدیره تشکیل شده است که هیات مدیره را در وظایف خاصی کمک میکنند مثلا مسائل مربوط به گزارشگری، صورتهای مالی، کنترلهای داخلی و تعاملات هیات مدیره با حسابرس مستقل و داخلی به عهده این افراد است تا به هیات مدیره کمک کنند این وظایف درست انجام شود.
افشا و شفافیت از اصول حاکمیت شرکتی است و در رابطه با شرکتهایی که در بورس هستند از طریق ارائه اطلاعاتی که بورس الزامی کرده است همچون اطلاعات ماهانه، فصلی و ۹ ماهه انجام میشود. به عنوان مثال در گزارش نمومه تفسیری که در اوایل مردادماه ابلاغ شد برخی از اصول مورد نظرمان باید از طریق این ابزار محقق شود.
مهمتر از بحث مقررات و قوانین که لازم است، بحث ضمانت اجرایی آن است که باید مورد توجه واقع شود در غیر این صورت شرکتها به صورت صوری گزارش میدهند و به اهداف مورد نظر دستورالعملها نمیرسند. مثلا گزارش تفسیری مدیریت بسیاری از شرکتها صحیح نبوده و حتی کپی است، گزارش ۵ سال قبل را کپی کرده و اعداد را عوض میکنند که باید برخورد، سختگیری و جریمه بیشتر انجام شود.
- وحید منتی - عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
- شماره ۵۲۰ هفته نامه اطلاعات بورس